افغان‌های آگاه جنایتکاران امریکایی را در فیسبوک تف‌باران کردند

به تاریخ ۱۶ اگست ۲۰۱۸، سفارت امریکا در کابل، در صفحه فیسبوکش پیام تسلیت به خاطر حمله انتحاری بر مرکز آموزشی موعود دشت‌برچی به نشر رسانید . زیر این پست، حدود هشتصد تن از هموطنان ما پیام‌هایی گذاشته اند که بلااستثنا همه نمایانگر ضدیت شدید آنان با سیاست‌های تروریست‌پرورانه دولت امریکا بوده، آن کشور را عامل موج کشتار و جنایت در افغانستان نامیده اند.

کودکان فقرزده‌ی امروز با فردای ویرانگر

آمار منتشر شده در سال‌های اخیر خلاف ادعاهای عوامفریبانه امریکا و متحدانش و لاف‌ و دروغ‌های دولت فاسد ع و غ، نشان می‌دهد که فقر در افغانستان هر سال سیر صعودی‌ پیموده است. میلیاردها دالر کمکی که زیر نام فقرزدایی و توسعه اقتصادی به کشور سرازیر شده است فقط دهان سرجنایتکاران تنظیمی و مافیای حاکم در دولت دست‌نشانده امریکا و در کنار آنان صاحبان انجیوها را شیرین کرده است و بس. سروی سال ۱۳۹۵ (۲۰۱۶ -۲۰۱۷) «ادارۀ مرکزی احصائیه افغانستان» واضح می‌سازد که: بیش از ۵۴.۵ درصد افغان‌ها زیر خط فقر به سر می‌برند و افغانستان دومین کشور فقیر جهان بعد از سومالیا است. ولی واقعیت عینی جامعه بالاتر از چیزیست که در این آمارها بازتاب داده می‌شود.

افشاء جاسوسی کرزی به «سیا» از زبان یک مهره مهم «آی.اس.آی»

چندی قبل تصادفاً به گفتگوی کرنل امام با خبرنگار مشهور پاکستانی افتخار احمد در برنامه «جوابده» تلویزیون «جیو» (سپتامبر ۲۰۰۹) برخوردم. کرنل امام در این مصاحبه در کنار شرح گوشه‌هایی از مزدوری غلامان جهادی‌ ـ طالبی آی.اس.آی و نقش پاکستان در سازماندهی لشکر جهل و جنایت اخوان بخاطر اهداف شومش در افغانستان، افشا می‌کند که حامد کرزی نیز از همان اول مورد سوءظن آی.اس.آی قرار داشت و به او گفته شده بود که نباید به وی اجازه رفت و آمد به دفتر آی.اس.آی داده شود چون جاسوس سی.آی.ای می‌باشد.

آدمک تمسخرآمیز «ترامپ کودک» جهانی شد

به تاریخ ۱۲ جولای ۲۰۱۸، دونالد ترامپ در نخستین دیدار رسمی به انگلستان رسید، لیکن این سفر در سایه اعتراضات و نمایشات خیابانی برای او تلخ گذشته نیمه‌تمام خاتمه یافت. وی قرار بود سال گذشته بنابر دعوت ترزا می، صدراعظم بریتانیا به این کشور سفر کند اما تنفر مردمیِ که بر سیاست‌های جنگ‌افروزانه و ضدانسانی او معترض اند باعث تاخیر آن گردید. در فبروری ۲۰۱۷، حدود ۱.۸میلیون تن با امضای توماری از پارلمان خواستند که مانع دعوت رسمی ترامپ گردد.

قلم‌بدستان جیره‌خوار افغانستان از وجدان ناتالی پورتمن‌ها هم نمی‌شرمند!

در نوامبر ۲۰۱۷ «بنیاد جایزه جنسیس» ناتالی پورتمن، هنرپیشه، تهیه‌کننده و کارگردان امریکایی-اسراییلی را به‌عنوان برنده جایزه ۲۰۱۸ جنسیس (کتاب پیدایش) اعلام کرد. این جایزه که در ۲۰۱۲ توسط یک میلیاردر یهود روسی در همکاری با دولت اسراییل تاسیس شد، همه‌ساله مبلغ یک میلیون دالر امریکایی را به یهودانی می‌دهد که در عرصه کار خود دستاورد‌های مهمی داشته باشند. پس از اعلام خبر برنده‌شدن پورتمن، میلیاردر دیگر اسراییلی یک میلیون دالر به آن افزود، اما پورتمن همه را رد نموده و جایزه دولت اسراییل را به دلیل جنایاتی که این رژیم در حق مردم بی‌دفاع فلسطین مرتکب می‌شود، به روی شان زد. در ۲۰ اپریل ۲۰۱۸ نماینده خانم پورتمن بیان داشت:

