آمال مثلوثی هنرمند عصیانگر و متعهد تونس
- رده: هنر و ادبیات
- نویسنده: احمر
- منتشر شده در یکشنبه، 15 جدی 1392
آمال مثلوثی (Emel Mathlouthi) خواننده، تصنیفنویس، آهنگساز و گیتاریست نامآور تونس است که برای آهنگهای اعتراضیای چون «ای تونس فقیر» و «سخنانم آزادند» شهرت دارد. در جنوری ٢٠١١ خودسوزی محمد البوعزیزی، پسر جوانی که باوجود تحصیلات عالی دستفروشی میکرد و از جور پولیس آن کشور به ستوه آمد خود را به آتش کشید، جرقهای بود که تمام جنگل را به آتش کشید. تظاهرات سرتاسر تونس را فرا گرفت. زینالعابدین بنعلی، دیکتاتور مستبد و خودکامه این کشور، ارتش و پولیس را برای سرکوب تظاهراتکنندگان اعزام نمود. ولی معترضان یکصدا به راه شان ادامه میدادند و آهنگ «سخنانم آزادند» ورد زبان شان گشته بود. آنان تصنیف این آهنگ را به خاطره سپرده ملودی آن را از یاد کرده بودند و آمال مثلوثی برای شان ارزش جوآن بائز (Joan Báez) هنرمند ستمستیز امریکایی را کسب کرده بود. پسانها این سرود در میان معترضان مصر نیز راه گشود.
آمال مثلوثی از سن هشت سالگی رو به موسیقی آورد و بر روی صحنه رفت. در پانزده سالگی با چند تن از همصنفانش گروه موسیقی ساخت. هنر مثلوثی با الهام و تاثیر از خوانندههای جنبش اعتراضی امریکا مانند جوان بایز و باب دیلان و خوانندههای پیشرو و مترقی سرزمین عرب، شیخ امام (خواننده مصری که یکجا با شاعر هموطنش، احمد فواد نجم، برای طبقات محکوم جامعه آهنگ میسرود.) و مرسیل خلیفه (خواننده لبنانی که با استفاده از اشعار محمود درویش آهنگ میخواند.) شکل میگرفت.
مثلوثی نخواست که برای جلب شنوندگان بیشتر، راهی دربار شود و تصمیم گرفت که برای ادامه کارش در فرانسه زندگی کند ولی همیشه در رفت و آمد به کشورش بود.
مثلوثی میگوید که در تونس برای خواننده مستقل و بخصوص زن، داشتن شنونده ناممکن است. در رسانههای صوتی و تصویری تونس فقط برای خوانندههای زمینه موجود است که به میل دولت هنرنمایی نمایند. مثلوثی نخواست که برای جلب شنوندگان بیشتر، راهی دربار شود و تصمیم گرفت که برای ادامه کارش در فرانسه زندگی کند ولی همیشه در رفت و آمد به کشورش بود. در مصاحبهای به تاریخ ١٢ جولای ٢٠١٢ با خبرگزاری سی.بی.سی میگوید: «چهار سال پیش تصمیم گرفتم به فرانسه بروم تا زنده بمانم، نفس بکشم و به هنرم ادامه دهم. در آن زمان ناممکن بود که در تونس آزادانه اجرا داشته باشی و یا به رسانهها و شنوندگان وسیع دسترسی پیدا کنی. هیچگاهی فکر نمیکردم در فرانسه با هموطنانم آنقدر رابطه نزدیک برقرار کنم، سپاس از انترنیت. آنان مرا تشویق کردند که در آنجا مقاومت کنم و پشتکار داشته باشم.»
مثلوثی میگوید: «آهنگهای زیاد مانند آهنگ "ظالم" را نوشتم و از طریق رسانههای اجتماعی در دسترس همه قرار میدادم، بخصوص شنوندگان تونسی. میخواستم با آنان همکلام شوم و با تمام توانم در کنار شان باشم.» ولی گرفتار یاس شده و میافزاید: «گاهی اوقات به مثل هنرمندان دیگر با خود میگفتم -شاید زیاد عجله داشتیم- قدرت دیکتاتوری هر روز فزونی مییابد و من آهنگ میسازم ولی آخرش چی؟» اما شعر شاعر سترگ فلسطین، محمود درویش، برایش جان دوباره میبخشید: «چیزهایی در این سرزمین است که ارزش زندگی کردن را دارد.»
و مثلوثی به این حقیقت پیبرده و علاوه میکند: «درک کردم که نیرویی وجود دارد. نیرویی که باید آهنگ سرایید چون سرودهها فناناپذیر اند. آهنگها مانند شاهدی پابرجا خواهند ماند ولی دیکتاتوری و افراد خواهند رفت. این برایم الهام میداد.»
درمورد هنرش، مثلوثی چنین فکر میکند: «موسیقیام به من یاری میرساند که به شیوه خودم در قلب انسانها راه باز کنم. سخنانم جهانی است و فقط مختص کشورم نیست چون ستم در همه جا است.» و در مصاحبه دیگری علاوه مینماید: «موسیقی هنر مقتدری است چون از قلبی به قلبی راه پیدا میکند و از روحی به روحی، در هر کجا و هر وقت با هر کسی میآمیزد. با هنر سینما شما باید به سینما بروید و یا تلویزیون تماشا کنید. اما با موسیقی به کوچه میروید. شما در رادیو همه جا آن را شنیده میتوانید. مردم به موسیقی ضرورت دارند و به آنان انرژی میبخشد.» این سخنان مثلوثی به واقعیت پیوست و مردم تونس با آهنگهای معترض او برای واژگونی دولت به جادهها سرازیر شدند.
