- توضیحات
- نویسنده: تم کریگ | مترجم: سمیر
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
نویسنده: تم کریگ | تلخیص و ترجمه: سمیر
منبع: روزنامه «واشنگتن پست»، ۲۲ جون ۲۰۱۶
پس از این که تروریستان هجده ماه قبل بیش از ۱۰۰ کودک مکتبی پاکستان را به قتل رسانیدند، رهبران این کشور عهد بستند تا مدارس دینیای را درهم بشکنند که زمینهی استخدام برای گروههای جنگجوی داخلی و بینالمللی اسلامی را فراهم میآورند.
دولت ایالتی خیبر پختونخواه پاکستان ۳ میلیون دالر را به مدرسه «دارالعلوم حقانیه» که به «پوهنتون جهاد» هم مشهور است، میپردازد.
...
- توضیحات
- نویسنده: روزنامه آلمانی
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
گلبدین و حزب فاشیستیاش در طول جنگ مقاومت ضدروسی از نازدانههای مقامات و رسانههای غربی به شمار رفته بر جنایت و پلیدیهایش چشم میبستند. جورج آرنی، خبرنگار بیبیسی، طی مقالهای در «فرنتیرپست» (۱۱ جنوری ۱۹۸۸) ضمن افشای جنایات گلبدین به نقل از یک دیپلمات اروپایی نوشته بود: «امریکاییان همه مجذوب او میباشند. او هرقدر بیشتر بروی آنان میپرد، آنان بیشتر به وجد میآیند.»
اما گوشههایی از وحشت و توطئههای خاینانه گلبدین و حزبش گاهگاهی در مطبوعات اروپایی راه مییافت که در ذیل ترجمه یکی از این مطالب افشاگر را به نشر میرسانیم.
- توضیحات
- نویسنده: عمران اکبر
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
خیانت و جنایت گلبدین به راکتپرانی و کشتار و تباهی کابل در دهه نود میلادی محدود نمیشود، او حتی قبل از ورود به کابل، در ستمگری و معاملهگری گوی سبقت را از دیگر همفکران و شرکای جرم تنظیمیاش ربوده، مقاومت ضدروسی ملت ما را از پشت خنجر میزد. باآنکه ساخت و پاخت با قاتل و میهنفروشی چون شهنواز تنی ماهیت ضدملی باند گلبدین را برای همه آفتابی نمود، اما گاهگاهی اربابان امریکایی و پاکستانی وی نیز گوشههایی از حقایق در مورد این گروه خیانتپیشه را برملا ساخته اند. در ذیل ترجمه مقالهای منتشره در روزنامه معتبر پاکستانی را نقل میکنیم که از رابطه گلبدین با کی.جی.بی در روزهایی که داد از «جهاد» میزد، پرده برمیدارد.
- توضیحات
- نویسنده: جان پرکینز | مترجم: احمر
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
نویسنده: جان پرکینز | مترجم: احمر
منبع: «کامن دریمز»، ۱۲ اپریل ۲۰۱۶
اوراق پاناما نباید پدیده تعجبآور تلقی گردد. در دهه ۱۹۷۰ زمانی که این نظام که حالا افشایش کردند به راه انداخته شد، در آنجا حضور داشتم. منحیث یک جنایتکار اقتصادی، من در جعل این اقتصاد جهانی استوار بر جنایات قانونیشده کمک نمودم. این همان نظامی است که در آن ۶۲ تن برابر نیم نفوس گیتی ثروت اندوخته اند و جمعی از غولهای سرمایه، سرتاسر جهان را تحت کنترول دارند. ابرشرکتهای بزرگ بدون هیچگونه پرداختی از خدمات زیربنایی و اجتماعی سود میبرند. در عوض، شهروندان طبقه متوسط امریکایی با پرداخت مالیه آبلهی کف دست شان آن را تلافی مینمایند، درحالیکه پولدارترینها و ابرشرکتها درآمدهای شان را در گریزگاههای مالیاتی مانند پاناما میپوشانند.
