گزارش وزارت خارجه امریکا از دهشت تنظیمی در سال ۱۹۹۳
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
- نویسنده: وزارت خارجه امریکا | مترجم: احمر
- منتشر شده در دوشنبه، 13 ثور 1395
همه ساله وزارت خارجه امریکا گزارشهایی را پیرامون وضعیت حقوق بشر در کشورهای مختلف جهان به نشر میرساند. هرچند این گزارش در مورد افغانستان بنابر عدم حضور گزارشگران وزارت مذکور بسیار کوتاه نوشته شده ولی بازهم شمهای از قساوتهای تنظیمهای هفتگانه پشاوری و هشتگانه ایرانی حاکم در کابل را برملا میسازد. امسال که اکثر جنایتکاران تنظیمی در برابر منتقدان سیاهروز هشت و ثور غرو فش و تهدیدآمیز سخن گفته میکوشند گردن خوکی شان را از آنهمه فجایع که در برابر مردم ما مرتکب شده اند خلاص کنند، من قسمتهایی از این گزارش را که توسط اربابان امریکایی بنیادگرایان پلید در پایان سال ۱۹۹۳ بیرون داده شده است ترجمه و تقدیم میدارم:
وضعیت حقوق بشر در افغانستان – ۱۹۹۳
تاریخ نشر: ۳۱ جنوری ۱۹۹۴
نویسنده: وزارت خارجه امریکا | مترجم: احمر
الف. کشتارهای سیاسی و صحرایی
هزاران افغان، بهشمول افراد مشخصی که مورد هدف قتل قرار گرفته بودند، در جریان جنگهای داخلی ۱۹۹۳ جان باختند. در اکثر قضایا، شناخت مرتکبان و درک انگیزهی آنان دشوار بود، چرا که انگیزههای سیاسی اغلب با خانواده و قبیلههای فیودالی، جدال روی کشتزارهای موادمخدر، تبعیضهای مذهبی و خصومتهای شخصی گره خورده است.
گزارشها حاکی از شدت روزافزون جنگهای گروههای متخاصم در کابل طی ماه فبروری و حتا جنایات جنگی توسط افراد مسلح حزب وحدت و اتحاد اسلامی و شورای نظار است. این گزارشها شامل رویدادهایی مانند تجاوز جنسی گروهی، آدمربایی، شکنجه و قتل افراد نظامی و غیرنظامی میگردد. براساس گزارشها، در فبروری ۶۰ زن توسط مردان مسلح در انستیتوت علوم اجتماعی کابل اسیر، مورد تجاوز و سپس به قتل رسیدند. برعلاوه، ۴ کارمند ملل متحد در نزدیکی شهر جلالآباد به قتل رسیدند. هویت قاتلان و هدف قتل مجهول است. در جولای در ولایت ننگرهار، گروه محلیای که خود را «ستمدیدگان» مینامند و توسط رژیم پیشین کمونیستی حمایت میشدند، توسط گروههای دیگر بهشمول مردان وفادار به قومندان شمالی خان، عضو شورای ولایتی ننگرهار، مورد حمله قرار گرفتند. حداقل ۱۰ عضو این گروه گرفتار و بدون محاکمه به قتل رسیدند. در سپتامبر، شمالی خان یکجا با ۴ محافظ و در حدود ۲۰ رهگذر دیگر در سیلی از راکت و مرمی در شهر جلالآباد به قتل رسیدند. طولی نکشید که ناصر خان، برادر شمالی خان، توسط قومندان تنظیم مخالف گرفتار و بنابر ادعاهایی در هنگام بازداشت، شکنجه و کشته شد. همچنان در ماه سپتامبر، براساس گزارشها، منصور نادری، رهبر اقلیت اسماعیلیه از سوءقصدی در کابل که منجر به کشتهشدن تعدادی از محافظانش شد، جان سالم بهدر برد. یونس قانونی، رییس سیاسی وزارت دفاع، در اثر انفجار بم جابهجاشده در داخل کراچی دستفروش کنار جاده هنگام گذر موتر وی به شدت زخمی شد. هویت هیچکدام عاملان سوءقصد شناخته نشدند.
چندین متهم به قتل پس از صدور حکم محکمهی شریعت کنر، کابل و ننگرهار تیرباران شدند. همچنین، گزارش از نمونههایی میگردد که به نزدیکان مقتول توسط قومندانهای محلی اجازه داده شد تا مطابق حکم «قصاص» سر قاتل را با کارد ببرند. در یک قضیه مشهور در شمال هلمند، زن مقتول حکم را اجرا نمود و گفته میشود که این اولین قضیه قصاص است که توسط یک زن به اجرا درمیآید.
ب. لادرک شدن
در ۱۹۹۳ یکبار دیگر گروگانگیری به یک امر معمول مبدل شده بود، به ویژه در ماههای جنوری، فبروری و می هنگامی که جنگهای شدید به فوران رسیده بود. دولت توانش را نداشت یا این که نمیخواست به این کار پایان دهد. برای یک امریکایی افغانتبار و چندین اسیر جنگی روس که در جریان جنگ افغان-شوروی ناپدید شده بودند، کسی جوابگو نیست.
پ. شکنجه، بیحرمتی، مجازات ظالمانه و دیگر اعمال غیرانسانی
کابل - ۱۹۹۳
چندین گزارش تصدیقناشده در دست است که حکایت از برخورد نادرست و شکنجه اسیران توسط گروههای متخاصم سیاسی برای بهدستآوردن معلومات میکند.
