بازی موش و پشک گلبدین و دولت امریکا
- رده: مقالات
- نویسنده: احمر
- منتشر شده در جمعه، 07 جوزا 1395
هرچند طی پانزده سال گذشته حزب منفور گلبدین شعارهای عوامفریبانه ضد امریکایی سر داده به این نام مردم بیگناه را به قتل رسانیده است اما کیست نداند که این حزب مرتجع و آدمخوار از اول تا امروز از جیرهخواران و مولودات استخبارات امریکا بوده است. به همین دلیل کاخ سفید این نیروی سیاه و خونخوار را موثرترین حربه برای اشغال افغانستان و پیشبرد سیاستهای جنگافروزانهاش در وطن ما تحت تربیت و حمایت گرفت ولو در حرف گاهگاهی آنرا دشمن میپنداشت اما در عمل هیچگاهی قیضه آنرا رها نکرده است و کلیدیترین مهرههای این باند ضدملی را در پست های مهم دولت پوشالیاش نیز نصب کرد.
اگربه تاریخ برگردیم، درست در روزهایی که باند سفاک گلبدین روزانه صدها راکت به سوی کابل فرستاده هزاران تن از هموطنان ما را به شهادت میرسانید، امریکا اعلان کرد که آماده همکاری با این حزب است. «واشنگتن آماده همکاری با حکمتیار است»، عنوان گزارشی میباشد که به قلم قیصر بت به تاریخ ۲۰ جون ۱۹۹۵ در روزنامه پاکستانی «فرنتیر پست» پشاور به نشر رسیده است. در بخشی از گزارش میخوانیم:
«خصومتهای ۱۰ ساله میان ایالات متحده و حزب اسلامی پس از ملاقات مفید روز پنجشنبه [۱ جون ۱۹۹۵] سفیر ایالات متحده در اسلامآباد، جان سی. منجو و رهبر حزب اسلامی، انجینر گلبدین حکمتیار در شهر جلالآباد، مرکز ولایت شرقی، به پایان رسید.»
و در ادامه مینویسد:
«سفیر ایالات متحده که جهت ملاقات از قبل برنامهشده روز پنجشنبه با حکمتیار به جلالآباد سفر کرده بود، از رهبر حزب در مورد نقش واشنگتن برای حل منازعه افغانستان پرسید. پس از اختتام جلسه که یک ساعت دوام کرد، گلبدین حکمتیار خطاب به جمعی از خبرنگاران ملاقات با سفیر ایالات متحده را مفید خوانده، ابراز نمود، "بسیار جلسه خوب و مفید بود."»
دی نیوز – ۲۳ اگست ۱۹۹۲
رسانههای پاکستان و غرب و تعدادی از مقامات امریکایی بارها گلبدین را تحت عنوان «ساخته و پرداخته سی.آی.ای» مورد خطاب قرار داده اند. بطور نمونه، روزنامه معتبر «دی نیوز» پاکستان، در اوج خودخوری های تنظیمی کابل به تاریخ ۲۳ اگست ۱۹۹۲ نوشت:
«حکمتیار یک محصول سی.آی.ای امریکا از طریق ضیاءالحق است. او درحالیکه در پشاور نشسته بود، کمک فراوان پولی دریافت میکرد. رسانههای امریکا او را ستایش باران کرده خودخواهیاش را آنچنان بالا بردند که هرچند دیگر او برای شان کاربردی ندارد اما برای مردم افغانستان از او هیولایی درست کردند.
در طول چهارده سال جنگ افغانستان، حکمتیار تحتالحمایه پاکستان بود. او از پشتیبانی پرشور این کشور برخوردار بود و در ضمن قومندان مجاهد برگزیده آی.اس.آی بشمار میرفت.»
تاریخ ننگین احزاب بنیادگرا در افغانستان نشان میدهد که دولتهای استعماری امریکا و انگلیس در تبانی با شرکای عرب و پاکستانی شان هرکدام از عناصر دستنشانده خویش را همچون غده چرکین نگهمیدارند تا در هنگام ضرورت به فرمان بادار در ماموریتهایی نقش ادا کنند. امروز هم دولتهای اشغالگر، گلبدین را زیر نام «پیوستن به پروسه صلح» برجسته ساخته یکبار دیگر میخواهند بر ملت ما تحمیل نمایند. اما در آنچه شک باقی نمانده اینست که به مقیاس دروغینبودن جنگ امریکا با این چهره منفور، ادعای «صلح» آن نیز تزویر رذیلانهایست که جز مشقتها و خونریزی بیشتر پیامدی مثبتی برای مردم ما به دنبال نخواهد داشت.
طوری به نظر میرسد در جنگ سرد جدیدی که بین امریکا و روسیه درگرفته و افغانستان یکی از نقاط گرهی آن به شمار میرود، امریکا با اتکا بر حزب اسلامی به مثابه غلام دیرینه و مطمئناش میکوشد منافع روسیه را در افغانستان مورد هدف قرار دهد. بنابر همین سیاست، رهبر بیمار و خونخوار این حزب با تایید کاخ سفید قرار است همچون عروسک کوکی غرب وارد کابل شده باز با نیرنگها و آدمخواریهایش در خدمت امریکا، ملت را در سوگ دیگری فرو برد.