حیرتان، بندری در حال سقوط در قلمرو امپراتوری عطا

حیرتان، بندری در حال سقوط در قلمرو امپراتوری عطا

شهرک بندری حیرتان در شمال کشور زمانی به مسکو کوچک معروف بود و شریان تجارت و ترانزیت ولایت بلخ محسوب می‌شد. این شهر در سرحد با ازبکستان در شمال ولایت بلخ واقع شده و از بندرگاه‌های مهم تجارتی افغانستان به شمار می‌رود. اما این بار وقتی وارد این شهر شدم، خالی و خاموش و چهره ترسناکی به خود گرفته بود.


افراد مسلح با راکت و پیکا بر ساختمان ریاست شهر به چشم می‌خورند و کمی اینسو کنار در مهمانخانه رییس شهر افراد مسلح در حال آماده‌باش بودند. در نگاه نخست فکر کردم به زودی جنگی در حال وقوع است و نسبتا فضای جنگی مردم را نیز سراسیمه کرده بود. وقتی پرسیدم داستان از چه قرار است؟ گفتند رییس شهر عبدالروف اميرى تازه از سوی عطا تعیین شده اما قاضی نجیب، رییس قبلی حاضر نیست شهرک را ترک کند و مهمانخانه را در تصرف خود درآورده است. یعنی کاپی حکومت ع و غ در یک شهرک کوچک که حالا دو رییس و یک کرسی دارد! رییس تازه شهر هم باوجود یک هفته از آمدنش هنوز سرگرم مراسم تبریکی و چپن‌گیری و گل‌گیری از جانب چاپلوسان است.


جاده‌ی اصلی شهرک که یک طرف آن دریا و طرف دیگر آن را بلند منزل‌ها و ساختمان‌های مفشن احاطه کرده حداقل پنج سال پیش چنین خاموش و خالی به نظر نمی‌رسیدند.

اکثر باشنده‌های حیرتان که پس از سقوط رژیم طالبان به یک زندگی نسبتا آرام دست یافته سرگرم کار و تجارت در شرکت‌های تجارتی بودند، نسبت به وضعیت فعلی مایوس و نگران به چشم می‌خورند و از قیمتی و بی‌کاری شدیدا در عذاب اند. در میان اکثر خانواده‌ها روحیه فرار از کشور وجود دارد و یا هم یکی دو عضو خانواده افغانستان را ترک کرده و در حال برنامه‌ریزی برای بیرون کشیدن بقیه اعضای فامیل هستند. وقتی از چند نفر پرسیدم چرا این همه روحیه فرار از کشور در میان حیرتانی‌ها تقویت شده پاسخ تقریبا یکی بود: بیکاری و آینده نامعلوم!

به دلیل رکود اقتصادی و کاهش واردات از سوی ازبکستان، بسیاری از شرکت‌های تجارتی دروازه های شان را بسته اند و یا هم در حال فرار از حیرتان هستند.


در بندر اول تنها یک کشتی در حال تخلیه چهارتراش بود که از ازبکستان وارد افغانستان شده بود، درحالیکه سال‌های قبل در یک روز ده‌ها کشتی تخلیه می‌شد و واردات و صادرات وضعیت خوبی داشت.

در بندر دوم اما کارگران جرثقیل و تخلیه واگون‌های خط آهن در سایه یک کانتینر دور هم حلقه زده بودند و از بی‌کاری و بی‌چارگی بندر قصه می‌کردند. معاش عبدل (نام مستعار) یک کارگر عادی که در جرثقیل کار می‌کند یازده هزار افغانی است اما او از درک فروش آهن پاره‌ها و سیم‌هایی که اموال را در کانتینرها بسته‌بندی می‌کند روزانه پنجصد تا هفتصد افغانی پول به دست می‌آورد. او حالا تنها به معاشی متکی است که حتا تا پانزدهم ماه هم مخارج خانواده هفت نفره اش را نمی‌رساند.


صدها کارگر به دلیل بی‌کاری و تعطیل شدن شرکت‌های تجارتی کار خود را از دست داده و شهرک حیرتان را ترک کرده اند. کارگران بخش ریاست نفت و گاز به دلیل کاهش قابل ملاحظه واردات نفت و گاز از حدود شش ماه به اینسو بی‌کار اند و معاش شان را به دست نیاورده اند. ساختمان‌ها و تعمیرهای لوکس که برای دفاتر شرکت‌های بزرگ تجارتی ساخته شده اند و با کرایه هزار دالری در اختیار شرکت ها قرار داده شده بود خالی شده و یا هم دروازه‌های خود را بسته اند.