- توضیحات
- نویسنده: میرویس
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
گوشهای از تراژدی کابل در دوران حاکمیت برهانالدین ربانی بوسیله خبرگزاریهای جهان و روزنامه های پاکستانی انعکاس مییافت که من به بخش زیادی از آنها دسترسی دارم. بعضا چوکرههای تنظیمها در میزگردهای تلویزیونی دهشت کابل را منکر شده و حتی تعداد کشتهها را فقط چندصدتن ذکر میکنند. هرچند نسل آنزمان نیازی به این اسناد نخواهند داشت چون میزان جنایات و وحشیگریهای تنظیمی را با تمام وجود عملا احساس کرده اند، اما برای اطلاع نسل جوان، یکی دو خبر از این میان را ترجمه نموده برای انتشار در سایت پرمحتوا و افشاگر «حزب همبستگی افغانستان» میفرستم.
- توضیحات
- نویسنده: وزارت خارجه امریکا | مترجم: احمر
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
همه ساله وزارت خارجه امریکا گزارشهایی را پیرامون وضعیت حقوق بشر در کشورهای مختلف جهان به نشر میرساند. هرچند این گزارش در مورد افغانستان بنابر عدم حضور گزارشگران وزارت مذکور بسیار کوتاه نوشته شده ولی بازهم شمهای از قساوتهای تنظیمهای هفتگانه پشاوری و هشتگانه ایرانی حاکم در کابل را برملا میسازد. امسال که اکثر جنایتکاران تنظیمی در برابر منتقدان سیاهروز هشت و ثور غرو فش و تهدیدآمیز سخن گفته میکوشند گردن خوکی شان را از آنهمه فجایع که در برابر مردم ما مرتکب شده اند خلاص کنند، من قسمتهایی از این گزارش را که توسط اربابان امریکایی بنیادگرایان پلید در پایان سال ۱۹۹۳ بیرون داده شده است ترجمه و تقدیم میدارم:
وضعیت حقوق بشر در افغانستان – ۱۹۹۳
تاریخ نشر: ۳۱ جنوری ۱۹۹۴
نویسنده: وزارت خارجه امریکا | مترجم: احمر
الف. کشتارهای سیاسی و صحرایی
هزاران افغان، بهشمول افراد مشخصی که مورد هدف قتل قرار گرفته بودند، در جریان جنگهای داخلی ۱۹۹۳ جان باختند. در اکثر قضایا، شناخت مرتکبان و درک انگیزهی آنان دشوار بود، چرا که انگیزههای سیاسی اغلب با خانواده و قبیلههای فیودالی، جدال روی کشتزارهای موادمخدر، تبعیضهای مذهبی و خصومتهای شخصی گره خورده است.
گزارشها حاکی از شدت روزافزون جنگهای گروههای متخاصم در کابل طی ماه فبروری و حتا جنایات جنگی توسط افراد مسلح حزب وحدت و اتحاد اسلامی و شورای نظار است. این گزارشها شامل رویدادهایی مانند تجاوز جنسی گروهی، آدمربایی، شکنجه و قتل افراد نظامی و غیرنظامی میگردد. براساس گزارشها، در فبروری ۶۰ زن توسط مردان مسلح در انستیتوت علوم اجتماعی کابل اسیر، مورد تجاوز و سپس به قتل رسیدند. برعلاوه، ۴ کارمند ملل متحد در نزدیکی شهر جلالآباد به قتل رسیدند. هویت قاتلان و هدف قتل مجهول است. در جولای در ولایت ننگرهار، گروه محلیای که خود را «ستمدیدگان» مینامند و توسط رژیم پیشین کمونیستی حمایت میشدند، توسط گروههای دیگر بهشمول مردان وفادار به قومندان شمالی خان، عضو شورای ولایتی ننگرهار، مورد حمله قرار گرفتند. حداقل ۱۰ عضو این گروه گرفتار و بدون محاکمه به قتل رسیدند. در سپتامبر، شمالی خان یکجا با ۴ محافظ و در حدود ۲۰ رهگذر دیگر در سیلی از راکت و مرمی در شهر جلالآباد به قتل رسیدند. طولی نکشید که ناصر خان، برادر شمالی خان، توسط قومندان تنظیم مخالف گرفتار و بنابر ادعاهایی در هنگام بازداشت، شکنجه و کشته شد. همچنان در ماه سپتامبر، براساس گزارشها، منصور نادری، رهبر اقلیت اسماعیلیه از سوءقصدی در کابل که منجر به کشتهشدن تعدادی از محافظانش شد، جان سالم بهدر برد. یونس قانونی، رییس سیاسی وزارت دفاع، در اثر انفجار بم جابهجاشده در داخل کراچی دستفروش کنار جاده هنگام گذر موتر وی به شدت زخمی شد. هویت هیچکدام عاملان سوءقصد شناخته نشدند.