داكتر غلامحسین ساعدی با احمد شاملو
غلامحسین ساعدی با احمد شاملو

این نوشته به قلم یکی از بزرگترین نویسندگان انقلابی ایران و همرزم اسطوره‌هایی چون امیر پرویز پویان، صمد بهرنگی، بهروز دهقانی، علیرضا نابدل، کاظم سعادتی‌ و... است که با زخم رژیم محمد رضا شاه ساواکی و رژیم جنایت ولایت فقیه در قلبش، در قلب بریان از ستم بر محرومان، «گژدم غربت» و برباد رفتن ایران‌اش زیر شمشیر ملایان خونخوار را تاب نیاورد و در ۱۳۶۴ در پاریس چشم از جهان پوشید. خالق «از هر کجا می‌شود شروع کرد»، «گاو» در مجموعه «عزاداران بَیَل»، «سایه به سایه» و دیگر آثار جاودانی، از پناهنده‌ سیاسی واقعی تعریف تامل‌برانگیز والایی به دست می‌دهد. به نظر ما، بر کلیه پناهندگان شریف سیاسی و حتا غیرسیاسی افغانستان ماست، از خود بپرسند آیا با این تعریف جور می‌آیند؟ آیا از جهات باافتخار پناهندگی سیاسی در خود سراغی دارند؟ اگر پاسخ «نه» باشد، پس وقت آن نیست به خود تکانی داده و سوگند بخورند که زندگی شان در مهاجرت عبث و بی‌ارزش و مرده خواهد بود مگر این که نه در حرف بلکه در عمل با استفاده از شرایط نسبتا مساعد غرب به هر شکل ممکن وقف رهایی مردم از زنجیر اسارت امریکا و پوشالیان و خاینان جنایت‌پیشه‌ی تنظیمی و برادران طالبی و داعشی آنان باشد؟


شهنواز تنی، خاینی که هنوز می‌جفد

صفحه فیسبوکی موسوم به «حامیان جنرال شهنواز تنی» پستی را از زبان این انسان خونریز به نشر رسانیده است:

«د هیواد په روانو کړکیچنو حالاتو کی د افغانستان جمهور ریس اشرف غنی ته پکار دی چی نه یوازی د جهادی رهبرانو، بلکه د ټولو سیاسی ګوندی مشرانو سره صلاح ،مشوریې او یو شاندې عادلانه ، قانونی او جمهوری چلند وکړی.»

ترجمه:

«در وضعیت درهم و برهم کنونی کشور، اشرف غنی، رییس‌جمهور افغانستان نباید فقط با رهبران جهادی، بلکه تمام بزرگان احزاب سیاسی صلاح و مشوره کرده برخورد عادلانه، قانونی و دموکراتیک داشته باشد.»

«بس‌است»، پاسخ میلیونی مردم ترکیه به دیکتاتوری اردوغان

موج وسیع هشتگ «TAMAM#» (بس‌است) از سوی کاربران تویتر علیه دیکتاتور فاشیست ترکیه، که به سرخط معتبرترین رسانه‌های جهان تبدیل گشت، بعد از آن آغاز شد که اردوغان طی سخنرانی‌ای در پارلمان (۸ می ۲۰۱۸) گفت: «اگر مردم بگویند بس‌است از قدرت کنار خواهم رفت». در همان ۱۲ ساعت نخست، بیش از یک‌ونیم میلیون تن با گذاشتن پیام «بس‌است» در صفحات تویتر تنفر و انزجار شان را از اردوغان ابراز نموده خواهان کنار رفتن او گردیدند. این هشتگ روزها در صدر تریند جهانی تویتر جا داشت. مردم ترکیه صرفا به فضای مجازی اکتفا نکرده، در جاده‌ها و مکان‌های عمومی نیز به شیوه‌های مختلف کلمه «بس‌است» را به نمایش گذاشتند.

کاربران فیسبوک لاف‌و‌پتاق‌های طوطی ارگ را دوباره به دهنش داخل کردند

به ادامه سفیده‌مالی‌های شاه‌حسین مرتضوی که انسان را بیشتر به یاد همان «فکاهی صاحب‌منصب و توجیه عسکرش» می‌اندازد، یکبار دیگر این طوطی‌گک ارگ به میدان آمده و تلاش به پاککاری خیانت و جنایت از سر و روی ارگ‌نشینان درمورد حمله طالبان خونریز بر شهر فراه نمود. در ۱۶ می ۲۰۱۸ (۲۶ ثور ۱۳۹۷)، مرتضوی (یا براساس پیشنهاد عده‌ای از کاربران صفحه‌های اجتماعی، مرتغنی) در صفحه فیسبوک نوشت

کابل در دهه ۹۰

جوهرخان ٤٩ سال عمر دارد و از دکان کوچک سلمانی و آشپزی در محافل خانگی سال‌هاست که نان خورده و اینک همسان هزاران هزار انسان مظلوم این وطن بیکار است. وی از زمان تجاوز روس تا تسخیر کابل توسط طالبان در همین شهر بوده و خاطرات بس تلخ و تکاندهنده را در ذهن دارد. همین که با وی همکلام شدم از من پرسید از کدام دوره سیاه را برایت قصه کنم. او با آه افزود: «درد من چه، درد مردم ما بسیار است که در کتاب ها نمی‌گنجد.»

١١ جدی که سالش را فراموش کرده‌ام، حزب اسلامی گلبدین و جنبش اسلامی دوستم همدست شدند و از ساحه چمن، بالاحصار، کارته نو به سوی پوسته‌های شورای نظار حومه چوک (سپاهی گمنام) و مناطق همجوارش هجوم بردند. جنگ آغاز شد و خانه ما در شوربازار بود. از زمین و زمان باروت می‌بارید. شورای نظار را عقب زدند و حزب با حدود ٧٠٠ تفنگدار تازه‌نفس که از کندز آورده بودند در این ساحات مستقر شدند. اینان به حدی بی‌رحم بودند که به هر سو می‌تاختند و می‌گفتند «امیرصیب به ما گفته سرش را بزن و مالش از شما». فضا را وحشت گرفته بود و طی چند روز همه جا ویران شد و این ویرانی ترس تولید می‌کرد و تلفات مردمی بی‌اندازه بود. کسی پشت مرده خود نمی‌گشت و فقط پشت سرپناه بودند و فرار از منطقه.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 259 نفر