«دو شیوه زندگی داریم: یا همه چیز را آن طوری که هست بپذیر، یا برای تغییر آن مبارزه کن!»

از دیالوگ فلم «رنگ دی بسنتی»

فلم رنگ دی بسنتی

معیار خوبی یا بدی هر اثر قدرتمند و مطرح هنری چند نکته است: این اثر در سنگر دفاع از کدام گروه اجتماع ایستاده‌است؟ از اکثریت فقیر، محروم و ستمدیده جامعه دفاع می‌کند یا به کاسه‌لیسی اقلیت بهره‌کش و زورمند جامعه می‌پردازد؛ این اثر مسایل عمیق و اساسی جامعه را بیان می‌دارد و یا مردم را به سطحی‌نگری، ابتذال و روزمرگی عادت می‌دهد؛ این اثر کارنامه‌های قهرمانان مبارز و شرافتمند توده‌ها را برجسته می‌سازد یا به مشاطه‌گری و لیسیدن خون از سر و روی ستمگران تاریخ می‌پردازد و بالاخره آیا شجاعانه از حقیقت و مردم دفاع می‌کند و آگاهی آنان را برای ایستادگی در برابر ناملایمات بالا می‌برد و یا با عوامفریبی، دروغ و رذالت و تسلیم‌طلبی را به خورد اجتماع می‌دهد؟

شیرزنان کوبانی

هشتم مارچ روز همبستگی زنان، امسال با مبارزه و جانفشانی الهام‌بخش شیرزنان کوبانی عجین گشته‌است. بدین مناسبت شعر «دختران رزم و آگاهی!» همنوا با تمامی تشکل‌های آزادی‌خواه و مترقی تقدیم به زنان آگاه کوبانی، این پاسبانان قهرمان آزادی و مقاومت می‌گردد.

قربانیان برف‌کوچ پنجشیر

تقدیم به تمامی هموطنان ستمدیده‌‌ام در پنجشیر و سایر ولایات که در اثر برف‌کوچ‌های اخیر زندگی مظلومانه اما پرصفای شان طعمه قهر طبیعت شد، اما کسی به داد شان نرسید.

بـــــاز روز آمــد به پایان شام دلگـــــیر است و من
تا سـحـر ســودای آن زلـف چـو زنجـیر است و من
دیگـــران ســرمست در آغـــوش جــانـان خـفته‌اند
آنکه بیدار است و هر شب مرغ شبگیر است و من
گـفـته بـودم زودتـر در راه عشـقـت جــان دهــــــم
بعد از این تا زنده باشم عــذر و تاخــیر است و من
از در شــــاهــــــــان عـــــالــم لــذتی حـاصـل نــشد
بـعـد از این در کــنـج عــزلت خدمت پیر است و من

عبدالرحیم ساربان

این مصراع‌های شعر ایرج میرزا از شاعران مشروطه‌خواه ایران است که سال‌ها قبل با صدای حزین ساربان به آهنگ کشیده شد و این ابیات تو گویی زندگی نگونساز ساربان را هدف قرار داده تا پای عمر بدرقه‌اش می‌کند.

در کوچه‌ی علی رضاخان شهر کهنه‌ی کابل، آنجا که زندگی ساده بود و صفا و صمیمیت از هر در و دریچه‌اش فریاد می‌کشید، در خانواده‌ی آکه پیرو قندهاری (پیر محمد) که مشغله برنج‌فروشی داشت، در ۷ حمل ۱۳۰۸ پسری چشم به جهان کشود که نامش را عبدالرحیم نهادند.

سقوط شاهین سیاه

دولت امریکا از سینمای هالیود در توجیه سیاست‌های تجاوزگرانه‌اش دروغ‌پراگنی می‌کند و از این حربه برای کنترول افکار عامه جهت به بردگی کشانیدن ملت‌ها سود می‌برد. هالیود به مثابه بازوی تبلیغاتی دولت امریکا، با ساختن فلم‌های پرمصرف که بودجه و بخصوص امکانات نظامی آن مستقیما توسط پنتاگون در خدمت فلم‌سازان قرار داده می‌شود، در تلاش است تا نظام امپریالیستی‌ آن کشور را یگانه قدرت «شکست‌ناپذیر» نظامی، اقتصادی با فناوری پیشرفته به نمایش بگذارد. مضمون و ماهیت اکثر فلم‌های هالیودی و سریال‌های تلویزیونی اینست که دولت اشغالگر امریکا را تنها «ناجی» بشریت و «کبوتر صلح» و ترویج‌کننده «دموکراسی» در جهان وانمود سازد.

با بحران اقتصادی در جهان سرمایه و تشدید استثمار، زحمتکشان امریکا، کانادا، آسترالیا و اکثر کشورهای اروپایی سال‌هاست که دست به اعتراضات گسترده زده، جاده‌های این کشورها روزی نیست که شاهد تظاهرات وسیع اقشار نادار جامعه نباشد. هنرمندان آزادی‌خواه و مترقی نیز با هنر شان در جنبش‌های توده‌ای و ضدجنگ سهم فعال و موثر ادا می‌کنند. آنان سرودخوانان با موج خروشان مردمی به‌جان‌رسیده از ستم و استبداد یکجا شده صفوف مبارزان را رنگ دیگری می‌بخشند.

