«عملیات کندور»، جنگی علیه عناصر ملی و آزادیخواهان
- رده: مقالات
- نویسنده: رها آرزو
- منتشر شده در یکشنبه، 10 جوزا 1394
طی سالهای دهه هفتاد میلادی و در جریان «جنگ سرد»، امریکا از ورود افکار مترقی و عدالتخواهانه به آن قاره سخت هراس داشت و با تمام امکانات تلاش نمود که دولتهای مردمی و ملی را با حکومتهای نظامی و عناصر دیکتاتور جاگزین کند که البته در این برنامه موفق هم بود. در این جریان حتا دولتهای قوی با سابقهی نسبتا طولانی ملی-دموکرات در شیلی و یوروگوئه نیز سرنگون شدند.
سران خونخوار امریکا به این اکتفا نکرده، با جنایتکارانی که در کشورهای وابسته به امریکا به قدرت رسیده بودند، پیمان امضا نمودند تا هر ندای مخالف منافع امریکا و طرفدار استقلال را با بیرحمی سرکوب کنند. بر اساس همین دید پس از برانداختن دولت مترقی و منتخب سالوادور آلنده در شیلی، عملیات مشترک با کشورهای شیلی، ارجنتاین، برازیل، یوروگوئه و... به نام «عملیات کندور» راهاندازی گردید که هدف آن سرکوب سیاسی، ترور شخصیتهای ملی و بانفوذ و تبادل اطلاعات، جهت از پا درآوردن و کشتن مخالفان بود.
تصاویر قربانیان عملیات کندور
کاخ سفید پیشزمینه این عملیات را از تاسیس «مکتب قاره امریکا» چیده بود که شمار زیادی از نظامیان را در این محل تروریستپرور به شیوههای نوین شکنجه و کشتار آشنا نمود. براساس اسناد غیرردهبندیشده «آژانس امنیت ملی امریکا» در سال ۲۰۰۳، مرکز عمومی این عملیات نیز در «مکتب قاره امریکا» قرار داشت. سیآیای و ایفبیآی در راس این برنامه قرار داشته و جهت هماهنگی عملیات و سرعت کار، سیستم تبادل اطلاعات را دیجیتل و در تمامی کشورهای زیر چتر «عملیات کندور» دستگاهی نصب نمود تا اطلاعات درمورد افراد ملی و بهاصطلاح آنان «شورشیان» را با دیگران در میان بگذارند.
آنان در این عملیات افراد را بهخاطر فکر و اندیشهی شان ترور میکردند و عمدتا چپها، رهبران اتحادیههای کارگری، روشنفکران، شاگردان و محصلان و استادان هدف قرار میگرفتند، چون تصور میشد که اینان خطرناکترین تهدید به منافع امریکا و همپیمانانش هستند. سیآیای لیست افرادی را تهیه و به سازمانهای استخباراتی و شبهنظامیان میداد تا شکار گردند.
مشخصات شخصیتهای ملی و مترقی
که سیآیای در اختیار نظامیان و شبهنظامیان بهخاطر ترور شان قرار میداد.
براساس اسناد غیرردهبندیشده سال ۱۹۷۶ افبیآی، عملیات کندور سه مرحله داشت: در اولین قدم، آنان تمامی افراد مترقی و دگراندیش را شناسایی نموده و اطلاعات را در اختیارسازمانهای جاسوسی کشورهای شامل این برنامه میگذاشتند. در مرحله دوم، افراد شناساییشده را اختطاف و شکنجه و از یک کشور به کشور دیگر انتقال داده که معمولا «لادرک» میشدند. در مرحله سوم، که اشد مخفی هم پیش برده میشد، ترور رهبران ملی روی دست گرفته میشد. سازمانهای جاسوسی شامل عملیات کندور تمامی شخصیتهایی را که گمان میبردند بنا بر داشتن پایههای تودهای به رهبری برسند، بدون بازداشت و تحقیق ترور میکردند و به این شیوه میکوشیدند تا اندیشه و فکر استقلالطلبی و آزادیخواهی را در قاره امریکا مغلوب و معدوم گردانند.
حمامی که بازداشتگاه و شکنجهگاه «عملیات کندور» بود.