چندین متهم به قتل پس از صدور حکم محکمهی شریعت کنر، کابل و ننگرهار تیرباران شدند. همچنین، گزارش از نمونههایی میگردد که به نزدیکان مقتول توسط قومندانهای محلی اجازه داده شد تا مطابق حکم «قصاص» سر قاتل را با کارد ببرند. در یک قضیه مشهور در شمال هلمند، زن مقتول حکم را اجرا نمود و گفته میشود که این اولین قضیه قصاص است که توسط یک زن به اجرا درمیآید.
ب. لادرک شدن
در ۱۹۹۳ یکبار دیگر گروگانگیری به یک امر معمول مبدل شده بود، به ویژه در ماههای جنوری، فبروری و می هنگامی که جنگهای شدید به فوران رسیده بود. دولت توانش را نداشت یا این که نمیخواست به این کار پایان دهد. برای یک امریکایی افغانتبار و چندین اسیر جنگی روس که در جریان جنگ افغان-شوروی ناپدید شده بودند، کسی جوابگو نیست.
پ. شکنجه، بیحرمتی، مجازات ظالمانه و دیگر اعمال غیرانسانی
کابل - ۱۹۹۳
چندین گزارش تصدیقناشده در دست است که حکایت از برخورد نادرست و شکنجه اسیران توسط گروههای متخاصم سیاسی برای بهدستآوردن معلومات میکند.
در فقدان نظام کارای قضایی، قوانین و مجازات سنتی فزونی یافته است. این جزاها بهطور سنتی شامل قطع دست و پا برای افراد محکوم به دزدی میگردد. گزارشهای رسانههای بینالمللی خاطرنشان میسازند که زنان بهطور مکرر مورد بدرفتاری و تجاوز جنسی توسط افراد مسلح مربوط تنظیمهای مختلف درحال جنگ بخصوص در شهر کابل قرار گرفتند.
ت. دستگیری، حبس و تبعید خودسرانه
کارشناسان آگاه بر این نکته توافق نظر دارند که حاکمیت قانون در اکثر نقاط افغانستان از بین رفته است. عدالت در سطح محل بدون ارجاع به کدام قانون روشن مرکزی اداره میشود. در وضعیت فعلی کمتر کسی در مورد تحفظ قانونی چیزی میداند و شک بر این میرود که کدام طرزالعمل یکسان برای بازداشت و محاکمه افراد وجود داشته باشد.
باور بر این است، تنظیمهایی که دولت ایتلافی را تشکیل دادهاند و قومندانانن محلی در حدود ۱۳۰۰ مخالف و اسیر را زندانهای شخصی شان نگهداری میکنند.
ث. بیبهره ساختن از محاکمهی عادلانه علنی
کابل - ۱۹۹۳
با از بین رفتن گستردهی نظام قضایی، در سال ۱۹۹۳ معلومات اندک پیرامون اجرای قانون در دسترس است. هرچند، عدهای از حاکمان ناحیهها و ولایات محاکم علنی را برگزار نمودهاند. چندین رهبر احزاب سیاسی کشور به شدت از تحمیل قانون شریعت اسلامی حمایت نموده و چنین به نظر میرسد که اکثر روش قضایی محلی و ولایتی بر بنیاد همین قانون عملی شده است.
