گزارش‌ «عفو بین‌الملل»‌ از درنده‌خویی‌ طالبان در کندز

منبع: عفو بین‌الملل، ۹ میزان ۱۳۹۴
ترجمه کوتاه:‌ احمر

سازمان «عفو بین‌الملل» اظهار می‌دارد که حین ادعای امروزی نیروهای افغان از تصرف دوباره‌ی نقاط کلیدی شهر شمال کشور، کشتار جمعی، تجاوز گروهی و تلاشی خانه به خانه توسط جوخه‌های مرگ طالبان فقط گوشه‌ای از شهادت‌های دردآور غیرنظامیان کندز می‌باشد که هویدا گردیده است.

یکی از مقامات بلندپایه غربی که نخواست نامش برملا گردد، از روابط پنهانی دولت ترکیه و داعش پرده برداشت. در ۲۶ جولای ۲۰۱۵، روزنامه «گاردین» نوشت که دولت اردوغان خریدار اصلی نفت مناطق تحت کنترول داعش است:

رهپیمایی جنبش ضد بی‌کاری

به تاریخ ۲۱ سنلبه ۱۳۹۴ شماری از جوانان زیر نام «جنبش علیه بی‌کاری» در کابل دست به تظاهرات زده علیه دولت شعار ‌دادند. این جوانان که از بی‌کاری به ستوه آمده اند از چند روز بدینسو در برابر پارلمان خیمه تحصن برپا نموده دستان شان را به رسم اعتراض به زنجیر بسته بودند. معترضان پلاکارت‌هایی با خود حمل می‌کردند که در آن نوشته بود: «ع و غ حیا کن، دولت را رها کن»، «دولت بیمار، سیزده میلیون بی‌کار»، «بی‌کاری بیماری است» و «واسطه‌دار صاحب کار، بی‌واسطه بی‌کار» و...

حیرتان، بندری در حال سقوط در قلمرو امپراتوری عطا

شهرک بندری حیرتان در شمال کشور زمانی به مسکو کوچک معروف بود و شریان تجارت و ترانزیت ولایت بلخ محسوب می‌شد. این شهر در سرحد با ازبکستان در شمال ولایت بلخ واقع شده و از بندرگاه‌های مهم تجارتی افغانستان به شمار می‌رود. اما این بار وقتی وارد این شهر شدم، خالی و خاموش و چهره ترسناکی به خود گرفته بود.


تظاهرات خشماگین قربانیان فاجعه شاه‌شهید (۱۹ اسد ١٣٩٤)

به تاریخ ۱۹ اسد ۱۳۹۴ (۱۰ اگست ۲۰۱۵) بازماندگان فاجعه شاه‌شهید با خشم تمام به جاده ها برآمده علیه دولت و امریکا شعار سر دادند. آنان مدعی اند که دولت در پی پرده افکندن به این حادثه المناک است درحالیکه انفجار شدید احتمالا در اثر پرتاب راکت و یا بمب از سوی طیاره‌های امریکایی بوده است اما نیروهای امنیتی آنرا حمله انتحاری اعلان کردند. تمامی آنان یکصدا می‌گویند که قبل از انفجار، غرش طیاره و صدای مهیب آمدن راکت را شنیده اند که به تعقیب آن قطع برق و انفجار سهمگین رخ داد. آنان در ضمن تعداد کشته‌شدگان را بالاتر از صد تن می‌دانند و می‌گویند که تعدادی از کشته‌ها هنوز از زیر آوار بیرون آورده نشده اند.

نیروهای امنیتی و لباس‌شخصی های «امنیت ملی» که تعداد شان به دهها تن می‌رسید جلو اعتراض مردم را گرفته با نفوذ در صفوف مردم، تطمیع و حتی خشونت تلاش داشتند صدای آنان را خاموش کنند. مخصوصا آنان در برابر شعار ضدامریکایی معترضان واکنش نشان داده به مردم می‌گفتند که فقط علیه پاکستان شعار دهند.

