«دموکراسی نو!» صدای بی‌صدایان

تسخیر افکار عامه با پخش اخبار عوامفریبانه و تبلیغات زهرآگین بخش مهمی از وظایف دم و دستگاه‌ دولت‌های امپریالیستی به‌شمار می‌رود و در مقایسه با ماشین جنگی نظامی از اسلحه رسانه‌ای به‌مراتب به پیمانه وسیع‌تری استفاده می‌گردد. در جریان جنگ سرد امریکا و هم‌پیمانانش تعدادی از رسانه‌ها را به غول‌های تبلیغاتی جهانی مبدل کردند تا افکار جهانیان را مسموم سازند.

در همچو فضایی تعدادی از شخصیت‌های عدالت‌خواه و مترقی با امکانات ناچیز ولی همت بالا دست به کار شدند تا صدای بی‌صدایان و آن ملت‌هایی گردند که در بند دولت‌های خودکامه، دست‌نشانده و فاسدِ حامی امپریالیست‌ها گیر مانده‌اند.

رسانه‌ای موسوم به “Democracy Now!” از این زمره می‌باشد که در ۱۹ فبروری ۱۹۹۶ توسط خانم امی گودمن (Amy Goodman) به راه انداخته شد. در بیستمین سالگرد تاسیس‌اش روی سایتش می‌خوانیم:

«در سال ۱۹۹۶ امی‌گودمن برنامه رادیویی را بنام “Democracy Now!” به منظور تمرکز بر مسایل و جنبش‌هایی که معمولا توسط مطبوعات فاسد نادیده گرفته می‌شوند، آغاز نمود. امروز “Democracy Now!” بزرگ‌ترین رسانه جمعی در امریکاست که در نقاط مختلف دنیا ۱۴۰۰ استیشن رادیویی و تلویزیونی را دارا می‌باشد.»

این مرجع همواره تلاش داشته تا درد و آلام ملت‌های تحت ستم را منعکس ساخته و آواز رسای جنبش‌ها و سازمان‌های آزادیبخش در سرتاسر جهان باشد. در برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی این شبکه جنبش‌های ضدامپریالیستی و آزادیخواه‌ مانند جنبش‌‌ ضدجنگ و اکسیون‌ها علیه اشغال افغانستان و عراق، جنبش «۹۹ فیصد» وال‌استریت، اعتراضات مردمی بخاطر کشته شدن سیاه‌پوستان توسط پولیس و... معرفی و فعالیت‌های‌شان وسیعا انعکاس داده شده است.

«دموکراسی نو!» صدای بی‌صدایان
«دموکراسی حالا!، بیست سال پوشش جنبش‌هایی که امریکا را تغییر داد» نام کتابی است که در باره راه پرپیچ و خم این رسانه مترقی طی دو دهه گذشته به قلم امی گودمن، دوید گودمن و دنیس موینهاین اخیرا انتشار یافته است.

کار ارزشمند “Democracy Now!” افشای جنایات جنگی امریکا می‌باشد که زیر نام «جنگ ضدتروریزم» در عراق، افغانستان، پاکستان، لیبیا، سوریه، سومالیا، یمن وغیره مرتکب گردیده است. خانم امی‌گودمن و همکارانش در برنامه‌های مختلف برعکس سایر غول‌های رسانه‌ای چون سی‌ان‌ان، فاکس‌ نیوز، ان‌بی‌سی و غیره، دروغین و پوچ‌بودن ادعاهای ایالات متحده و ناتو را در مورد «جنگ ضد تروریزم» افشا می‌نمایند. این رسانه به دفاع از قربانیان بمباران‌های طیاره‌های بی‌سرنشین پرداخته و در برابر سیاست جنگ‌افروزانه اداره اوباما که بی‌شرمانه مدعیست این حملات تلفات غیرنظامی را به حداقل رسانیده است، ایستاده و خواهان توقف فوری آن اند. گودمن در یکی از برنامه‌هایش (۱۶ جنوری ۲۰۱۶) ضمن انعکاس تظاهرات صلح‌طلبان علیه بمباران طیاره‌های بی‌سرنشین در افغانستان و پاکستان، سرگذشت بازماندگان این حملات در وزیرستان شمالی را چنین بازگو می‌کند: «ما همیشه به ندرت نام این قربانیان را در می‌یابیم. به‌طور مثال در ۲۴ اکتوبر ۲۰۱۲ سی‌‌آی‌ای در وزیرستان شمالی پاکستان حملات هوایی را با طیاره‌های بی‌سرنشین براه انداخت. مامانا بی‌بی مادرکلان ۶۷ ساله حین چیدن بامیه [در مزرعه] کشته شد، نواسه‌های بی‌بی، زبیر رحمان ۱۲ ساله و نبیلای ۸ ساله‌ در میان زخمیان بودند.» زبیر رحمان که با خواهر زخمی‌ و همراهی پدرش جهت مداوا به امریکا سفر کرده‌اند، در مصاحبه با “Democracy Now!” می‌گوید: «من دیگر آسمان آبی را دوست ندارم. به راستی، من حالا آسمان ابری را ترجیح می‌دهم. طیاره‌های بی‌سرنشین در آسمان ابری قادر به پرواز نیستند....»