بر علاوه در نقاطی از افغانستان، روشهای سنتی قبیلوی نقش مهم در پروسهی قضایی ایفا میکند. در اغلب موارد، احتمال میرود که روشهای مذکور با معیارهای جهانی حقوق بشر در مورد محاکمهی عادلانه علنی مطابقت ندارد.
ج. مداخلههای خودسرانه در حریم شخصی، خانه و خانواده
در هنگام جنگهای شدید کابل، موارد فراوان چور و چپاول، ورود اجباری به خانهها و انواع گوناگون مداخلههای خودسرانه توسط اعضای تنظیمها جهت کنترول پایتخت موجود است.
چ. استفاده از قدرت نظامی و نقض قوانین بشری در منازعات داخلی
پنج گروه بارز در قالب دو ایتلاف سست برای قدرت در کابل جنگیدند که منجر به تباهی گسترده شهر و مرگ افراد متعدد گردید.
باوجود رد این مسئله توسط صدراعظم گلبدین حکمتیار، گزارشهای موثق نشان میدهد که حزب اسلامی تعداد بیشمار راکت بهسوی کابل پرتاب نمود که بهطور دوامدار باعث ویرانی مناطق رهایشی و تجارتی بدون کدام ارزش نظامی گردید.
حتا در جنگهای نسبتا آرام در کابل بهطور مداوم از توپخانه، توپ تانک، هاوان، راکتهای سرشانهای و سلاحهای خودکار بدون درنظرداشت هدف استفاده میشود.
در فبروری، افراد مسلح وابسته به اتحاد اسلامی رسول سیاف و شورای نظار احمدشاه مسعود، وزیر پیشین دفاع، منطقه افشار با اکثریت شیعهنشین را از دست حزب شیعه وحدت تصرف نمودند. در ۱۱ و ۱۲ فبروری، افراد مسلح به وحشت شان در این محله ادامه داده و افراد غیرنظامی را مورد تجاوز جنسی قرار داده، اموال شان را به تاراج برده و به قتل رساندند. یکی از شاهدان عینی به یک رسانه افغان گفت که مرد شیعهای را دیده که بر تنه درخت میخکوب و بر سرش شلیک شده بود. یک سازمان مدافع حقوق بشر افغان گزارش داد که مردان مسلح تاراجگر، دست، پا و گلوی غیرنظامیان را با برچه بریده بودند. گمان میرود که تعداد افراد زخمی، کشته و مورد تجاوز قرار گرفته در منطقه افشار از دهها تن تا بیشتر از یک هزار میرسد.
نشانههایی موجود است که تنظیمهای مسلح افراد غیرنظامی را مورد شکنجه قرار میدادند تا برای شان باربری کرده و خندق حفر کنند. در بغلان بنابر ادعاها، یک حزب مردم محل را به زور وامیدارد تا از هر خانواده یک عضو مرد آن بهحیث شبهنظامی در خدمت این حزب قرار گیرد.
میلیونها عدد ماین کاشتهشده توسط شوروی، رژیم کابل و نیروهای مقاومتگر در چهاردوبر استحکامات نظامی، جادهها و روستاها پراکنده است. برنامههای تمویلشده توسط سازمان ملل متحد برای پاککاری روی دست است، ولی به نظر میرسد که ماینها تا سالیان متمادی تهدیدی برای غیرنظامیان باقی خواهند ماند.
- توضیحات
- نویسنده: کنگره زنان آزاد
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
حمله علیه زنان در ترکیه، تشکل زنان را هدف قرار میدهد
نویسنده: کنگره زنان آزاد | مترجم: احمر
منبع: Kurdistan Tribune
۱۵ اپریل ۲۰۱۶
آرم انجمن «کنگره زنان آزاد»
در ۱۰ اپریل ۲۰۱۶ ساعت ۵ صبح، مرکز انجمن «کنگره زنان آزاد» (KJA) بهطور غیرمعمول مورد یورش پولیس ترکیه قرار گرفت. این یورش ناگهانی پولیس بدون اطلاع قبلی و در ساعات غیرعادی که هیچیک از کارمندان اداری حضور نداشتند، صورت گرفت. در عین حال با همین شیوهی غیرقانونی، ۱۶ سیاستمدار دیگر بهشمول ۶ زن عضو، کارمند اداری و فعال «کنگره زنان آزاد» بازداشت شدند. پس از محاکمه در ۱۱ اپریل، ۴ عضو ما هر یک چمن عشق، پیرو دوندار، اولجی کانلیباش و زوزان تورپاک زندانی شدند.
