«دختر شایسته» عراق و افغانستان

دولت عراق که بدتر از حکومت «وحشت ملی» افغانستان در باتلاق فساد و غارت و مزدوری دست و پا می‌زند، نمایش انتخاب «دختر شایسته سال عراق» را راه انداخت تا طوری وانمود سازد که اوضاع در عراق چندان هم از کنترول بیرون نیست و آن کشور در اثر تجاوز امریکا و ناتو به جایگاهی رسیده که بعد از قریب چهل سال باز موفق می‌شود «دختر شایسته»اش را انتخاب کند! این نمایش تراژیک در کشوری راه می‌افتد که طی یک دهه گذشته بیش از یک میلیون تن از مردم تیره‌روزش کشته شده اند و تنها در سال ۲۰۱۵ بیش از یازده هزار تن کشته شده اند و وحشی‌ترین و جهالت‌پیشه ترین نیروی قرن به نام «داعش» بخش اعظم آن کشور را در سیطره پرخون و وحشتش درآورده هر روز ماتم می‌آفریند. کشوری که عملا در اثر سیاست‌های استعماری غرب و نوکرانش در ورطه‌ی تجزیه و فروپاشی قرار گرفته است. اوج فاجعه در عراق زمانی این صحنه‌سازی های گول‌زننده را رسوا ساخت که «داعش» از «دختر شایسته عراق» خواست که خودش را فوری برای «جهاد النکاح» آماده سازد ورنه توسط آنان ربوده شده به جبر وادار به اینکار خواهد شد.

تریاک افغانستان در لابراتوارهای ترکیه به هیرویین بدل می‌شود

ویکتور ایوانوف، رییس اداره مرکزی مبارزه با مواد مخدر روسیه (FSKN) فاش نمود که تریاک افغانستان از مسیر بدخشان، دوشی، بامیان، هرات به ایران و از آنجا به داخل خاک ترکیه قاچاق شده در لابراتورهای مجهر آن کشور به هیرویین با کیفیت بدل و بعد به اروپا و روسیه ارسال می‌گردد. شبکه خبررسانی «روسیه امروز» به تاریخ ۲۲ دسامبر ۲۰۱۵ با نشر این خبر نوشت که در یک عملیات مشترک نیروهای مبارزه با مواد مخدر افغانستان و روسیه این مسیر کشف گردیده است.

«شورای حراست و ثبات افغانستان»، وسمه بر ابروی کور

یکبار دیگر تعدادی از سران بدنام تنظیمی با قی شده های کابینه فاسد کرزی دور یک دسترخوان جمع شده «شورای حراست و ثبات افغانستان» را اعلان کردند. از دور پیداست که شخص حامد کرزی در پس این شورا کله‌کشک دارد و آنرا منحیث آله فشار برای غصب مجدد قدرت مورد استفاده قرار می‌دهد.

برای درک ماهیت این شورا، لازم نیست زیاد تحقیق کرد، فقط مرور رده رهبری آن همه چیز را در مورد آن بیان می‌دارد: سیاف، قانونی، اسماعیل خان، بسم‌الله خان، ارغندیوال، رحیم وردک، صادق مدبر، عمر داوودزی، روف ابراهیمی و.... کسانی که مسئول اصلی وضعیت ابتر کنونی اند امروز حرافی نموده تصور دارند که ملت گذشته ننگین شانرا فراموش کرده است.

نقش جنایتکارانه‌ سازمان‌های بزرگ استخباراتی

سازمانهای استخباراتی بخشی از ساختار نظام امنیتی دولت بوده که وظیفه جمع‌آوری اطلاعات داخل و خارج کشور، شرکت‌های اقتصادی، افراد و هرگونه اطلاعات دیگری که مورد درخواست دولت است را دارند. همانگونه که در یک کشور تمام نهادهای رسمی اقتصادی،‌ فرهنگی، سیاسی و غیره در خدمت نظام حاکم قرار دارند،‌ ماهیت سازمان‌های استخباراتی نیز توسط آن تعریف می‌گردد. هرگاه ریشه چنین سازمان‌هایی به دست دولت‌ها و رژیم‌های غیر مردمی، مستبد و استعمارگر می‌افتد و مورد کنترول و تمویل آنان قرار می‌گیرند، دست به هرگونه آدم‌کشی و وحشت می‌زنند تا نظام حاکم حفظ گردد.