امی گودمن در برنامه‌های مختلف “Democracy Now!” جنایات امریکا در افغانستان را بررسی نموده و از جمله صدای افراد بی‌گناهی را که توسط امریکا و دولت دست‌نشانده‌اش به اتهام ارتباط با طالبان سال‌ها را بدون هیچ جرمی در زندان گذشتانده‌اند، به گوش جهانیان رسانیده است. قندی یکی از چنین افرادی است که توسط نیروهای امریکایی به‌عنوان «دشمن» دستگیر شده بود. وی در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۵ در مصاحبه‌ای با گودمن اظهار نمود:

«ساعت ده شب با کیبل‌ها آمدند. شروع به لت و کوب تمام بدنم نموده و بیضه‌هایم را فشردند، به استثنای تنبان تمامی لباس‌هایم را کشیدند. آنان برویم آب ریختند. در آن موقع شب بسیار به شکل بد به دست‌ها و پاهایم می‌زدند. آنان پیراهنم را درآورده و با کیبل لت کوب کردند. بلی، صاحب، من با چشمان خود دیدم که آنان مردم را کشتند.»

امی گودمن به خاطر این تلاش‌های عدالتخواهانه‌اش تا کنون برنده چندین جایزه معتبر جهانی و از جمله «نوبل الترناتیو» گردیده است.

فعالیت‌های پیشتازانه و افکار آزادیخواهانه امی‌ گودمن، برادرش دیوید گودمن و تعدادی از سایر همراهانش باعث شد که در جریان تظاهرات ضد جنگ در سال ۲۰۰۸ با اتهام «خشونت علیه پولیس» دستگیر و زندانی گردند. این عمل بار دیگر نقاب «دموکراسی» به‌شدت کاذب و ریاکارانه نظام حاکمه امریکا را دریده و ثابت نمود که در صورت مواجهه با افراد و نیروهای جدی و مبارز مخالف این هژمونی، هارترین چهره‌اش را به نمایش می‌گذارد.

آقای خلیلزاد، مردم و تاریخ شما و گلبدین تان‌ را نمی‌بخشند!

در بازی تازه جان بخشیدن به لاشه فرسوده گلبدین، امریکا و غلامانش با تحمیق مردم تقلا دارند لکه‌های خون و خیانت در چهره این نوکر سرسپرده «سیا» را با لباس «فرشته صلح» پوشانیده، یکبار دیگر او را بر ملت ‌ما تحمیل کنند. مشاوران امریکایی و چاکران داخلی قصر سفید در افغانستان توجه همه را به جنجال «توتاپ» و هدف قرار دادن ملا منصور منحرف کردند تا برنامه «تشریف‌فرمایی» یکی از خونخوارترین چهره‌های تاریخ چهار دهه گذشته را زمینه‌سازی ‌کنند. گلبدین، این بچه نازدانه امریکا که در پانزده سال گذشته ظاهرا «ناراض» پنداشته می‌شد اما عملا نیمی از کابینه را در چنگ داشت، به زودی مهمان ارگ خواهد بود. اما از قبل همه تلاش‌ها بر این نکته متمرکز شده که با چه نیرنگی این منفورترین و بوگرفته‌ترین جنایتکار را سفیده‌مالی کرده در حکومت دو سره وحشت ملی پیوند زنند. در این بازی خاینانه، زلمی خلیلزاد هم پاچه بر زده است.