- توضیحات
- نویسنده: عمران فیروز | مترجم: احمر
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
نویسنده: عمران فیروز | مترجم: احمر
منبع: تیلیسور انگلیسی، ۱ اپریل ۲۰۱۶
افغانستان کشوری است که مورد بیشترین بمباران طیارههای بیسرنشین قرار گرفته است. با وجود این، به نظر میرسد که جهان در برابر آلام این کشور سکوت اختیار نموده است.
موترها کاملا منهدم شده بودند و همچنان یکی از مسافران – امیر ۴ ساله. در اپریل ۲۰۱۳، در اثر حمله طیاره بیسرنشین امریکایی این کودک یکجا با سیزده تن دیگر در ولایت شرقی کنر به قتل رسیدند.
عبدالواحد، ۲۵ ساله، کاکای امیر نیز در جمع قربانیان بود. نقیبالله، پدر امیر میگوید: «تحمل شنیدن این خبر را نداشتم. در آن اثنا تمام حواسم را از دست دادم. ناگهان، هنگامی که نمیتوانستم جلو اشکهایم بگیرم، تصاویر پسر و برادرم در ذهنم نمودار شدند.»
اپریل ۲۰۱۶: کشته شدن ۱۷ تن از مهاجران افغان توسط بمباران طیارههای بیسرنشین امریکا در مرز پاکستان
در حقیقت، نقیبالله پسرش را برای مداوا به اسعدآباد برده بود. او از برادرش، عبدالواحد، خواست تا دوباره پسرش را به قریه ببرد و خودش در شهر ماند. این آخرین باری بود که او آنان را زنده دیده بود.
وقتی او به خانه زنگ زد تا دریابد که آیا به خیریت به خانه برگشتهاند، جواب منفی گرفت. مردم محل گفتند که آنان در اثر حمله طیاره بیسرنشین به قتل رسیدهاند. بعدا، مقامات دولتی تاکید میورزیدند که امیر و عبدالواحد جنگجویان طالب بودند. براساس گفتههای نقیبالله، آنان [مقامات دولتی] مسوولیت را به دوش وی انداختند تا ثابت کنند که اشتباهی صورت نگرفته است.
نقیبالله با خشم میگوید: «این ادعای شان بسیار مضحک و عجیب است که میگویند برادر و پسرم، یک کودک چهار ساله، جنگجویان مسلح بودند.»
تا امروز کسی نمیداند که چرا امیر، عبدالواحد و ۱۲ تن دیگر که تمامی شان افراد ملکی بودند، مورد هدف قرار گرفتند. با وجود این، از ۲۰۰۱ بدینسو حملات طیارههای بیسرنشین بخشی از زندگی روزمره افغانستان شده است.
قربانیان گمنام
مطابق گزارشهای سازمان مقیم لندن، «اداره خبرنگاری تحقیقاتی»، افغانستان «کشوری در جهان است که مورد بیشترین بمباران طیارهّهای بیسرنشین قرار گرفته است». از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۳، کم از کم ۱۶۷۰ حمله به وقوع پیوسته است.
٩ نوامبر ٢٠٠١: امریکا با ریختن بمب ٢٠٠٠ کیلویی بر قریه دریاخانه، آن را به مخروبه تمام تبدیل نمود. در اکثر این بمبها از یورانیوم غنیشده استفاده میشود که تاثیرات مخرب آن تا سالها باقی مانده، باعث بیماریهای خطرناک مخصوصا در نوزادان میشود.
اکثرا معلوم نیست که قربانیان این نوع حملات کیها اند. معلومات دقیق بخصوص درمورد تعداد قربانیان موجود نیست. دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد.