در ٢٠٠٧، زمانی که هنوز دولت خونخوار زینالعابدین در اوج ترکتازی خود بود، آمال مثلوثی آهنگ «سخنانم آزادند» را که بعدها به سرود ملی تظاهرات مردمی تبدیل شده بود، سرود:
«سخنانم آزادند
من آزادم و ترس ندارم
رازی هستم
که نمیمیرد
آوازم تسلیمناپذیر است
پرمعنی در میان تباهی،
من حق مظلومان هستم
که توسط این سگان
به فروش رسیده،
کسانی که نان روزانه ما را میربایند
و در را بر روی افکار میبندند.
من آزادم و سخنانم آزادند
قیمت نان را فراموش نکنید
دلیل بدبختی مان را فراموش نکنید
و فراموش نکنید آنانی را که در زمان ضرورت به ما خیانت کردند.
من راز گل سرخم
که سالیان رنگش را دوست داشته اند
و بوی خوشش در اعماق دریاها دفن شده
همچون آتش شعلهور شدهام
و آزادگان را فرا میخواند.
ستارهای هستم که در ظلمت میتابد
و خاری در گلوی ستمگران
تندبادی هستم مملو از آتش
روح فراموش ناشدگان
آوای آنانی که نمرده اند.
بیایید
گِل را پولاد سازیم
و با آن عشق نوین سازیم
که پرندهای شود
که سرزمین شود
و باد و باران شود.
من تمام آزادگان جهانم
به مثل گلوله
من تمام آزادگان جهانم
به مثل گلوله.»
مثلوثی در مصاحبه با سایت «کافی بیبل» cafebabel.com میگوید:
«برای اجرای کنسرتی در شهر صفاقس [دومین شهر تونس که در جنوب شرق این کشور موقعیت دارد.] بودم. صفحه فیسبوکم که ٣٠٠٠٠ هواخواه داشت، توسط دولت مسدود گردید. خبرنگاری زنگ زد که دولت آهنگهایم را از آرشیف رادیو شان حذف کرده است. با خود گفتم که بالاخره وقتش رسیده و وضعیت در تونس تغییر خواهد کرد. تصمیم گرفتم که بخشی از جنبش مردم باشم و کنسرتم را برای انقلاب اهدا نمودم. یک هفته پس از آن، محمد بو عزیزی خود را به آتش کشید.»
درمورد هنرش، مثلوثی چنین فکر میکند: «موسیقیام به من یاری میرساند که به شیوه خودم در قلب انسانها راه باز کنم. سخنانم جهانی است و فقط مختص کشورم نیست چون ستم در همه جا است.»
یکی از آهنگهایش را که «در ذهنم» نام دارد و قصه زندگی چهگوارا را بیان میکند، به بو عزیزی تقدیم نمود: «بو عزیزی برایم مقام چهگوارا را کسب نمود و این آهنگ به افتخار او سروده شده.»
شهرت مثلوثی تنها به کشور تونس و تالارهای کنسرت خلاصه نمیشود چون به گفته خودش هنرش برای ستمدیدگان تمام جهان است. در هنگام جنبش مصر، به جمع معترضان مصری در جادههای قاهره پیوست و همچون رامی عصام، خواننده جوان و مبارز مصری، با معترضان همنوا شد. از می ٢٠١٢ تا جولای ٢٠١٣، یعنی فقط در حدود یک سال او توانسته ٤٧ کنسرت را در تونس، فرانسه، ترکیه، مصر، پرتگال، عراق، آلمان، کانادا، بلژیک، سویس، اسپانیا، اتریش، سلوانیا، مراکش، اردن و فلسطین برگزار کند. بنابر مضمون آهنگهایش بر ضد کشورهای استعماری و دفاع از مردم فلسطین، دولت اسراییل برای مثلوثی اجازه ورود به رامالله را نداد، اما این کنسرتش را در اردن اجرا نمود که به طور مستقیم به باشندگان رامالله نیز پخش میشد. مثلوثی یکی از آهنگهای مشهور ضد جنگ به نام «من زاده فلسطینم» را بازخوانی کرد:
«جایی ندارم
کشوری ندارم
سرزمینی ندارم
با انگشتانم آتش میکنم
با قلبم برای تان میسرایم
رشتههای قلبم میگریند
من زاده فلسطینم
من زاده فلسطینم.»
آخرین آهنگ البوم «سخنانم آزادند»، «کافی است» نام دارد که جمعی در همسرایی میخوانند:
«آزادی در جادهها است
آزادی در ییلاقها است
نه در درون خانههای تان»
مثلوثی مانند اکثریت مردم تونس و مصر معتقد است: «هنوزهم این آهنگ در مورد دولتهای عرب صدق میکند، زیرا زیاد تغییری نمیبینیم، نه واقعاً نمیبینیم. ما انقلاب کردیم ولی شاید به دیکتاتوری دیگری لبیک گفتیم.»
به امید روزی که در وطن ما نیز یکچنین هنرمندان مبارز، متعهد و عصیانگر ظهور نموده با هنر شان به ملت خسته و ستمدیده ما جرقه امیدی به شمار روند. هنرمندانی که آثار شان همچون تیری بر قلب یک مشت اقلیت خاینی که وطن و مردم را به اسارت گرفتهاند فرو رفته پیامآور استقلال، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی گردند.
شهرت مثلوثی تنها به کشور تونس و تالارهای کنسرت خلاصه نمیشود چون به گفته خودش هنرش برای ستمدیدگان تمام جهان است. در هنگام جنبش مصر، به جمع معترضان مصری در جادههای قاهره پیوست و همچون رامی عصام، خواننده جوان و مبارز مصری، با معترضان همنوا شد.