فرشتههای مرگ افغانستان
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
- نویسنده: عمران فیروز | مترجم: احمر
- منتشر شده در دوشنبه، 23 حمل 1395
نویسنده: عمران فیروز | مترجم: احمر
منبع: تیلیسور انگلیسی، ۱ اپریل ۲۰۱۶
افغانستان کشوری است که مورد بیشترین بمباران طیارههای بیسرنشین قرار گرفته است. با وجود این، به نظر میرسد که جهان در برابر آلام این کشور سکوت اختیار نموده است.
موترها کاملا منهدم شده بودند و همچنان یکی از مسافران – امیر ۴ ساله. در اپریل ۲۰۱۳، در اثر حمله طیاره بیسرنشین امریکایی این کودک یکجا با سیزده تن دیگر در ولایت شرقی کنر به قتل رسیدند.
عبدالواحد، ۲۵ ساله، کاکای امیر نیز در جمع قربانیان بود. نقیبالله، پدر امیر میگوید: «تحمل شنیدن این خبر را نداشتم. در آن اثنا تمام حواسم را از دست دادم. ناگهان، هنگامی که نمیتوانستم جلو اشکهایم بگیرم، تصاویر پسر و برادرم در ذهنم نمودار شدند.»
اپریل ۲۰۱۶: کشته شدن ۱۷ تن از مهاجران افغان توسط بمباران طیارههای بیسرنشین امریکا در مرز پاکستان
در حقیقت، نقیبالله پسرش را برای مداوا به اسعدآباد برده بود. او از برادرش، عبدالواحد، خواست تا دوباره پسرش را به قریه ببرد و خودش در شهر ماند. این آخرین باری بود که او آنان را زنده دیده بود.
وقتی او به خانه زنگ زد تا دریابد که آیا به خیریت به خانه برگشتهاند، جواب منفی گرفت. مردم محل گفتند که آنان در اثر حمله طیاره بیسرنشین به قتل رسیدهاند. بعدا، مقامات دولتی تاکید میورزیدند که امیر و عبدالواحد جنگجویان طالب بودند. براساس گفتههای نقیبالله، آنان [مقامات دولتی] مسوولیت را به دوش وی انداختند تا ثابت کنند که اشتباهی صورت نگرفته است.
نقیبالله با خشم میگوید: «این ادعای شان بسیار مضحک و عجیب است که میگویند برادر و پسرم، یک کودک چهار ساله، جنگجویان مسلح بودند.»
تا امروز کسی نمیداند که چرا امیر، عبدالواحد و ۱۲ تن دیگر که تمامی شان افراد ملکی بودند، مورد هدف قرار گرفتند. با وجود این، از ۲۰۰۱ بدینسو حملات طیارههای بیسرنشین بخشی از زندگی روزمره افغانستان شده است.
قربانیان گمنام
مطابق گزارشهای سازمان مقیم لندن، «اداره خبرنگاری تحقیقاتی»، افغانستان «کشوری در جهان است که مورد بیشترین بمباران طیارهّهای بیسرنشین قرار گرفته است». از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۳، کم از کم ۱۶۷۰ حمله به وقوع پیوسته است.
٩ نوامبر ٢٠٠١: امریکا با ریختن بمب ٢٠٠٠ کیلویی بر قریه دریاخانه، آن را به مخروبه تمام تبدیل نمود. در اکثر این بمبها از یورانیوم غنیشده استفاده میشود که تاثیرات مخرب آن تا سالها باقی مانده، باعث بیماریهای خطرناک مخصوصا در نوزادان میشود.
اکثرا معلوم نیست که قربانیان این نوع حملات کیها اند. معلومات دقیق بخصوص درمورد تعداد قربانیان موجود نیست. دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد.
از یک سو، رسانهها بهطور گسترده از حملات طیارههای بیسرنشین و قربانیان آن نه تنها در افغانستان، بلکه در پاکستان، یمن و سومالیا نیز چشمپوشی میکنند. در کنار آن، اغلب چنین به نظر میرسد که اراده سیاسی برای شفافیت وجود ندارد. در افغانستان، این مسئله بخصوص پس از به قدرت آمدن بهاصطلاح دولت وحدت ملی در ۲۰۱۴ بیشتر صدق میکند.
از آن زمان بدینسو، رییسجمهور افغانستان، اشرف غنی یک کلمه هم درمورد حملات طیارههای بیسرنشین و قربانیان آن نگفته است. در عوض، گزارش میگردد که بهطور مداوم با مقامات نظامی امریکا چای مینوشد. در اولین روزهای ریاستجمهوریاش، غنی برای امضای «قرداد دوجانبه امنیتی» با امریکا شتاب ورزید....
