انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، مضحکه‌ دیگر استعمار

رئیس جمهور آینده افغانستان

درین روزها سروصدای کرکننده‌ای در مورد انتخابات ٢٠١٤ راه افتیده و مطبوعات داخلی و خارجی با طمطراق تمام از آن سخن می‌گویند. رسانه های خصوصی مملو از میزگرد ها و مصاحبه‌ها با «کارشناسان» و «تحلیلگران» کرایی و فروخته‌شده است که هرکدام در مورد اهمیت و ضرورت این انتخابات تحلیل های میان‌تهی و گول‌زننده ارائه می‌دارند.

تقریبا تمامی این گفتگوهایی که حول انتخابات صورت می‌گیرند یک هدف کلی را دنبال می‌کنند که زیر شعار عوامفریبانه «رای شما ـ آینده شما» به مردم طوری تفهیم نمایند که گویا انتخابات سرنوشت شانرا تعیین خواهد کرد و فقط اگر در دادن رای به فرد شایسته کمی دقت لازم را بخرج دهند دیگر دنیا گل و گلزار بوده افغانستان به جاده ترقی و شکوفایی رهنمون خواهد شد. یعنی اگر طی پنج سال گذشته از انتخابات قبلی تا حال مردم به خواست شان نرسیدند و افغانستان کماکان در گنداب فساد، اشغال، جنایت، بدبختی و چپاولگری غطه‌ور ماند، مقصر عمده مردم اند که در دادن رای «دقت» کافی نداشتند!!

درین هیچ جای شک نیست که انتخابات از ارکان مهم دموکراسی بشمار می‌رود. اما در کشوری که در اشغال امریکا و بیش از چهل کشور دیگر قرار داشته باشد، رژیم دست نشانده و ملا- مافیایی حاکم باشد، بی‌امنی، فساد گسترده و چپاولگری بیداد نماید، بیش از ٩٠ فیصد مواد مخدر جهان را تولید کند، بیکاری و فقر به اوج خود رسیده باشد و بی‌عدالتی در تمامی شئون زندگی غوغا کند، زنانش به مثابه نیم پیکر جامعه زیر بار ستم مضاعف حیوانی بسر برند، جنگ و جهالت هر لحظه جان شهروندانش را بگیرد، سرمایه های ملی به تاراج رود اما بودجه انتخابات از طریق پیش کردن کاسه گدایی به این و آن کشور تامین گردد و .... ادعای موجودیت دموکراسی به فکاهی می‌ماند. در افغانستان، ما فقط با کاریکاتوری از دموکراسی مواجهیم که به مثابه اسلحه تبلیغاتی امریکا و نوکرانش مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد. شرط اول موجودیت دموکراسی، استقلال و عدالت است که افغانستان از این ارزشها بی‌بهره است. بنا در نبود دموکراسی، انتخابات هیچگونه مشروعیتی ندارد.

وقتی رییس جمهور بدون اجازه کاخ سفید حتی اجازه تشناب رفتن را نداشته باشد و بوجی های دالر از سی.آی.ای، ام.آی.شش، واواک و دیگر نهاد های خطرناک استخباراتی به دفتر رییس‌جمهور سرازیر شده، شخص کرزی با بیشرمی آنرا «خیلی مفید» بنامد و برای ادامه آن عذر و زاری نماید، حتی یک کودک افغان قادر به درک این نکته خواهد بود که رییس جمهور آینده بدون گذشتن از زیر کمان رستم امریکا ممکن نیست به کرسی ارگ تکیه زند.

آنچه از همین اکنون مسلم و مثل آفتاب روشن است،‌ این انتخابات مطلقا چیزی را به نفع مردم ما تغییر نخواهد داد. ولو هرکدام برنده اعلان گردد، وضعیت اسفبار و بیعدالتی و فساد جاری ادامه خواهد یافت.