در فقدان نظام کارای قضایی، قوانین و مجازات سنتی فزونی یافته است. این جزاها بهطور سنتی شامل قطع دست و پا برای افراد محکوم به دزدی میگردد. گزارشهای رسانههای بینالمللی خاطرنشان میسازند که زنان بهطور مکرر مورد بدرفتاری و تجاوز جنسی توسط افراد مسلح مربوط تنظیمهای مختلف درحال جنگ بخصوص در شهر کابل قرار گرفتند.
ت. دستگیری، حبس و تبعید خودسرانه
کارشناسان آگاه بر این نکته توافق نظر دارند که حاکمیت قانون در اکثر نقاط افغانستان از بین رفته است. عدالت در سطح محل بدون ارجاع به کدام قانون روشن مرکزی اداره میشود. در وضعیت فعلی کمتر کسی در مورد تحفظ قانونی چیزی میداند و شک بر این میرود که کدام طرزالعمل یکسان برای بازداشت و محاکمه افراد وجود داشته باشد.
باور بر این است، تنظیمهایی که دولت ایتلافی را تشکیل دادهاند و قومندانانن محلی در حدود ۱۳۰۰ مخالف و اسیر را زندانهای شخصی شان نگهداری میکنند.
ث. بیبهره ساختن از محاکمهی عادلانه علنی
کابل - ۱۹۹۳
با از بین رفتن گستردهی نظام قضایی، در سال ۱۹۹۳ معلومات اندک پیرامون اجرای قانون در دسترس است. هرچند، عدهای از حاکمان ناحیهها و ولایات محاکم علنی را برگزار نمودهاند. چندین رهبر احزاب سیاسی کشور به شدت از تحمیل قانون شریعت اسلامی حمایت نموده و چنین به نظر میرسد که اکثر روش قضایی محلی و ولایتی بر بنیاد همین قانون عملی شده است.
بر علاوه در نقاطی از افغانستان، روشهای سنتی قبیلوی نقش مهم در پروسهی قضایی ایفا میکند. در اغلب موارد، احتمال میرود که روشهای مذکور با معیارهای جهانی حقوق بشر در مورد محاکمهی عادلانه علنی مطابقت ندارد.
ج. مداخلههای خودسرانه در حریم شخصی، خانه و خانواده
در هنگام جنگهای شدید کابل، موارد فراوان چور و چپاول، ورود اجباری به خانهها و انواع گوناگون مداخلههای خودسرانه توسط اعضای تنظیمها جهت کنترول پایتخت موجود است.
چ. استفاده از قدرت نظامی و نقض قوانین بشری در منازعات داخلی
پنج گروه بارز در قالب دو ایتلاف سست برای قدرت در کابل جنگیدند که منجر به تباهی گسترده شهر و مرگ افراد متعدد گردید.
باوجود رد این مسئله توسط صدراعظم گلبدین حکمتیار، گزارشهای موثق نشان میدهد که حزب اسلامی تعداد بیشمار راکت بهسوی کابل پرتاب نمود که بهطور دوامدار باعث ویرانی مناطق رهایشی و تجارتی بدون کدام ارزش نظامی گردید.
حتا در جنگهای نسبتا آرام در کابل بهطور مداوم از توپخانه، توپ تانک، هاوان، راکتهای سرشانهای و سلاحهای خودکار بدون درنظرداشت هدف استفاده میشود.
در فبروری، افراد مسلح وابسته به اتحاد اسلامی رسول سیاف و شورای نظار احمدشاه مسعود، وزیر پیشین دفاع، منطقه افشار با اکثریت شیعهنشین را از دست حزب شیعه وحدت تصرف نمودند. در ۱۱ و ۱۲ فبروری، افراد مسلح به وحشت شان در این محله ادامه داده و افراد غیرنظامی را مورد تجاوز جنسی قرار داده، اموال شان را به تاراج برده و به قتل رساندند. یکی از شاهدان عینی به یک رسانه افغان گفت که مرد شیعهای را دیده که بر تنه درخت میخکوب و بر سرش شلیک شده بود. یک سازمان مدافع حقوق بشر افغان گزارش داد که مردان مسلح تاراجگر، دست، پا و گلوی غیرنظامیان را با برچه بریده بودند. گمان میرود که تعداد افراد زخمی، کشته و مورد تجاوز قرار گرفته در منطقه افشار از دهها تن تا بیشتر از یک هزار میرسد.
نشانههایی موجود است که تنظیمهای مسلح افراد غیرنظامی را مورد شکنجه قرار میدادند تا برای شان باربری کرده و خندق حفر کنند. در بغلان بنابر ادعاها، یک حزب مردم محل را به زور وامیدارد تا از هر خانواده یک عضو مرد آن بهحیث شبهنظامی در خدمت این حزب قرار گیرد.
میلیونها عدد ماین کاشتهشده توسط شوروی، رژیم کابل و نیروهای مقاومتگر در چهاردوبر استحکامات نظامی، جادهها و روستاها پراکنده است. برنامههای تمویلشده توسط سازمان ملل متحد برای پاککاری روی دست است، ولی به نظر میرسد که ماینها تا سالیان متمادی تهدیدی برای غیرنظامیان باقی خواهند ماند.