فرانسه باردگر مهد خیزش‌های بزرگ کارگری

اعتراضات خشماگین صدهاهزار کارگر فرانسه با گذشت دوماه هنوز ادامه داشته زندگی عادی در این کشور به ویژه پاریس را فلج ساخته است. کارگران بلاوقفه در شهرهای مختلف آنکشور در مخالفت بر اصلاح قانون کار و فشار بر زحمتکشان در جاده‌ها دست به اعتصاب و تظاهرات زده در مواردی در اثر دخالت پولیس، کارزارهای آنان به خشونت کشیده شده است. پولیس تا کنون صدها کارگر را دستگیر و راهی زندان‌ها کرده است. در درگیری‌های چند روز گذشته میان معترضان و پولیس ضد شورش موترها و فروشگاه های زیادی حریق شده و ده‌ها سرباز پولیس نیز زخمی شده اند. برخورد ضدانسانی و وحشیانه پولیس باعث شد که مردم بیش از پیش نفرت شانرا نسبت به دولت ضدکارگری ابراز نمایند.

بازی موش و پشک گلبدین و دولت امریکا

هرچند طی پانزده سال گذشته حزب منفور گلبدین شعارهای عوامفریبانه ضد امریکایی سر داده به این نام مردم بی‌گناه را به قتل رسانیده است اما کیست نداند که این حزب مرتجع و آدمخوار از اول تا امروز از جیره‌خواران و مولودات استخبارات امریکا بوده است. به همین دلیل کاخ سفید این نیروی سیاه و خونخوار را موثرترین حربه برای اشغال افغانستان و پیشبرد سیاست‌های جنگ‌افروزانه‌اش در وطن ما تحت تربیت و حمایت گرفت ولو در حرف گاهگاهی آنرا دشمن می‌پنداشت اما در عمل هیچگاهی قیضه آنرا رها نکرده است و کلیدی‌ترین مهره‌های این باند ضدملی را در پست های مهم دولت پوشالی‌اش نیز نصب کرد.

«افتخار» سرجلاد رژیم ایران، ننگ و شرم مردم ما

سایت دیکتاتور مذهبی ایران با انتشار تصاویر و ویدیویی از دیدار خامنه‌ای با جمعی از افغان‌هایی خبر داده است که عزیزان شان را که در قالب نیروهای نظامی ایران به جنگ سوریه فرستاده شده بودند، از دست داده اند. سرجلاد به آنان گفت «من به شما افتخار می‌کنم».

اگر فاشیست‌های برسراقتدار ایران به این کشته‌شدگان «افتخار» می‌کنند، اما مردم افغانستان آنانی را که برای کشتار و بربادی ملت دیگری سوق داده می‌شوند مایه ننگ می‌شمارند. با انتشار ویدیوی افغان‌هایی که در سوریه کشته و اسیر شده و در رسانه‌های غربی وسیعا انعکاس یافته اند، تصویر بدی از افغانستان و مردمش منحیث جنگ‌افروزان و ویرانگران به جهانیان ارایه می‌گردد. یک جوان شرافتمند باید مرگ را بر جنگیدن داوطلبانه یا جبری در ارتش منفور «ولایت فقیه» ترجیح دهد. به همین دلیل افغان‌هایی نیز بوده اند که از میدان های جنگ سوریه به سوی ترکیه و اروپا فرار نموده اند چون نمی‌خواستند همچون سگان شکاری بازیچه دست یک دستگاه پلید و جنگ‌افروز گردند.

رهبر جماعت اسلامی بنگله‌دیش به جرم جنایت جنگی اعدام شد

دولت بنگله‌دیش، مطیع‌الرحمن نظامی، رهبر ۷۳ساله جماعت اسلامی را که متهم به جنایت جنگی، بدرفتاری، تجاوز جنسی و قتل‌عام در جنگ سال ۱۹۷۱ در آن کشور بود به تاریخ ۱۱ می ۲۰۱۶ اعدام کرد. او قبلا از جانب کمسیون بررسی جنایات جنگی محکوم شناخته شده بود. در این جنگ که منجر به جدایی بنگله‌دیش از پاکستان گردید، جماعت اسلامی در همدستی با نیروهای ارتش پاکستان مسبب قتل و جنایت سیستماتیک گردیدند.

