قلم‌بدستان جیره‌خوار افغانستان از وجدان ناتالی پورتمن‌ها هم نمی‌شرمند!

در نوامبر ۲۰۱۷ «بنیاد جایزه جنسیس» ناتالی پورتمن، هنرپیشه، تهیه‌کننده و کارگردان امریکایی-اسراییلی را به‌عنوان برنده جایزه ۲۰۱۸ جنسیس (کتاب پیدایش) اعلام کرد. این جایزه که در ۲۰۱۲ توسط یک میلیاردر یهود روسی در همکاری با دولت اسراییل تاسیس شد، همه‌ساله مبلغ یک میلیون دالر امریکایی را به یهودانی می‌دهد که در عرصه کار خود دستاورد‌های مهمی داشته باشند. پس از اعلام خبر برنده‌شدن پورتمن، میلیاردر دیگر اسراییلی یک میلیون دالر به آن افزود، اما پورتمن همه را رد نموده و جایزه دولت اسراییل را به دلیل جنایاتی که این رژیم در حق مردم بی‌دفاع فلسطین مرتکب می‌شود، به روی شان زد. در ۲۰ اپریل ۲۰۱۸ نماینده خانم پورتمن بیان داشت:

داكتر غلامحسین ساعدی با احمد شاملو
غلامحسین ساعدی با احمد شاملو

این نوشته به قلم یکی از بزرگترین نویسندگان انقلابی ایران و همرزم اسطوره‌هایی چون امیر پرویز پویان، صمد بهرنگی، بهروز دهقانی، علیرضا نابدل، کاظم سعادتی‌ و... است که با زخم رژیم محمد رضا شاه ساواکی و رژیم جنایت ولایت فقیه در قلبش، در قلب بریان از ستم بر محرومان، «گژدم غربت» و برباد رفتن ایران‌اش زیر شمشیر ملایان خونخوار را تاب نیاورد و در ۱۳۶۴ در پاریس چشم از جهان پوشید. خالق «از هر کجا می‌شود شروع کرد»، «گاو» در مجموعه «عزاداران بَیَل»، «سایه به سایه» و دیگر آثار جاودانی، از پناهنده‌ سیاسی واقعی تعریف تامل‌برانگیز والایی به دست می‌دهد. به نظر ما، بر کلیه پناهندگان شریف سیاسی و حتا غیرسیاسی افغانستان ماست، از خود بپرسند آیا با این تعریف جور می‌آیند؟ آیا از جهات باافتخار پناهندگی سیاسی در خود سراغی دارند؟ اگر پاسخ «نه» باشد، پس وقت آن نیست به خود تکانی داده و سوگند بخورند که زندگی شان در مهاجرت عبث و بی‌ارزش و مرده خواهد بود مگر این که نه در حرف بلکه در عمل با استفاده از شرایط نسبتا مساعد غرب به هر شکل ممکن وقف رهایی مردم از زنجیر اسارت امریکا و پوشالیان و خاینان جنایت‌پیشه‌ی تنظیمی و برادران طالبی و داعشی آنان باشد؟


شهنواز تنی، خاینی که هنوز می‌جفد

صفحه فیسبوکی موسوم به «حامیان جنرال شهنواز تنی» پستی را از زبان این انسان خونریز به نشر رسانیده است:

«د هیواد په روانو کړکیچنو حالاتو کی د افغانستان جمهور ریس اشرف غنی ته پکار دی چی نه یوازی د جهادی رهبرانو، بلکه د ټولو سیاسی ګوندی مشرانو سره صلاح ،مشوریې او یو شاندې عادلانه ، قانونی او جمهوری چلند وکړی.»

ترجمه:

«در وضعیت درهم و برهم کنونی کشور، اشرف غنی، رییس‌جمهور افغانستان نباید فقط با رهبران جهادی، بلکه تمام بزرگان احزاب سیاسی صلاح و مشوره کرده برخورد عادلانه، قانونی و دموکراتیک داشته باشد.»