«حزب همبستگی افغانستان» ویدیوی کامل این تظاهرات و گفتگو با تعدادی از بازماندگان را به زودی منتشر خواهد کرد. اکثر مردم بر رسانه‌های افغانستان نیز خشمگین اند و ادعا دارند که آنان سخنان شانرا بصورت سانسورشده منتشر کرده اند.

یاسمن و نرگس در بهار زندگی بشکستند

قصه‌های مملو از ماتم در سرزمین ما پایانی ندارد. به تاریخ ۲۷ ثور ۱۳۹۴، ساعت ۹ قبل از ظهر، در دوسرکه میدان‌هوایی کابل حمله انتحاری ددمنشان طالبی شال غم را در چند خانواده بی‌دفاع پهن نمود. این حمله هنگامی رخ داد که قطار نظامیان از آنجا عبور می‌کرد.

در کنار سایر هموطنان مظلوم ما، دو خواهر کوچک (یاسمن ۱۳ ساله و نرگس ۱۲ ساله) که هنوز شاگردان صنف پنجم مکتب سردار محمدداوود خان بودند، جان باختند. به تاریخ ۱۵ سرطان ۱۳۹۴ ‌به دیدار خانواده سوگوار آنان رفته، پای سخنان اندوه‌بار پدر و مادری نشستم که پرپرشدن دخترکان عزیز شان، زندگی فقیرانه آنان را شکنجه‌بارتر ساخته‌است. شنیدن سخنان آنان، قلب هر انسان باوجدان را به سختی می‌فشارد.

فقر و مغاره‌نشینی در بامیان فراموش‌شده

طی چهار دهه اخیر فقر اقتصادی، بی‌سرپناهی، بی‌سوادی و معضلات اجتماعی مردم زجردیده بامیان را جمعی از جنایتکاران کتمان کردند و فقط به‌ خورد مردم ما و جهان دادند که بامیان امن‌ترین ولایت کشور است و بس. اینکه مردم بامیان همسان ولایات نا‌امن از نعمات اولیه زندگی محروم اند و در کنار مصایب دیگر در مغاره‌های ۱۵۰۰ سال قبل زندگی می‌کنند، کمتر خبری به گوش رسید.

هم‌اکنون بیش از ۷۵۰ خانواده در اثر ناداری و آوارگی در مغاره‌های خوفناک زندگی می‌کنند. مغاره‌ها در دامن بودای بزرگ به گورهای تاریک شباهت دارند که می‌بایست حفاظت می‌گردیدند و برای سیاحت منبع عایداتی خوب کشور می‌شد، اما با تاسف در این مغاره‌ها بیچارگان شکم‌گرسنه و پا‌برهنه زیست دارند که کژدم، مار و سایر حشرات گزنده نیز همدم همیشگی شان می‌باشد. این مغاره‌ها نه کلکین دارند و نه روزنه‌ای به‌سوی آسمان، دور از شهر نیست و در مرکز بامیان افتاده اند که دسترسی به آن نهایت آسان است. جایی‌که چندی قبل کنفرانس «سارک» با هیاهوی بسیار برگزار شد و بامیان را به عنوان پایتخت فرهنگی خود برگزیدند، ولی غم‌خانه‌های این کنج «خراب‌آباد» در سخنان هیچ فردی از شرکت‌کنندگان فاسد انعکاس نیافت و سران «سارک» هم از کنارش با یک تماشا گذشتند.