جزیره داوسون ۱۰

به تاریخ ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ کودتا نظامی‌ای مطابق نقشه سی.آی.ای در شیلی صورت گرفت که منجر به سرنگونی دولت منتخب و دموکراتیک سالوادور آلنده و به قدرت رسیدن دیکتاتور فاشیستی به نام آگوستو پینوشه شد که پیامد آن مستولی شدن جو خفقان و ترور و وحشت در آن کشور بود. بعد از رویکار آمدن نظامیان وابسته به امریکا در شیلی، اعضای کابینه آلنده دستگیر و در اردوگاه کار اجباری جزیره داوسون (جزیره‌ای در جنوب شیلی) زندانی شدند. وزیر داخله، معاون وزیر داخله، وزیر دفاع، وزیر امور خارجه، وزیر معادن، وزیر اقتصاد و دبیر مطبوعات از جمله این زندانیان بودند.

«جزیره ۱۰» نام مستعاریست که از سوی نظامیان پینوشه بر سرجیو بیتار (Sergio Bitar)، وزیر معادن دولت آلنده، در زمان حبس‌اش تحمیل گردیده بود. سرجیو از تجربیاتش در طول حبس کتابی نوشت که فلمنامه فلم «جزیره داوسون ۱۰» (Dawson Isla 10) نیز براساس این کتاب استوار است. این فلم با کارگردانی «میگل لیتین» (Miguel Littín) ساخته و در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۹، درست ۳۶ سال پس از روزی که دولت مترقی آلنده توسط پینوشه با همکاری دولت امریکا سقوط داده شد، انتشار یافت.

اوباما هیتلر

«فریب نخواهم خورد» چند سال قبل، هنگامی سروده شد که جورج بش خون‌خوار، رییس جمهور امریکا، جایگاه جنایت‌پیشه‌اش را به بارک اوباما سپرد و مطبوعات غرب و متحدانش برای آماده‌سازی اذهان عامه، جهت رسیدن به امیال شوم شان، شب و روز داد می‌زدند که اوباما جای پای بش قدم نخواهد گذاشت و به اقشار زیرین و بخصوص سیاهپوستان توجه خواهد کرد. ولی حقیقت نشان داد که سیستم غارتگرانه سرمایه‌داری تعیین‌کننده است، نه رد و بدل‌شدن مهره‌ها از هر انس و جنسی که باشند. سیستم جنایت‌کارانه و منفور حاکم که در سراسر گیتی تروریزم و اسارت صادر می‌کند، مستلزم همبستگی و مبارزه بی‌امان ملل دربند دنیای ما است. حال با گذشت چندین سال و کسب لقب «بدنام‌ترین رییس جمهور تاریخ امریکا» ماهیت واقعی اوباما برای اکثریت امریکاییان و جهان برملا گردید.

فلم «گانگستر امریکایی»

در جریان جنگ ویتنام که به شکست مفتضحانه‌ امریکا منجر گردید، مقادیر زیاد مواد‌مخدر تولیدشده در آسیا در طیاره‌های نظامی به خاک امریکا انتقال داده شده، به قیمت گزاف جهت به اعتیاد کشانیدن جوانان به فروش می‌رسید. از آنجایی که بیش از ۵۵ هزار نظامی امریکایی در ویتنام کشته شده، اجساد شان به امریکا منتقل گردید، به آسانی هزاران کیلو هیرویین در تابوت‌ها جاسازی و وارد آن کشور گردید.

«گانگستر امریکایی» (American Gangster) فلم مشهور هالیود است که براساس داستان واقعی به این قضیه پرداخته‌است. این فلم زندگی یکی از قاچاقیان بزرگ موادمخدر به نام فرنک لوکاس را به تصویر می‌کشد که در زمان جنگ ویتنام، در تبانی با مقامات ارتش امریکا، در تابوت‌های عساکر کشته‌شده امریکایی هیرویین را از ویتنام به امریکا انتقال می‌داد.

شاندور پتوفی

عشق و آزادی
این دو را می‌خواهم
جانم را فدا می‌کنم
در راه عشقم
و عشقم را
در راه آزادی

شاندور پتوفی (۱ جنوری ۱۸۲۳ – ۳۱ جولای ۱۸۴۹) یکی از مشهورترین شاعران مبارز و انقلابی جهان بود که زندگی حماسه‌آفرین و اشعار انقلابی‌اش درخشش جنبش آزادی‌خواهی ملت مجارستان است. پتوفی شاعری است که تا پای مرگ برای استقلال و آزادی مردم و میهنش پیش رفت و زندگی کوتاهش را فدای خوشبختی ملتش نمود. او قهرمانی است که نه تنها شعر، بلکه تمام وجودش را در خدمت انقلاب و آزادی گذاشت و با ایثار خونش در قلب توده‌های محروم و زحمتکش دنیا جاودانه گشت.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 99 نفر