در سرزمین خونبار و اشغال شده‌ی ما بدون اندکترین شک و شبهه‌ای می‌توان گفت که رییس جمهور بعدی قبلا در پس دروازه های بسته در کاخ سفید انتخاب گردیده است و این فرد بیعت‌نامه‌ای را با اوباما به امضا رسانیده است. اما برای فریب مردم و مشروعیت بخشیدن به سرسپرده بعدی امریکا لازم است که یک انتخابات نمایشی برگزار گردد. اینست حقیقت روشن در باره انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که روشنفکران خادم امریکا و رسانه های تمویل شده آنکشور آنرا زیر می‌زنند.

افغانستان در استراتژی جهانگشایی امریکا در آسیا نقش کلیدی دارد بنا با تمام چنگ و دندان برای حضور نظامی و کشاندن افغانستان به مسیر دلخواهش تلاش خواهد کرد. نصب یک رییس جمهور میهنفروش و بلی‌گو و حفظ مسیری که افغانستان در آن روان است ملزومه اصلی این سیاست امریکا خواهد بود. پس زمامداران امریکا هرگز اجازه نمی‌دهند که یک رییس جمهور دارای اندکترین حس و وجدان ملی و متعهد به خواستهای مردم در وطن ما رویکار آید.

شیوه های نوین استعمار همین است که ما در افغانستان نمونه تپیک آنرا شاهدیم. در کشورهای دیگر برای حفظ ظاهر و گول زدن مردم، استعمار گاهگاهی دست به تغییر چهره ها میزند و تا مدت دیگری مردم را به انتظار بهبود وضعیت زندگی شان می‌نشاند. اما در افغانستان شغالی و بی‌صاحب، امریکا به کمک جمع وسیع از جواسیس و نوکرانش و داشتن رسانه های بیشمار به مثابه سلاح موثر تبلیغاتی حتی نیاز به تغییر چهره نمی‌بیند و از مردم ما می‌خواهد که از میان همان مهره های پلید و امتحان شده یکی را برگزینند.

زلمی خلیلزاد به مثابه نماینده غیررسمی کاخ سفید عهده دار پروژه اداره افغانستان و رام کردن گرگان تنظیمی و مافیایی است که تمامی کاندیدان مثل مگس به دور او حلقه زده گام اول رسیدن به ارگ را دلربایی به او می‌دانند. مسئولیت شیطانی خلیلزاد نیز کشف فورمول هاییست که افغانستان را لقمه بی‌درد سر و باب دندان‌تر برای امریکا بسازد و در تقسیم افغانستان لت و پار شده به همه‌ی این درندگان سهمی قابل قبول بدهد تا سر به زیر و گوش به فرمان بادار باشند. او در پیاده کردن این ماموریتش مشکل چندانی هم ندارد زیرا هریک از به‌اصطلاح کاندید های منفور کسانی هستند که در جبین‌سایی و پوزه‌مالی به بادار بین هم سرشکنی می‌کنند. البته درین میان اسفبار وضع آن جوانک هاییست که از فقر آگاهی و یا هم با گرفتن بسته های دالر اینجا و آنجا اکسیون هایی راه انداخته خواهان کاندیداتوری خلیلزاد برای کرسی ریاست جمهوری گردیدند.

با مرور لیست کاندیدان ریاست جمهوری نیز می‌شود به مسخره و استبدادی بودن انتخابات آینده صحه گذاشت. اگر در افغانستان شمه‌ای از اصول دموکراسی حاکم می‌بود، اکثر ده کاندیدی که از جانب کمسیون انتخابات تا اکنون مورد تایید قرار گرفته اند، باید اولتر از همه به مثابه خاینان ملی و برباددهندگان وطن و مردم ما به میز محاکمه کشانیده می‌شدند.

زلمی خلیلزاد و کاندیدان
زلمی خلیلزاد به مثابه نماینده غیررسمی کاخ سفید عهده دار پروژه اداره افغانستان و رام کردن گرگان تنظیمی و مافیایی است که تمامی کاندیدان مثل مگس به دور او حلقه زده گام اول رسیدن به ارگ را دلربایی به او می‌دانند.