صایمه و صادق رفتند، پارلمان‌نشینان بر تخت خود برجا

اول سرطان ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۱۵ صبح هشت انتحاری پارلمان افغانستان را هدف قرار دادند، ولی پارلمان‌نشینان آسیبی ندیده، طبق معمول هموطنان مظلوم‌ ما در سوگ جگرگوشه‌هایشان نشستند. گفته می‌شود انتحار‌کنندگان از گروه آدمکش و مزدور حقانی و تحت رهبری مستقیم سازمان ترورگستر آی‌.اس‌.ای دست به این عمل فجیع زده‌اند. جای بسا تاسف در اینجاست که رسانه‌ها به‌جای بازتاب آلام قربانیان اصلی این جنایت، تمام داستان را به قهرمانی کاذب «تق چپه کو» خلاصه کردند و پارلمان‌نشینان معامله‌گر و ضدملی هم هرکدام از اینکه جان سالم بدر برده‌اند آنچنان غرق مستی و بزرگنمایی نیروهای امنیتی و شخصیت‌سازی رییس پارلمان بودند که درد جانکاه شهادت صایمه‌گک هشت ساله کلا به فراموشی سپرده شد. صحنه‌سازی‌ها و قهرمان‌تراشی‌های حاکمان به قصد منحرف ساختن افکار عامه به حدی کارا بود که فریاد جگرخراش خانواده مظلوم صایمه گوش شنوایی نیافت.

مردم ولسوالی چهاردره قربانیان اصلی جنگ

بیش از ده روز است که مردم ولسوالی چهاردره کندز در زیر آتش باروت طالبان وحشی و دولت غنی-عبداله قرار دارند. افراد ملکی اعم از زنان و کودکان، اولین قربانی جنگ خانمانسوز اند. در این روزها باشندگان قریه‌های قتل عام، تال گذر، عیسی‌خیل، درمن، سر‌‌آسیا، وردک، قریه قصاب و دوبندی عرب، همه هست و بود شان را رها کرده، برای زنده‌ماندن به جاهای دوردست پناه برده‌اند.

این جنگ از مظلوم‌ترین‌ها بیشترین قربانی را گرفت، ولی رسانه‌ها آواز تفنگ‌ها را منعکس ساختند نه تلفات مردم بیچاره را. ناامنی‌های دامنه‌دار کندز و دست‌به‌دست‌شدن این ولسوالی و سایر مناطق افغانستان میان دولت و طالبان، نشاندهنده آن است که در پشت حوادث دست‌های مغرض در کار است، فعالیت مدرسه «اشرف‌المدارس» با ۶۰۰۰ طالب در قلب شهر کندز و رشد سرسام‌آور تروریزم و طالب در این ولایت و سمت شمال، همه و همه نمایانگر این حقیقت است که امریکا و دولت دست‌نشانده‌اش بذر تروریزم را آبیاری می‌کند تا ریشه‌کنی آن.

فامیلهای قربانیان حمله انتحاری

به تاریخ ۹ حمل ۱۳۹۴، شش شام حمله انتحاری خوک‌های طالبی در سرک اول شاه‌شهید شهر کابل هموطنان مظلوم ما را بار دگر به غم نشاند. گفته می‌شود هدف انتحاری گل پاچا مجیدی وکیل پارلمان بود که جان سالم بدر برد اما مظلوم‌ترین‌ها به کام مرگ رفتند از آن جمله دو طفل به نام های محمد فیصل و احمدالله قربانیانی بودند که زندگی آنان سراپا با رنج و غم گره خورده بود.

شهید محمد فیصل و پسر عمه‌اش شهید احمدالله در کنار مکتب، هر دو دستیاران یک دواخانه بودند تا با اندک مزد خانواده‌‌ی فقیر شان را یاری دهند. اما وحوش طالبی ضربه‌ی کوبنده بر جسم زخمی این خانواده مظلوم وارد کردند. احمدالله سیزده ساله را در همانجا شهید و محمد فیصل پانزده ساله را شدیدا زخمی نمودند. اشرف غنی برای عیادت مجیدی به شفاخانه می‌آید و به این دلیل تمامی جاده‌های منتهی به شفاخانه مسدود می‌گردند، خانواده فیصل نمی‌توانند از این سدها گذشته به جگرگوشه زخمی شان خون برسانند که او از خونریزی شدید جان می‌دهد.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 153 نفر