از یک سو، رسانهها بهطور گسترده از حملات طیارههای بیسرنشین و قربانیان آن نه تنها در افغانستان، بلکه در پاکستان، یمن و سومالیا نیز چشمپوشی میکنند. در کنار آن، اغلب چنین به نظر میرسد که اراده سیاسی برای شفافیت وجود ندارد. در افغانستان، این مسئله بخصوص پس از به قدرت آمدن بهاصطلاح دولت وحدت ملی در ۲۰۱۴ بیشتر صدق میکند.
از آن زمان بدینسو، رییسجمهور افغانستان، اشرف غنی یک کلمه هم درمورد حملات طیارههای بیسرنشین و قربانیان آن نگفته است. در عوض، گزارش میگردد که بهطور مداوم با مقامات نظامی امریکا چای مینوشد. در اولین روزهای ریاستجمهوریاش، غنی برای امضای «قرداد دوجانبه امنیتی» با امریکا شتاب ورزید....
باآنکه کرزی یکی از مخالفان سرسخت «فرشتههای مرگ» بود، نامی که مردم در بعضی مناطق طیارههای بیسرنشین را صدا میکنند، مطابق معلومات صریح که بهطور همیشگی توسط نظامیان امریکایی به نشر میرسد، ثابت است که بیشترین حملات در دور ریاست وی به وقوع پیوسته است.
رسانهها اخبار رسمی را به نشر میرساند
هرچند در طی ماههای اخیر گزارشها در مورد حملات طیارهّهای بیسرنشین افزایش یافته است. همانند قضیه امیر و عبدالواحد، مقامات رسمی دولت افغانستان یا نمایندههای ارتش بهطور متواتر تاکید میورزند که قربانیان جنگجویان طالب، گروه داعش و القاعده هستند. در اکثر قضایا، رسانهها فقط از این مقامهای رسمی نقل قول نموده و خبر یکجانبه این رویدادها را به نشر میرسانند. در موارد اندک، آنها درباره هویت واقعی قربانیان موشکافی میکنند.
جک سرلی از سازمان «اداره خبرنگاری تحقیقاتی» که برای سالیان متمادی مسئله حملات طیارههای بیسرنشین در افغانستان را بررسی نموده، میگوید: «بنابر تجربهی من، بهطور عموم برای این نوع معلومات مقامات ارتش و پولیس و نهادهای دولتی ولایات منابع اصلی خبری هستند. اما در اغلب موارد واضح نیست که آنان معلومات شان را از کجا به دست میآورند. خطوط متعدد ارتباطی درهم و برهم موجود اند، خیلی مشکل است تا مطمئن شوید که دقیقا کی در افغانستان کشته میشود. اکثرا فقط میتوان مطمئن شد که کسی از بین رفته است. متاسفانه مشکل در اینجاست تا دریابید که ازبینرفتهگان کیها بودند و چه میکردند.»
٣ نوامبر ٢٠٠١: بمب افکن امریکایی «اشتباها» بمبی را بر قریه اسفرغه در ٥٠ کیلومتری کابل ریخت که دهها تن را به قتل رسانید و قریه را به ویرانه بدل کرد.
براساس گزارش اخیر «یوناما» در جریان سال ۲۰۱۵ بیش از ۱۱۰۰۰ فرد ملکی کشته و زخمی شدهاند. درحالیکه تصور میگردد نیروهای مسلح و نظامیان افغان مسوول ۹۸٪ این رویدادها هستند، ۲٪ تلفات غیرنظامیان به نیروهای بینالمللی نسبت داده میشوند که بیشتر توسط حملات هوایی صورت گرفته است.
همچنان گزارش واضح میسازد که میزان کشتهشدگان توسط حملات هوایی امریکا از ۲۰۰۸ بدینسو به اوجش رسیده است. پژوهشهای «اداره خبرنگاری تحقیقاتی» نشان میدهد که در ۲۰۱۵ بهطور اوسط در هر چهار حمله طیاره بیسرنشین و جت یک غیرنظامی به قتل رسیده است. مطابق گزارش ملل متحد، تلفات غیرنظامی توسط نیروهای نظامی بینالمللی و قوای هوایی افغان به ۸۳٪ افزایش یافته است، که تعداد تلفات غیرنظامیان به ۲۹۶ تن میرسد و از آن جمله ۱۴۹ کشته شدهاند. ۵۷٪ آن توسط نیروهای بینالمللی صورت گرفته است.