اشرف غنی، رحیم وردک، عبدالله، زلمی رسول، سیاف،‌ دوستم، شیرزی، انوری، قیوم کرزی، ضیا مسعود و ... کاندیدانی اند که مردم ما ١٢ سال تمام از دیدن آنان در بالاترین رده های دولت پوشالی کرزی رنج کشیده اند. همینها پایه گذاران و گردانندگان سیستم مافیایی فعلی بوده اند که امروز حتی بلندگوهای تبلیغاتی امریکا نیز از ضرورت «تغییر» آن حرف می‌زنند و از مردم می‌خواهند که برای این تغییر «با دقت» رای شانرا در انتخابات آتی مورد استفاده قرار دهند. حتی قطب الدین هلال که در بالاترین رده حزب فاشیست گلبدین چندین دهه است با هدایت مستقیم آی.اس.آی به ارتکاب جنایت و خیانت نسبت به وطن و مردم ما مصروف است،‌ اجازه یافته است که از این خوان بی‌نصیب نمانده در این نمایش به ظاهر دموکراتیک شرکت ورزد.

شاید در هیچ کشوری نظیر نداشته باشد که مهره های آزموده شده‌ای که متهم به جنایت جنگی و فساد و غارتگری اند بدون تصفیه حساب با گذشته شان اجازه داده شده باشند که برای رهبری کشوری وارد میدان انتخابات شوند. تنها دیدن لیست کاندیدان و معاونان شان کافیست که انسان دچار تهوع شده به آنانی نفرین بفرستند که چشمان شان کور و وجدان شان آلوده شده از پس چینل های تبلیغاتی امریکا فریاد می‌زنند که «مردم ما برای خلاصی از وضع فعلی جز رفتن به پای صندوق های رای هیچ گزینه دیگری ندارند».

تاجپوشی هریک از این عناصر ضدملی، مرتجع و خادم بیگانگان در ارگ کوچکترین تغییر مثبتی را به نفع مردم ما به بار نخواهد آورد. از آنجاییکه اینان خود نیز می‌دانند که مردم به تجربه دریافته اند که رای دادن شان در خرک و درک فعلی جز ضیاع وقت مفهومی ندارد، بنا از همین اکنون هرکدام با قومی و زبانی ساختن انتخابات و وعده های دروغین و بلندبالا می‌کوشند عده‌ای را فریب داده به پای صندوق های رای بکشانند و بدینصورت تنور این مضحکه را گرم نگهدارند.

البته فساد بیسابقه در انتخابات حقیقتی است که نیاز به بیان ندارد و این به خودی خود مشروعیت هرگونه انتخاباتی را باطل می‌سازد. با آنکه کمسیون انتخابات خود وجود حدود یک ونیم میلیون رای تقلبی به نفع کرزی و بیش از ششصد هزار رای به نفع عبدالله را در انتخابات قبلی تایید نموده بود اما آب از آب تکان نخورد و سلطان تقلب به ارگ راه یافت و عزیزالله لودین رییس کمسیون و داوود نجفی رییس دارلانشای انتخابات به پاس تقلبکاری گسترده شان به پست های کلیدی گمارده شدند. وضعیت انتخابات ٢٠١٤ با توجه به «نهادینه شدن فساد» در تار و پود دستگاه حاکم،‌ به مراتب بدتر و خیله‌خند تر از گذشته خواهد بود.

آنچه از همین اکنون مسلم و مثل آفتاب روشن است،‌ این انتخابات مطلقا چیزی را به نفع مردم ما تغییر نخواهد داد. ولو هرکدام برنده اعلان گردد، وضعیت اسفبار و بیعدالتی و فساد جاری ادامه خواهد یافت. رییس جمهور بعدی وظیفه خواهد داشت که سیاست ضدملی کرزی و تیمش را ادامه داده افغانستان را به قیمت سیهروزی مردمش همچنان به مثابه لقمه چرب برای امریکا و متحدانش نگهدارد. آنانیکه فعلا قادر به درک این حقیقت نیستند، با گذشت اندک زمانی درخواهند یافت که «کله‌پز برخاست به جایش سگ نشست»!

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 70 نفر