مادر شهید احمدالله: «روشنی آیندهام را در چهرهی معصوم پسرکم میدیدم»
- رده: گزارشها
- نویسنده: هیله نوری
- منتشر شده در چهارشنبه، 27 جوزا 1394
به تاریخ ۹ حمل ۱۳۹۴، شش شام حمله انتحاری خوکهای طالبی در سرک اول شاهشهید شهر کابل هموطنان مظلوم ما را بار دگر به غم نشاند. گفته میشود هدف انتحاری گل پاچا مجیدی وکیل پارلمان بود که جان سالم بدر برد اما مظلومترینها به کام مرگ رفتند از آن جمله دو طفل به نام های محمد فیصل و احمدالله قربانیانی بودند که زندگی آنان سراپا با رنج و غم گره خورده بود.
شهید محمد فیصل و پسر عمهاش شهید احمدالله در کنار مکتب، هر دو دستیاران یک دواخانه بودند تا با اندک مزد خانوادهی فقیر شان را یاری دهند. اما وحوش طالبی ضربهی کوبنده بر جسم زخمی این خانواده مظلوم وارد کردند. احمدالله سیزده ساله را در همانجا شهید و محمد فیصل پانزده ساله را شدیدا زخمی نمودند. اشرف غنی برای عیادت مجیدی به شفاخانه میآید و به این دلیل تمامی جادههای منتهی به شفاخانه مسدود میگردند، خانواده فیصل نمیتوانند از این سدها گذشته به جگرگوشه زخمی شان خون برسانند که او از خونریزی شدید جان میدهد.
پدر شهید فیصل و مادر شهید احمدالله
به تاریخ ۵ جوزای ۱۳۹۴موفق شدم به خانه ماتمدار دو شهید رفته پای داستان فراتر از ماتم بازماندگان شان بنشینم.
ذبیحالله پدر شهید محمد فیصل اینچنین از سختیهای و دردهایش برایم نالید:
«سی سال منحیث سمونوال پولیس به وطن خدمت نمودم و یک دست و دو چشم خود را نیز از دست دادم و حالا در خانه ویرانه که از پدر میراث مانده، با برادر و خواهر، مشترکا زندگی میکنم و زندگی سختی را با شش هزار معاش معلمی خانمم پیش میبرم.»
ذبیحالله درباره مرگ دلبندش که او را سخت درهمفشرده، چنین گفت:
«هشت هزار و پنجصد سی سی خون به فرزندم گرفته بودم که وزیر صحت عامه همین مرتجع، همین خاین قسم خورد که ما خون داریم اما به اولادم یک سی سی خون نداد. گفت شما نفر بیاورید تا ما برای تان خون بدهیم، کسانیکه به فرزندم فیصل خون داده اند نام شان درج است، همه میتوانند بروند لیست را ببینند که دوست، اقارب و اشخاص انساندوست به فرزندم خون اهدا کردند، اما به فرزند زخمیام خون به موقع نرسید و در نتیجه جانش را به حق سپرد.»
عادله مادر شهید فیصل
ذبیح الله از بیکاری پسر بزرگش که فارغ صنف دوازدهم است مثل بسا مردم دیگر درد کشیده، میگوید جوانانی که فارغ میگردند بار دوش جامعه میشوند چون زمینه کار برای شان وجود ندارد.
عادله مادر شهید فیصل با چشم های پر از اشک برایم گفت: «پسرم به علت ناوقت رسیدن خون جانش را از دست داد.» وی افزود «چون رییس جمهور اشرف غنی به عیادت گل پاچا مجیدی وکیل پارلمان که دو چره در پایش اصابت کرده بود میآمد، راه ها را بند کرده بودند و ما به علت راهبندی نتوانستیم به پسرک خود خون برسانیم تا اینکه جان داد.» مادر ماتمدار که بغض گلویش را گرفته بود، گریه سر داده گفت: «هنوز هر شام منتظر آمدن پسرم فیصل هستم و این غم مرا رها کردنی نیست.»
ژیلا مادر شهید احمدالله
ژیلا مادر شهید احمدالله که با برادرش ذبیح الله زندگی میکند مدت ۱۳ سال است که شوهرش مفقود است. او دو دختر و یک پسر داشت که پسرش احمدالله را در این حمله انتحاری از دست داد. وی فعلا از بیماری قلب و فشار خون رنج میبرد، با تمام مریضی که عاید حالش شده، مجبور است برای پیشبرد زندگی کار کند. ژیلا فعلا در سواد حیاتی که در قلعه زمان خان موقعیت دارد کار میکند.
ژیلا قصه میکند: «احمداللهجان سه ماهه بود که پدرش لادرک شد و فامیل شوهرم مرا با سه طفلم از خانه بیرون کردند.» و او که مکررا اشک میریخت، افزود: «اطفالم را با خون دل کلان کردم، به مکتب دادم، گرسنه خوابیدم تا فرزندانم راحت باشند، ولی نمیفهمیدم که غم باز به سراغ ما میآید. غم بزرگ از دست دادن احمدالله جان برایم قابل تحمل نیست و این غم همچو خورهای مرا میخورد.... بعد از اینکه شوهرم را از دست دادم، تمام روشنی آیندهام را در چهرهی معصوم پسرکم میدیدم.»
ژیلا یکی از آرزوهای پسرش را با ناله و گریه چنین گفت:
«پسرم احمدالله امید داشت که مرا به آرزوهای ناتکمیلم برساند و همیشه مرا دلداری میداد که روزهای خوشی در انتظارت است. احمدالله باوجودیکه هنوز طفل بود با کار کردن در دواخانه میخواست مرا در پیشبرد زندگی کمک کند. او هنوز به بلوغ نرسیده بود ولی بهخوبی درد و غمم را درک کرده بود.»
خواهران احمدالله نیز از اینکه اول پدر و بعدا برادر یگانه شان را از دست داده اند اندوه و رنج از سیمای شان پیداست و اکنون نگران وضع صحی مادر شان اند. مادری که هم نانآور خانه است و هم پناهگاه آنان در هر حالت. جنایتکاران طالبی با آفرینش فاجعه تازه زندگی را برای این خانواده فقیر بیش از پیش مشقتبار ساخته است.
در افغانستان اسیر این تنها خانوادهای نیست که قربانی ددمنشان طالبی و متجاوزان شده اند بلکه در سرزمین ما هزاران هزار کودک گمنام سالهاست آسانترین قربانی جنگهای تحمیلی بوده اند و این خونهای ریخته بهمثابه لکه ننگ و سیلی محکمی بر روی حکومتهای شاریده و دستنشانده افعانستان و اربابشان شان تا ابد جاری خواهد بود و فقط التیام آن با بهار آزادی ملت مبتنی بر دولت مردمگرا و دموکراتیک میتواند آرامش خاطر مردم بیدفاع ما گردد و بس.
فیصل و احمدالله که آرزوهای بزرگی در دل میپروراندند بجای رفتن به سوی مکتب در صبح ۱۰ حمل ۱۳۹۴ برای همیش در شهدای صالحین به خاک سپرده شدند.