بر اساس اسناد غیرردهبندیشده «آژانس امنیت دفاعی»، در «عملیات کندور» از تیمهای کماندوی چند ملیتی استفاده میشد که متشکل از نظامیان و شبهنظامیان بود. آنان آزادانه میتوانستند از سرحدات عبور کنند و هدف را نابود سازند. در سند آمده که این گروهها با سلاحها و امکانات پیشرفته مجهز بوده و بیشتر به «نیروهای ویژه امریکا» شباهت داشتند. دولت امریکا تلاش نمود تا بیشترین سرمایهگذاری را روی شبهنظامیان نوع جنگسالاران و اربکیهای افغانستان کند که هم رحم نداشتند و هم در آینده مسوولیت جنایات آنان متوجه دولت امریکا نمیشد. شبهنظامیان با کاردهای خنجرمانند مردان را سلاخی و زنان را بعد از تجاوز به شکل فجیعی از بین میبردند.
هنری کیسنجر، مشاور امنیت ملی وقت امریکا رهبری این عملیات را به عهده داشت. او در ابتدا به چند کشور امریکای جنوبی سفر و وزرای خارجه آنها را در بدل حفظ قدرت شان وادار ساخت تا در عملیات سهیم گردند. شمار دقیق تلفات ناشی از «عملیات کندور» در دست نیست، چون قتلها در ،کشورهای مختلف صورت گرفته که در برخی از آنها نظر به قوانین نافذه، اسناد و شواهد در اختیار عموم قرار نمیگیرند ولی آنچه از اسناد سیآیای و اناسای به دست آمده رقم افراد کشته شده را ۶۰۰۰۰ و لادرکشده را حدود ۹۰۰۰۰ تن نشان میدهد.
در ذیل عدهای از رهبران برجسته کشورهای امریکای لاتین را که افکار ملی و مترقی داشتند و در «علمیات کندور» به شکل مستقیم توسط امریکا کشته شدهاند، نام میبرم:
وزیر خارجه سالوادور آلنده و مخالف سرسخت رژیم پینوشه به نام اورلاندو لیتیلایر
همکار اورلاندو لیتیلایر رونی موفیت در واشنگتن دیسی
رهبر ملی دموکرات شیلی به نام برناردو لیتون و خانمش در روم
رهبر ملی بولیوی خوان خوزه تورس
دو تن از قانوندانان یوروگوئه و مخالفان سرسخت دولت نظامی هکتور گوتیرز رویز و ميشيليني
خورخي فوينتيس اسحاق عضو حزب چپ شیلی
تظاهرات بازماندگان عملیات کندور
بهخاطر دادخواهی دلبندان شان
همدستان مزدور این عملیات امروز هم در زیر چتر دولت امریکا زندگی راحتی را گذرانده و بهخاطر شکنجهی ملتهای دیگر طرح و برنامه میریزند.
در جریان جنگ ضدروسی افغانستان نیز دولت امریکا به کمک آیاسآی پاکستان خونخوارترین احزاب بنیادگرا را با دادن امکانات وافر، به ترور افراد آزادیخواه و شخصیتهای ملی گماشت. این احزاب در داخل افغانستان و نیز در پاکستان و ایران با دست باز به اختطاف، شکنجه و قتل روشنفکران مترقی زدند. دولت پاکستان نیز به احزاب پشاوری اجازه داد تا برعلاوه دفاتر سیاسی، تاسیسات نظامی و زندان و شکنجهگاههایی در خاک این کشور برپا دارند.
در مورد تعدادی از روشنفکران و شخصیتهای ملیای که توسط حزب خونآشام اسلامی به قتل رسیدهاند، میتوانید در در اینجا بیشتر بخوانید.
این سلسله تا امروز هم ادامه داشته و امریکا تلاش دارد تا سرزمین ما را از افکار استقلالطلبی و مترقی پاک سازد. به همین اساس، سران قومی و شخصیتهایی را که از حس آزادیخواهی و ملی برخوردار بوده و نفوذ مردمی داشته باشند، توسط بمباردمان مستقیم و یا هم غیرمستقیم به واسطه طالبان از راه برمیدارد. امریکا میداند که تنها در نبود عناصر ملی، مترقی و مردمی میتواند نوکرانش را در هر کشور بدون دردسر پرورش داده آن ملت را در زنجیر غلامی خود برای مدت طولانیتر اسیر سازد.