«بس‌است»، پاسخ میلیونی مردم ترکیه به دیکتاتوری اردوغان

موج وسیع هشتگ «TAMAM#» (بس‌است) از سوی کاربران تویتر علیه دیکتاتور فاشیست ترکیه، که به سرخط معتبرترین رسانه‌های جهان تبدیل گشت، بعد از آن آغاز شد که اردوغان طی سخنرانی‌ای در پارلمان (۸ می ۲۰۱۸) گفت: «اگر مردم بگویند بس‌است از قدرت کنار خواهم رفت». در همان ۱۲ ساعت نخست، بیش از یک‌ونیم میلیون تن با گذاشتن پیام «بس‌است» در صفحات تویتر تنفر و انزجار شان را از اردوغان ابراز نموده خواهان کنار رفتن او گردیدند. این هشتگ روزها در صدر تریند جهانی تویتر جا داشت. مردم ترکیه صرفا به فضای مجازی اکتفا نکرده، در جاده‌ها و مکان‌های عمومی نیز به شیوه‌های مختلف کلمه «بس‌است» را به نمایش گذاشتند.

کاربران فیسبوک لاف‌و‌پتاق‌های طوطی ارگ را دوباره به دهنش داخل کردند

به ادامه سفیده‌مالی‌های شاه‌حسین مرتضوی که انسان را بیشتر به یاد همان «فکاهی صاحب‌منصب و توجیه عسکرش» می‌اندازد، یکبار دیگر این طوطی‌گک ارگ به میدان آمده و تلاش به پاککاری خیانت و جنایت از سر و روی ارگ‌نشینان درمورد حمله طالبان خونریز بر شهر فراه نمود. در ۱۶ می ۲۰۱۸ (۲۶ ثور ۱۳۹۷)، مرتضوی (یا براساس پیشنهاد عده‌ای از کاربران صفحه‌های اجتماعی، مرتغنی) در صفحه فیسبوک نوشت

کابل در دهه ۹۰

جوهرخان ٤٩ سال عمر دارد و از دکان کوچک سلمانی و آشپزی در محافل خانگی سال‌هاست که نان خورده و اینک همسان هزاران هزار انسان مظلوم این وطن بیکار است. وی از زمان تجاوز روس تا تسخیر کابل توسط طالبان در همین شهر بوده و خاطرات بس تلخ و تکاندهنده را در ذهن دارد. همین که با وی همکلام شدم از من پرسید از کدام دوره سیاه را برایت قصه کنم. او با آه افزود: «درد من چه، درد مردم ما بسیار است که در کتاب ها نمی‌گنجد.»

١١ جدی که سالش را فراموش کرده‌ام، حزب اسلامی گلبدین و جنبش اسلامی دوستم همدست شدند و از ساحه چمن، بالاحصار، کارته نو به سوی پوسته‌های شورای نظار حومه چوک (سپاهی گمنام) و مناطق همجوارش هجوم بردند. جنگ آغاز شد و خانه ما در شوربازار بود. از زمین و زمان باروت می‌بارید. شورای نظار را عقب زدند و حزب با حدود ٧٠٠ تفنگدار تازه‌نفس که از کندز آورده بودند در این ساحات مستقر شدند. اینان به حدی بی‌رحم بودند که به هر سو می‌تاختند و می‌گفتند «امیرصیب به ما گفته سرش را بزن و مالش از شما». فضا را وحشت گرفته بود و طی چند روز همه جا ویران شد و این ویرانی ترس تولید می‌کرد و تلفات مردمی بی‌اندازه بود. کسی پشت مرده خود نمی‌گشت و فقط پشت سرپناه بودند و فرار از منطقه.

