«عوام‌فریب»، آهنگی در محکومیت دونالد ترامپ

«عوام‌فریب»، آهنگی در محکومیت دونالد ترامپ

لیلا داونز (Lila Downs) متولد ۱۹ سپتامبر ۱۹۶۸، خواننده، آهنگ‌ساز، بازیگر و فعال اجتماعی امریکایی‌تبار مکسیکویی است که بیشتر برای آهنگ‌هایش به زبان اسپانیوی نامور است. او مدافع بومی‌های به حاشیه رانده‌شده‌ی مکسیکو بوده و در هنرش فرهنگ آنان را به تصویر می‌کشد. دوانز تا کنون یک «جایزه گِرَمی» و سه «جایزه گِرَمی لاتین» را از آن خود کرده است و با الهام از مرسدس سوسا (خواننده‌ی زن انقلابی و پیشرو از ارجنتاین که ترانه‌های بومی امریکای جنوبی را می‌خواند و لقب «صدای بی‌صدایان» را گرفته است) درد مکسیکویی‌ها را در هنرش بازتاب می‌دهد.

لیلا داونز  (Lila Downs)
لیلا داونز (Lila Downs)

در آخرین البومش به نام «گلوله‌ها و چاکلیت» که در ۲۰۱۵ به نشر رسید، او از فساد دولت، خشونت، حاکمیت باندهای موادمخدر و نابرابری‌ها در زادگاهش ترانه‌هایی ساخته است. یکی از آهنگ‌هایش موسوم به «سرزمین مادری» درمورد ناپدیدشدن ۴۳ محصل معترض مکسیکویی است که رهسپار پایتخت کشور جهت اشتراک در رهپیمایی‌ای بودند، در مسیر راه توسط پولیس ربوده شده و به یک باند مافیا تسلیم داده می‌شوند که تا امروز از سرنوشت آنان خبری نیست.

لیلا دوانز از جمله هنرمندانی بود که در اعتراض به سرکوب جنبش معلمان معترض علیه اصلاحات نئولیبرالیستی توسط دولت مکسیکو، صدایش را بلند نموده در صفحه توییتر خود نوشت:

«خشونت به خشونت بیشتر دامن می‌زند. چرا باید با بدرفتاری و سرکوب موجب این کار شد. بایست همه از عین امکانات برخودار باشند: آموزش بهتر، احترام به شاگردان، احترام به معلمان، احترام به زندگی و جامعه. فساد باید از میان تمام بخش‌های جامعه زدوده شود به‌شمول سناتوران، رهبران اتحادیه‌ها، روسای‌جمهور و سیاستمدارانی که مخالف اصلاحات ضدفساد هستند و خواهان دریافت رشوت اند.»

اخیرا در اعتراض به اظهارات دونالد ترامپ که گفته بود بر مرز امریکا و مکسیکو دیواری می‌کشد تا از گذر شهروندان مکسیکو به‌طور غیرقانونی به داخل خاک امریکا جلوگیری کند و هزینه‌ی ساخت آن را از دولت مکسیکو خواهد گرفت، آهنگی به نام «عوام‌فریب» در وصف این هیولاصفت سرود. داونز در مصاحبه با برنامه‌ «نیوزنایت» بی‌بی‌سی درمورد اظهارات ترامپ با چشمان پراشک می‌گوید:

«بسیار دردآور است. دردآور است چون خود را یک انسان مرزی می‌پندارم. خیلی خشمگین هستم، زیرا سر و کار من با موسیقی است که جهان را به هم وصل می‌کند ولی اینجا با چیزی مواجه هستیم که در تضاد با مسئله‌ای قرار می‌گیرد که برایش تلاش کامل نموده‌ام.»



عوام‌فریب

در لبه‌ی جهان
سرزمین‌ فابریکه‌ها
نفرتی می‌جوشد
که از حد گذشته

در آنجا شیطانی با چشمان آبی
تصور پادشاهی جهان در سر دارد
بدمعاش و فروشنده‌ای
ترس و نفرت می‌فروشد

فکر می‌کنی کی هستی؟
با نفرتش ما را به بازی می‌گیرد
آدمی را علیه آدمی تحریک می‌کند
ولی این بازی اصلی نیست

و من به رهروان عشق التماس می‌نمایم
نیرنگ سخنان احمقانه‌ی او را نخورید
ابلیس بیدار شده
در زمان و مکان دیگر
صلیبی می‌سوزد
در پیشاپیش مردم
مردم در زنجیر
ممثلی از تاریخ
نماد هیولایی که دیگر نمی‌خواهیم باشیم
(چیزی که بودیم)
زمین از شنیدن نام شان به خود می‌لرزد:
موسولینی، آدولف هیتلر، پینوشه

هیچ احترامی به زنان ندارد
هیچ احترامی به نژاد
هیچ احترامی به زنده‌جان
نسل انسان
ولی قادر به خرید وجدان ما نیست

نابود باد دیوارها!
نفرت را درو می‌کنم
عشق می‌کارم

نابود باد دیوار
استثمار
اینجا خانه‌ی من است

نابودباد دیوارها!
روشنایی صبحگاهان
سرزمین پدرانم
گل‌های صحرایی

نابودباد دیوارها!
نشان خواهم داد که عشق
قویتر از کینه است
از چهار سو توفان بر پا می‌کنم
سرنوشتم را تغییر می‌دهم
با آهنگ برمی‌خیزم
برای دفاع از سرزمینم می‌ایستم
ای مردم،
وقت زیادی گذشته

راه برگشت نیست
راه برگشت نیست
راه برگشت نیست

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 573 نفر