باآنکه کرزی یکی از مخالفان سرسخت «فرشتههای مرگ» بود، نامی که مردم در بعضی مناطق طیارههای بیسرنشین را صدا میکنند، مطابق معلومات صریح که بهطور همیشگی توسط نظامیان امریکایی به نشر میرسد، ثابت است که بیشترین حملات در دور ریاست وی به وقوع پیوسته است.
رسانهها اخبار رسمی را به نشر میرساند
هرچند در طی ماههای اخیر گزارشها در مورد حملات طیارهّهای بیسرنشین افزایش یافته است. همانند قضیه امیر و عبدالواحد، مقامات رسمی دولت افغانستان یا نمایندههای ارتش بهطور متواتر تاکید میورزند که قربانیان جنگجویان طالب، گروه داعش و القاعده هستند. در اکثر قضایا، رسانهها فقط از این مقامهای رسمی نقل قول نموده و خبر یکجانبه این رویدادها را به نشر میرسانند. در موارد اندک، آنها درباره هویت واقعی قربانیان موشکافی میکنند.
جک سرلی از سازمان «اداره خبرنگاری تحقیقاتی» که برای سالیان متمادی مسئله حملات طیارههای بیسرنشین در افغانستان را بررسی نموده، میگوید: «بنابر تجربهی من، بهطور عموم برای این نوع معلومات مقامات ارتش و پولیس و نهادهای دولتی ولایات منابع اصلی خبری هستند. اما در اغلب موارد واضح نیست که آنان معلومات شان را از کجا به دست میآورند. خطوط متعدد ارتباطی درهم و برهم موجود اند، خیلی مشکل است تا مطمئن شوید که دقیقا کی در افغانستان کشته میشود. اکثرا فقط میتوان مطمئن شد که کسی از بین رفته است. متاسفانه مشکل در اینجاست تا دریابید که ازبینرفتهگان کیها بودند و چه میکردند.»
٣ نوامبر ٢٠٠١: بمب افکن امریکایی «اشتباها» بمبی را بر قریه اسفرغه در ٥٠ کیلومتری کابل ریخت که دهها تن را به قتل رسانید و قریه را به ویرانه بدل کرد.
براساس گزارش اخیر «یوناما» در جریان سال ۲۰۱۵ بیش از ۱۱۰۰۰ فرد ملکی کشته و زخمی شدهاند. درحالیکه تصور میگردد نیروهای مسلح و نظامیان افغان مسوول ۹۸٪ این رویدادها هستند، ۲٪ تلفات غیرنظامیان به نیروهای بینالمللی نسبت داده میشوند که بیشتر توسط حملات هوایی صورت گرفته است.
همچنان گزارش واضح میسازد که میزان کشتهشدگان توسط حملات هوایی امریکا از ۲۰۰۸ بدینسو به اوجش رسیده است. پژوهشهای «اداره خبرنگاری تحقیقاتی» نشان میدهد که در ۲۰۱۵ بهطور اوسط در هر چهار حمله طیاره بیسرنشین و جت یک غیرنظامی به قتل رسیده است. مطابق گزارش ملل متحد، تلفات غیرنظامی توسط نیروهای نظامی بینالمللی و قوای هوایی افغان به ۸۳٪ افزایش یافته است، که تعداد تلفات غیرنظامیان به ۲۹۶ تن میرسد و از آن جمله ۱۴۹ کشته شدهاند. ۵۷٪ آن توسط نیروهای بینالمللی صورت گرفته است.
لیکن، گزارش ملل متحد بر حملات طیارههای بیسرنشین تمرکز نمینماید. در ضمن، معلومات دولت امریکا میان حملات کلاسیک هوایی و طیارههای بیسرنشین فرقی قایل نیست. بنابر این دلیل، روشن نیست که به چه تعداد حملات طیارههای بیسرنشین در افغانستان صورت گرفته است.
بر علاوه، «یوناما» شمارش را بسیار به شکل محافظهکارانه انجام میدهد و برای هر قضیه نیاز به سه منبع دارد. بدین گونه، اعضای خانواده قربانیان به مثل نقیبالله میگویند که اقارب شان حتا در این شمارش راه پیدا نمیکنند. افزون بر آن، این نکته را نیز باید در نظر داشت که بین اکثر رسانهها این یک رسم معمول شده که تمام قربانیان را جنگجویان و تروریستان مظنون توصیف نمایند و نه غیرنظامیان.
منتقدان گزارش سازمان ملل میگویند که بدون حضور خبرنگاران و فعالان حقوق بشر در بیشتر مناطق جنگزدهی کشور، کشتارها گزارش نمیگردند و به آمار رسمی راه نمییابند.
علاوه بر آن، ثبت آمار تلفات غیرنظامیان فقط در ۲۰۰۹ آغاز گردید، ۸ سال پس از شروع جنگ غرب در افغانستان. بنابر این، اکثریت گستردهی قربانیان گمنام خواهند ماند.