فلم «همسایه»، روایتی از قتلعام افغانها در اردوگاه «سفید سنگ» ایران
- رده: هنر و ادبیات
- نویسنده: اسد
- منتشر شده در چهارشنبه، 09 جوزا 1397
در تابستان ۱۳۷۷، جمعی از افغانهای اسیر در اردوگاه هیتلری «سفید سنگ» ایران در اعتراض بر قتل وحشیانه یک هموطن شان بوسیله نگهبانان و توهین و تحقیرهای زندانبانان جمهوری اسلامی، دست به شورش زدند. طبق فرمان مستقیم خامنهای جلاد این خیزش بصورت وحشیانه سرکوب شد. هیلیکوپترها از بالا حدود یکونیم هزار تن زندانی را به رگبار بستند که ۶۳۰ تن از آنان طی ساعاتی قتلعام گردیده در گورجمعی مدفون گردیدند. این حادثه هیچگونه انعکاس جهانی نیافت و با سکوت مطلق سازمانهای مدعی دفاع از حقوق بشر مواجه گردید.
«همسایه» فلمی ساخته زبیر فرغند روایتی از این کشتار است. سفیدسنگ که در ۱۵ کیلومتری شرق مشهد موقعیت دارد، درست همانند گتوهای نازی، شکنجهگاه روحی و جسمی پناهندگان افغان بوده است که قبل از ردمرز شدن به آنجا انتقال داده میشوند. در سال ۱۳۷۳ نیز طی کشتار فجیعی، نیروهای انتظامی ایران زندانیان معترض را زیر رگبار گرفته حدود ۲۵۰تن را به شهادت رسانیدند.
همانگونه که این قتلعامها با بیاعتنایی جهان و دولت ضدمردمی افغانستان مواجه گردید، «همسایه» نیز انعکاس چندانی نیافت و حتی در برابر پخش وسیع آن موانعی ایجاد گردید. سایتهای رژیم ایران تحت عنوان «تولید فیلم ضد ایرانی در شمال کابل؛ وقتی افغانها نمک میخورند و نمکدان میشکنند»، علیه فلم با زبان مملو از توهین و تحقیر پرداخته این جنایت عریان را «داستان تخیلی» نامیدند. اما رابرت فیسک، نویسنده مشهور و عدالتخواه انگلیس تصادف به جریان ساخت فلم در حومه کابل سر زده در مقالهای به تاریخ ۲۰ نوامبر ۲۰۰۸ در روزنامه «اندیپندینت» از آن سخن گفت. او ماجرای سنگ سفید را «داستان بزرگی که میشود از آن فلم بزرگی ساخت» مینامد.
احمد معید زبیر فرغند فلمنامه نویس و کارگردان اهل افغانستان
فلم توسط احمدمعید زبیر فرغند در سال ۱۳۸۷ ساخته شده است. او که در ۱۳۶۲ به تیاتر روی آورد مدتی در ایران مهاجر بوده و عملا تحقیرهای حیوانی را تجربه کرده است. فرغند برعلاوه کارگردانی فلمهایی در نویسندگی، بازیگری و درامه هم مستعد و توانا میباشد.
نقشمرکزی در «همسایه» را همایونپاییز بازی کرده است که در پایان فلم کشته میشود. داوود عظیمی هنرپیشه دیگر فلم، از شاهدان عینی قتلعام سنگ سفید و از معدود زندانیانیاست که جان به سلامت برده اند. او در نقش یک پولیس ایرانی ظاهر شده پس از پوشیدن لباس پولیس ایران میگوید: «احساس خوبی دارم، بخاطریکه به دنیا نشان میدهم که آنها چه کردند؟»
طی سالیان گذشته بعضی فلمهای کمارزش و حتی مملو از تحقیر مردم ما از نوع «سفر قندهار»، «گدیپران باز»، «نامه به رییسجمهور»، «جنگ تریاک» و... که در مطابقت با سیاستهای استعماری امریکا و غرب بودند، در سطح جهان مطرح شده سازندگانش با جوایزی مورد تشویق قرار گرفتند و تربیونهای جهانی در اختیار شان قرار گرفت، اما «همسایه» حتی امکان نمایش در سینماهای کابل را نیافت.
در تماسی که با آقای فرغند داشتم از مشکلاتی یاد کرد که عملا مانع پخش فلم گردیدند:
«متاسفانه کسی یا شبکهای جرات نمایش آن را نکرد و حتا در جشنوارهها با مخالفتها و ممانعتهای ایرانیان روبرو شد و فلم را به انزوا کشانیدند. در افغانستان هم فلم تاکنون بلک لیست است.»
جنایت و ستم چندجانبه رژیم منفور ایران در برابر مهاجران افغان داستان طولانی است اما دولت افغانستان نه تنها همیشه بر آن چشم بسته است در برابر افشای این جنایات و مداخلات ویرانگرانه ایران در افغانستان سنگاندازی کرده است. چند سال قبل فلمی به نام «مدرسه» ساخته اسد سکندر با مداخله سفارت ایران در کابل اجازه نمایش در کابل نیافت و نهایتا سازنده آن مجبور ساخته شد تا گوشههایی از آنرا که قیدوبندهای فاشیستی دستگاه حاکم ایران در برابر تعلیم کودکان افغان را به تصویر میکشید مورد سانسور قرار دهد. «همسایه» نیز در افغانستان نمایش داده نشد و نهایتا از طریق یوتیوب پخش گردید.
«همسایه» که با امکانات اندک و در نبود هیچگونه حمایت از فلمسازان ساخته شده است، از نظر تکنیکی فلم برجستهای شمرده نمیشود، اما به خاطر افشای ماهیت تبهکارانه رژیم ایران و آگاهیدهی در مورد فاجعهای که برآن خاک انداخته شده بود، ارزش فراوانی دارد که به این دلیل باید از سازندگان آن ممنون بود. بنابر نوشته «رادیو زمانه» (۲۹ حمل ۱۳۹۵):
«"مدرسه" و "همسایه" شاید فیلمهای خوشساختی نباشند، اما نشانگر فصلی تازهاند.»
فلمهمسایه: