قتلعام چهارمیلیونی چرچیل در هندوستان
- رده: مقالات
- نویسنده: رها آرزو
- منتشر شده در شنبه، 09 عقرب 1394
سال ١٩٤٣ اوج جنگ دوم جهانی بود و هر سو بمب و گلوله قدرتهای متجاوز و غارتگر خون میکاشت ولی در ایالت بنگال هندوستان (بنگلادیش فعلی) زنان، کودکان و مردان از قحطی میمردند. نان و آب برای مردم وجود نداشت، هر سو کنار جادهها و در زیر درختان اجساد قحطیزدگان به چشم میخورد. صبح وقت موترهای دولتی لاشها را جمعاوری کرده در گورهای جمعی دفن میکردند. طی یکسال بیش از چهار میلیون هندی جان باختند.
بنگال از ایالات حاصلخیز و از بزرگترین تولیدکنندگان برنج در هند بود ولی در زمان امپراتوری انگلیس این ایالت و تمام کشور بارها با گرسنگی مدحش روبرو شد. مالیات کمرشکن از سوی انگلیسها و «راجا»های دستنشانده شان زندگی دهقانان را شکنجهبار ساخته بود. در سال ١٩٤٣ باوجود اخذ مالیات، تمامی حاصلات برنج و گندم بنگال و دیگر ایالتها از سوی دولت انگلیس خریداری و در گدامها ذخیره شد تا در صورت نیاز به عساکر مصروف جنگ فرستاده شود.
این احتکار دولت انگلیس فقر و قحطی شدید در پی داشت، زنان بخاطر پیدا کردن لقمه نان و سیر کردن شکم اولاد شان رو به فحشا آوردند و آنانی که نمیتوانستند پول بدست بیاورند کودکان شان را در چاهها میانداختند و یا در دریا رها میکردند.
دولت مرکزی هند به انگلستان تلگرام و چند قطعه عکس از قحطیزدگان فرستاد تا برایشان کمک ارسال کند ولی وینسون چرچیل، صدراعظم وقت بریتانیا در یک جمله جواب داد: «اگر به این اندازه قحطی است چرا گاندی نه مرده؟». چرچیل به وایسرای هند که خواستار کمک شده بود گفت: «من از مردم هند متنفرم. آنان مردمان وحشی با مذهب وحشی هستند. قحطی هم اشتباه خود شان است بخاطری که مثل خرگوشها اولاد میارند.»
دولت انگلیس اعلام نمود که علت قحطی کمبود تولید در سال ١٩٤٣ بود ولی مادهوسوری مکرجی، نویسده بنگالی در کتاب «جنگ مخفی چرچیل» مینویسد که در دو سال (٤٢ و ٤٣) تولید محصولات زراعتی نسبت به سالهایی که در آن وقت قحطی نبود بیشتر بود.
مکرجی در ادامه مینویسد که چرچیل از مردم هند سخت نفرت داشت. مقاومت آزادیخواهان و چپها در بیشتر مناطق هند پروژههای انگلیسها را ضربه زده بود. چرچیل میدانست که هندوستان را برای همیش نمیتواند در تصرف خود داشته باشد به این دلیل گدامها را به عساکر و مردم خود پر نمود.
داکتر امارتیا سن، استاد پوهنتون مینویسد که بخاطر اعمال فشار بر مبارزان آزادیخواه و چپ، انگلیسها قیمت را چهار چند بلند بردند تا آنان با مشکل مواجه شوند و از مبارزه دست کشند. او شرح میدهد که دولتهای کانادا و امریکا میخواستند به بنگال کمک بفرستند ولی چرچیل کشتیهای شان را متوقف نموده اجازه این کار را نداد.
با آنکه در این قحطی از گرسنگی و سؤتغذیه ٤ میلیون نفر مردند ولی ۳۰ در صد آن از یک طبقه و آن هم کارگران بودند. پس از این قتلعام بود که مبارزات سیاسی در هند اوج گرفت و تا چند سال دیگر هند استقلال خود را از انگلستان گرفت.
برای استعمارگران جان انسانها کوچکترین ارزشی نداشته جهت رسیدن به اهداف پلید شان حاضر اند میلیونها تن را به کشتن دهند.