از سوی دیگر حضور طالبان در ولسوالی کلدار و منطقه‌ای به نام توقی در چند کیلومتری حیرتان و ترس از آمد آمد داعش مردم و به‌ویژه تاجران را بیشتر نگران کرده و آنان را در موقعیت فرار از این شهرک قرار داده است. پولیس سرحدی حیرتان که بیرون از شهر در یک مرکز نظامی مجهز و بزرگ جابجا شده بودند از ترس حملات طالبان این مرکز را ترک کرده و به چند پوسته امنیتی دورتر از این منطقه فرار کرده اند.


شهرک حیرتان که عواید سرشار آن زمانی به جیب عطا و دوستم، دو شریک قدرت در بلخ واریز می‌شد و قطره‌ای از آن به حکومت مرکزی داده می‌شد حالا به شهر ارواح مبدل شده و در وضعیت بدی بسر می‌برد که این وضعیت بر اقتصاد تمام کشور اثرات ناگوار برجا می‌گذارد.

عطا و شرکای تجاری‌اش از درک واردات و صادرات اموال تاجران و بی‌شمار شرکت‌های نفت و گاز سالانه صدها میلیون دالر به جیب می‌زدند و بخشی از آن را به دوستم می‌دادند. اختلافات سیاسی میان این دو فاسد مسلکی باعث شد تا در دو سه سال اخیر اختیاردار اصلی بندر حیرتان عطا باشد و بندر آقینه در ولایت فاریاب به دوستم واگذار شود که در نتیجه بسیاری از تاجران حامی دوستم نیز کار و بار شان را از حیرتان به آقینه انتقال دادند.

فساد ده‌ها میلیون دالری در بندر حیرتان حدود دو سال پیش از سوی «اداره مبارزه با فساد اداری» مستندسازی شد که «حزب همبستگی افغانستان» نیز اسناد آن را به دست آورده در اختیار مردم گذاشت.


عطا به عنوان امپراتور بلخ که در یک دهه گذشته بر تمام راه های تجارتی و شریان‌های اصلی ثروت در شمال افغانستان سینه انداخته است، کلید اصلی چور و چپاول در حیرتان را در دست کسانی داده که مشروط به حفظ منافع مالی این آقا می‌توانند بر کرسی شان تکیه بزنند اما در صورتی که کمی هم از دساتیر او سرپیچی کنند روی آرامش و رنگ سبز دالر را نخواهند چشید. رقابت میان شرکت‌های حامی عطا و دوستم باعث شد تا شرکت‌های زیادی ورشکست شوند و یا هم حیرتان را ترک کنند. رشوه، دزدی از اموال تاجران، بروکراسی در اسناد تجارتی و ترانزیتی، زور و قدرت قوماندان های جهادی حاکم در حیرتان بسیاری از تاجران را نسبت به ادامه کار در حیرتان دلسرد ساخته بساط شان را برچیده اند. تنها آنانی اقبال پیشرفت و سودآوری را داشتند که با مافیای حاکم در ساخت و پاخت بودند.

یکی از مسوولان بندر اول که نخواست از او نام گرفته شود گفت که عطا اخیرا تصمیم گرفته تا شرکت دولتی آستراس را شخصی سازد و خود مالکیت آن را در دست گیرد. او گفت این شرکت حدود بیست میلیون دالر سرمایه دارد و افراد مربوط به عطا تلاش دارند تا با خرید اجناس و اموال شرکت و دستکاری اوراق خریداری بخش بزرگ این سرمایه را به جیب بزنند و بخش دیگر آن را در جمع سرمایه های این شرکت درج کنند.


همچنان فساد در خریداری دو ماشین ریل که هر یک پانزده میلیون دالر قیمت دارد و حالا زیر ترپال توقف داده شده اند نیز زبانزد بسیاری از کارگران بندر دوم است. گفته می‌شود این ماشین ها بدون استفاده مدت‌هاست آنجا ایستاده اند.

وضعیت تکان‌دهنده کنونی شهرک حیرتان به حیث مهمترین راه تجارتی با آسیای میانه نشان می‌دهد که حکومت پوسیده وحشت ملی با آن لاف‌های عوامفریبانه دوران مبارزات انتخاباتی «ایجاد شغل یک میلیونی و وصل افغانستان از طریق آسیای میانه به اروپا و امریکا» تا چه حد مضحک و خیالی جهت اغوای مردم بود و با گذشت حدود یکسال جز تشدید فساد و غارت و فقر کاری انجام ندادند و نخواهند داد.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 100 نفر