لیکن، گزارش ملل متحد بر حملات طیارههای بیسرنشین تمرکز نمینماید. در ضمن، معلومات دولت امریکا میان حملات کلاسیک هوایی و طیارههای بیسرنشین فرقی قایل نیست. بنابر این دلیل، روشن نیست که به چه تعداد حملات طیارههای بیسرنشین در افغانستان صورت گرفته است.
بر علاوه، «یوناما» شمارش را بسیار به شکل محافظهکارانه انجام میدهد و برای هر قضیه نیاز به سه منبع دارد. بدین گونه، اعضای خانواده قربانیان به مثل نقیبالله میگویند که اقارب شان حتا در این شمارش راه پیدا نمیکنند. افزون بر آن، این نکته را نیز باید در نظر داشت که بین اکثر رسانهها این یک رسم معمول شده که تمام قربانیان را جنگجویان و تروریستان مظنون توصیف نمایند و نه غیرنظامیان.
منتقدان گزارش سازمان ملل میگویند که بدون حضور خبرنگاران و فعالان حقوق بشر در بیشتر مناطق جنگزدهی کشور، کشتارها گزارش نمیگردند و به آمار رسمی راه نمییابند.
علاوه بر آن، ثبت آمار تلفات غیرنظامیان فقط در ۲۰۰۹ آغاز گردید، ۸ سال پس از شروع جنگ غرب در افغانستان. بنابر این، اکثریت گستردهی قربانیان گمنام خواهند ماند.
- توضیحات
- نویسنده: گاریکای چنگو؛ مترجم: داکتر حمید سیماب
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
نویسنده: گاریکای چنگو، دانشمند پژوهشگر پوهنتون هاروارد امریکا | مترجم: داکتر حمید سیماب
منبع: گلوبل ریسرچ (پژوهش جهانی) نشریۀ انترنتی مرکز پژوهش روی جهانیسازی (گلوبالایزیشن)
۱۹ سپتمبر ۲۰۱۴، انتشار دوباره: ۱۸ فبروری ۲۰۱٦
داعش درست مانند القاعده وسیلۀ دهشتگستری «ساخت امریکا» است که به منظور نفاقاندازی و حکمروایی بر منابع غنی نفت شرقمیانه و مقابله با نفوذ روزافزون ایران در منطقه طراحی شده است. این حقیقت که ایالات متحده تاریخچۀ طولانی و سوزان پشتیبانی و جانبداری از گروههای تروریستی و دهشتافکن دارد فقط برای کسانی تعجبآور خواهد بود که اخبار را تعقیب میکنند اما از تاریخ غافلند.
- توضیحات
- نویسنده: مایکل مور
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
نویسنده: مایکل مور | مترجم: نوید نابدل
منبع: سایت مایکل مور
چند روز قبل در مورد فاجعه آب آشامیدنی در شهر فلنت واقع ایالت مشیگان امریکا نوشتم تا نشان دهم دولتی که با ماشین غولپیکر جنگی و جنگهای تریلیوندالریاش مدعی صدور دموکراسی، عدالت و حقوق بشر بر جهان است، اما در برابر شهروندانش چه برخورد غیرانسانی دارد. در همین ارتباط مایکل مور، فلمساز پرآوازه امریکایی و برنده جایزه اسکار، بعد از درخواست محاکمه والی این شهر، مقالهای تحت عنوان «ده چیزی که آنان در باره فاجعه آب فلنت به شما نخواهند گفت، اما من میگویم» نوشته است که من فشردهای از آنرا برای آگاهی از ماهیت ستمگرانه سیستم حاکم در امریکا ترجمه نمودهام.
مقالات برگزیده
مقالات رسیده
هنر و ادبیات
از صفحات تاریخ ما
تعداد مهمانان حاضر: 94 نفر