جنایتکار هشت ثوری با پیام‌های مردم حلق‌آویز شد!

حکومت وحشت ملی، روز شوم هشت ثور را در ارگ تجلیل کرد. اکثر سخنرانان از جمله عوامل تباهی کابل و کشتار هفتادهزار کابلی بودند. چرندیات عبدالله در این محفل، همزمان در صفحه‌ی فیسبوکش منتشر می‌شد. در یکی از پست‌ها، آمده بود:

«تعدادى هستند که با مجاهدین عقده شخصی دارند، اما اين عقده راه به جایی نمی‌برد چون خداوند فرموده که مجاهدین را عزت داده است.»

باغ‌وحش کابل در چنگ وحشیان انسان‌نما
عکس از «استیو مک‌کری»

باغ وحش کابل نیز همانند سایر داشته‌های وطن ما، طی جنگهای وحشیانه تنظیمی مورد تاراج قرار گرفته زخم‌های کاری خورد. اکثر حیوانات «حلال» آن توسط تفنگداران باندهای جنایتکار کباب و خورده شد و تعداد کمی از حیوانات باقی‌مانده نیز با وضعیت اسفباری مواجه شدند. مدتی قبل گزارشی در مورد سرگذشت اندوهبار «مرجان»، شیر این باغ‌وحش در سایت «حزب همبستگی» انتشار یافت که قلب انسان را جریحه‌دار می‌ساخت. اما سرگذشت سایر داشته های این باغ‌وحش هم کمتر از آن زجرناک نیست.

مدارس دینی ننگرهار، مراکز وحشت و انتحارپروری

ننگرهار در حدود ۱ میلیون و ۳۳۴ هزار جمعیت دارد. باشندگان این ولایت از نگاه فرهنگی عقب ‌نگهداشته‌شده اند و ناامنی و حاکمیت باندهای بنیادگرا باعث شده تا اکثر کودکان و نوجوانان از تعلیم و درس دور بمانند که این امر زمینه بهتر رشد ارتجاع، بنیادگرایی، زن‌ستیزی، انجماد فکری و سایر امراض اجتماعی را هموار نموده و گروه‌های قرون‌وسطایی وابسته به بیگانگان نیز فرصت را غنیمت شمرده از میان کودکان و جوانان به سرعت سربازگیری می‌کنند.

برای گروه‌های جنایتکار و عصرحجری نظیر طالبان و داعش، مناسب‌ترین محل سربازگیری مدارس دینی است. در ۲۰ ولسوالی ننگرهار حدود ۱۹۵ مدرسه راجستر شده و غیر راجستر شده موجود اند که در آنها هزاران کودک و جوان شستشوی مغزی می‌شوند. دولت هم به این مکان‌های امن طالبان و داعش کاری ندارد و وزارت معارف به همکاری «یو.ایس.اید» و «بنیاد بیات» و دیگر نهادهای سرمایه‌داری و با صرف میلیون‌ها دالر، به جای رشد مکاتب، سالانه ده‌ها مدرسه جدید تاسیس می‌کنند.

غنی بار دگر در فضای مجازی محاکمه شد!

به تاریخ ۳۱ مارچ ۲۰۱۶، اشرف غنی در جریان مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی گفت (اعتراف کرد): «با افغانهایی که کشور را ترک می‌کنند همدردی ندارم»؛ طبق معمول سخنانش مورد تنفر مردم قرار گرفته، تعداد زیادی از کاربران شبکه‌های اجتماعی انزجار شانرا از این سخنان ابراز داشته اند.

صفحه «ارگ - ARG» که دریچه درفشانی‌های قصر ریاست‌جمهوری در فیسبوک است، پیامی منتشر نمود که گویا شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها مصاحبه اشرف غنی با تلویزیون بی‌بی‌سی را به شکل تحریف شده و نادرست انعکاس داده اند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 106 نفر