استیون هاوکینگ: از سرمایهداری باید ترسید نه روباتها
- رده: مقالات
- نویسنده: پویا
- منتشر شده در دوشنبه، 27 میزان 1394
استیون ویلیام هاوکینگ (Stephen William Hawking) فیزیکدان نظری، کیهانشناس و نویسنده بریتانیایی از بزرگترین اندیشمندان و نظریهپردازان جهان است. او در ٨ جنوری ١٩٤٢ در شهر آکسفورد به دنیا آمد. از کودکی علاقمند داستانهای علمیتخیلی بود و آرزوی دانشمند شدن را در سر میپرورانید. او به کتابهای درسی مکتب اکتفا نکرده به مطالعات جانبی میپرداخت تا جایی که اشتباهات کتب درسی را دریافته با معلمان جر و بحث مینمود. استیون با علاقه زیادی که به فزیک، ریاضیات و کیمیا داشت و تلاشهایی که در درسهایش میکرد، توانست امتحان کانکور را چنان موفقانه از سر بگذراند که بدون پرداخت مخارج تحصیل در ١٧ سالگی در پوهنتون آکسفورد قبول شود.
استیون هاوکینگ در ناسا، ۱۹۹۹
هاوکینگ در خزان سال ١٩٦٢ به پوهنتون کمبریج راه پیدا کرد. هنوز نخستین نیمسال تحصیلی اش نگذشته بود که علایم مریضی اسکلروز جانبی آمیوتروفیک در او ظاهر شده باعث بیحرکت شدن بدنش گردید. اما با تکنولوژی پیشرفتهای او قادر است حرف بزند و رابطهاش را با دیگران برقرار کند. با وجود این، استیون اکنون مدیر تحقیقات مرکز کیهانشناسی نظری در کمبریج است و آثار متعددی انتشار داده است. از آن جمله میتوان از کتاب «تاریخچه زمان» نام برد که با رکورد ٢٣٧ هفتهای پرفروشترین کتاب در بریتانیا باقی ماند و یا کتاب جنجالی «طرح بزرگ» که در ٢٠١٠ به چاپ رسید و تنها پس از چند روز به یکی از پرفروشترین کتابهای سایت «آمازون» تبدیل شد.
استیون نگران سوء استفاده از پیشرفتهای علمی است و استفاده نظامهای سرمایهداری از علم برای جنگ افروزی را مخالف آنچه هوشمندانه نامیده میشود میخواند. در سال ٢٠١٤، او در تقبیح کشتار کودکان سوری میگوید:
«امروز در سوریه تکنولوژی نوین را بهشکل بمب، سلاحهای کیمیاوی و دیگر تجهیزات مرگبار میبینیم که برای رسیدن به آنچه مقاصد سیاسیِ هوشمندانه نامیده میشود، استفاده میشود. اما تماشای مرگ بیش از صدهزار انسان یا هدف قرارگرفتنِ کودکان اصلاً هوشمندانه به نظر نمیرسد.
...
آنچه در سوریه رخ میدهد باعث شرم و انزجار است. آنچه دنیا به سردی و از دوردست آن را تماشا میکند. پس هوش احساسی ما کجاست، حس عدالت و انصاف جمعیمان؟»
در سایت ردیت (reddit) در یک برنامهی پرسش و پاسخ به تاریخ ۸ اکتوبر ٢٠١٥ از استیون هاوکینگ پرسیده میشود که آیا بکار گیری ماشینها و روباتها به جای نیروی کار انسانی تهدیدی به بیکاری و فقر اقتصادی به شمار میرود. استیون در جواب میگوید که نابرابری اقتصادی ارتباط به توزیع ناعادلانهی سرمایه دارد، در صورتی که صاحبان ماشین مانع توزیع عادلانه سرمایه باشند، اکثریت مردم در فقر و بدبختی به سر خواهند برد:
«اگر ماشینها همه چیزهایی را که نیاز داریم تولید کنند، شکل توزیع تعیینکننده خواهد بود. اگر سرمایه تولیدشده با ماشین تقسیم شود همه میتوانند از یک زندگی مجلل و آسوده لذت ببرند. اما اگر صاحبان ماشینها موفق شوند ضد تقسیم سرمایه حرکت کنند، بیشتر مردم در فقر و بدبختی به سر خواهند برد. به نظر میرسد که روند جاری با گزینه دوم هم جهت است و با تکنولوژی به نابرابری روز افزون دامن زده است.»
در این رابطه موسسه «آکسفام» نیز در ۱۹ جنوری ۲۰۱۵ طی گزارشی هشدار داد که نابرابریهای اقتصادی با گذشت زمان به شدت رو به رشد است. تخمین زده می شود که در سال ٢٠١٦ مجموع دارایی ١% ثروتمندترین افراد جهان بیشتر از کل داراییهای ٩٩% مردم جهان خواهد شد. ادامه این امر جهان را به کام فقر و فاجعه بزرگی فرو خواهد برد.
با این استنباط که همیشه نو جای کهنه را خواهد گرفت، پیشرفتهای تازهی علمی جای کهنهها را برای سهولت بیشتر میگیرند. از یک نظام اقتصادی علمی نیز باید سهولت بیشتر و بهتر انتظار داشت و آن را جاگزین مناسبات تولیدی کهنه کرد تا از فقر و بدبختی جلوگیری صورت گیرد. پیشرفتهترین و پسندیدهترین شیوه توزیع سرمایه همانی خواهد بود که همه انسانها عادلانه از آن سود ببرند.