«تلک خرس ‌ـ داستان ناگفته ‌افغانستان»، سند مزدوری تنظیم‌های اخوانی به آی.اس.آی

«تلک خرس ــ داستان ناگفته افغانستان» کتابی‌است به قلم دگروال محمد یوسف و مارک ادکین امریکایی که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد. این کتاب سند انکارناپذیر غلامی و مزدوری برده‌وار سران و اکثر قومندان‌های تنظیم‌های هفتگانه پشاوری به پاکستان است. تا امروز هیچکدام از جهادیان جرات نکردند که به رد محتویات کتاب بپردازند چون می‌دانستند که در صورت کوچکترین عکس‌العمل، با اسناد بیشتر به روی شان زده شده روسیاه‌تر خواهند شد. یوسف برای نخستین بار علنی فاش نمود که «تیم های آی.اس.آی بطور مرتب و مکرر با همراهی مجاهدین به افغانستان اعزام می‌گردیدند» و سرتاسر کتاب با لحنی نوشته شده که عملا این آی.اس.آی بود که زنجیر رهبران تنظیم‌ها را در چنگ داشته عملیات‌های شان را رهبری می‌کرد. درین کتاب در می‌یابیم که پاکستان از طریق احزاب منفور اخوانی از همان آوان کوشید مقاومت ضدروسی ملت ما را از مسیر اصلی منحرف ساخته برای تباهی کامل وطن ما از آن سود برد.

انزجار کاربران فیسبوک بر افتتاح منار یادبود برای قسیم فهیم

در ۸ حمل ۱۳۹۶، دبل عبدالله کلیپ ویدیویی‌ای را در صفحه فیسبوکش با عنوان «افتتاح منار یادبود "مارشال محمد قسیم فهیم"» به نشر سپرد. هموطنان با درج نظرات شان در پای این پست سیلی‌های محکمی بر روی عبدالله و شرکا زده ساخت منار برای «مارشال» بیسواد را در شرایطی که در کشور صدها سرباز هر روز کشته می‌شوند و خانواده‌هایشان تباه می‌گردند، با منطق بلند محکوم کرده اند. ما گزیده‌ای از این پیام‌ها را جمعاوری کرده در ذیل می‌آوریم که نشانگر اوج تنفر مردم از حاکمان پوشالیست:

آنا کامپبل بریتانیایی جانش را فدای آزادی روژاوا نمود

فقط ۲۶ سال عمر داشت؛ با وجود مخالفت پدر، از ساسکس شرقی بریتانیا به سوریه رفته به صفوف «واحدهای مدافع خلق» پیوست تا علیه داعش بجنگد و نهایتا در بمباردمان ارتش متجاوز ترکیه به تاریخ ۱۵ مارچ ۲۰۱۸ در شهر عفرین جان باخت. آنا کامپبل (Anna Campbell) که بعدا با نام مستعار هلین قره‌چوخ فعال بود، در می ۲۰۱۷ وارد سوریه شد و با گذشتاندن یک دور تعلیمات نظامی و ایدئولوژیک، در نبردهایی علیه داعش در دیرالزور سوریه سهم گرفت.

پیام اعضای سازمان «چیزدا» به «حزب همبستگی افغانستان»

پیام سازمان «چیزدا» به «حزب همبستگی افغانستان»

سازمان «چیزدا» در ایتالیا متشکل از زنانیست که اغلب عمر مبارزاتی شان را وقف دادخواهی برای اعاده حقوق انسان‌های دربند و ستمدیده جهان نظیر فلسطین، الجزایر و کوردستان کرده‌اند. آنان از سال ۱۹۹۹ توجه جهانیان بخصوص مردم ایتالیا را بر ستم و قساوت علیه زن افغان جلب نمودند. زمانی که سایه شوم طالبان بر کشور مستولی و میدان ورزشی به کشتارگاه زرمینه مبدل شده بود، آنان تصمیم گرفتند تا سازمانی را ایجاد کنند که از فریاد آزادی‌خواهی و دموکراسی‌طلبی در افغانستان حمایت نمایند. در دو دهه گذشته سازمان «چیزدا» با تلاش خستگی‌ناپذیر و حتا قبول خطر به حمایت از زنان زجردیده و نیروهای پیشرو افغانستان ادامه داده است.

به بهانه روزجهانی زن، چند تن از نمایندگان این سازمان مهمان «حزب همبستگی افغانستان» بودند تا با فعالیت‌، مشکلات و موانعی که حزب با آن درگیر است آشنا شده راه های همکاری دوجانبه را جستجو نمایند. پیام این سازمان به زنان افغانستان در محفل بزرگی که حزب همبستگی به مناسبت روز جهانی زن در کابل برگزار کرده بود خوانده شد که ویدیو و ترجمه فارسی آنرا انتشار می‌دهیم.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 94 نفر