«بنیاد ملی دموکراسی»، روپوش فاشیزم امریکا

کشورهای غارتگر که حیات شان به جنگ و اشغال وابسته است بخاطر سرنگونی دولت‌های مردمی و مترقی از حربه‌های مختلف سود می‌برند. این کشورها گاه به فاشیزم متوسل می‌شوند و گاه از نام زیبای دموکراسی سؤاستفاده می‌کنند. پس از آنکه فاشیزم عریان امریکا در کشورهای امریکای لاتین بدنام شد و با آموزش دیکتاتورها هزاران تن را در آنجا قتل‌عام نمود، تلاش ورزید که جهت مستور نگهداشتن چهره کریه‌اش در لباس میش ظاهر شود. به همین دلیل بود که ده‌ها نهاد و بنیاد با پسوند و پیشوند «دموکراسی» و «آزادی» و «حقوق بشر» ساخت که از آن جمله یکی هم «بنیاد ملی دموکراسی» (National Endowment for Democracy) است که وظیفه عمده و اساسی آن متزلزل ساختن پایه‌های دولت‌های ضد امریکایی و حمایت از چاکران امریکاست.

طالبان نکتایی‌پوش افغانستان را تباه می‌کنند

خبرگزاری «تاس» روسیه به تاریخ ۹ دسامبر ۲۰۱۵ گزارش داد که هلیکوپتر های نوع MI-17 روسی متعلق به اردوی افغانستان معمولا برای انتقال تروریست‌های مربوط به دولت اسلامی (داعش) به مرزهای ترکمنستان و تاجیکستان مورد استفاده قرار می‌گیرند.

در طول تجاوز نظامی امریکا در عراق و افغانستان، موارد خودکشی میان نظامیان امریکایی آنچنان بالاست که نسبت به میدان های جنگ جان تعداد بالاتری از سربازان آن کشور را گرفته است. آمار خودکشی بخصوص میان سربازان بازنشسته نسبت به نیروهای فعال در جنگ به مراتب بیشتر است. وزارت امور سربازان بازنشسته امریکا گزارش داد که روزانه ٢٢ سرباز خودکشی می‌کنند که تعداد آنان تقریباً به ٨٠٠٠ (هشت هزار) تن در سال می‌رسد. اطلاعات اولیه‌ای که پنتاگون انتشار داد، میزان خودکشی سربازان فعال امریکایی در سال ٢٠١٣ را ٢٨٦ تن نشان می‌دهد، که این رقم در سال ٢٠١٤ اندکی افزایش یافت و به ٢٨٨ تن رسید. حد اوسط خودکشی سربازان امریکایی از پنج سال گذشته تا کنون ٣٠٠ تن در سال بوده است. یقینا که این آمار رسمی با مخفی‌کاری هایی نیز همراه است و دست یافتن به آمار واقعی شاید مشکل باشد.

یکتن از مجروحان جنگ قندوز در اتاق عملیات تحت جراحی قرار داشت که با بمبارد امریکا جان داد.یکتن از مجروحان جنگ قندوز در اتاق عملیات تحت جراحی قرار داشت که با بمبارد امریکا جان داد.

بیش از نیم میلیون تن از سراسر جهان پای یک درخواست اینترنتی امضا کرده اند که در آن از ملل متحد و کاخ سفید خواسته شده است که در مورد جنایت جنگی نیروهای امریکایی در قندوز به انجام بررسی مستقلی موافقت کنند.

طبق آخرین آمار، ۴۲ تن در بمباردمان شفاخانه «داکتران بدون سرحد» به تاریخ ۱۱ میزان ۱۳۹۴ در قندوز کشته شدند. ۱۳ کارمند صحی مشمول کشته‌شدگان اند. طیاره‌های امریکایی بر این شفاخانه نیم ساعت کامل بمب ریختند و آنانی را که از ساحه فرار می‌کردند هدف‌گیری نموده با فیر ماشیندار به قتل رسانیدند.

پدیده خطرناک خصوصی‌سازی جنگ‌های پنتاگون

خصوصی سازی در جوامع سرمایه‌داری در هر زمینه به حدی پیش رفته که دیگر حتی جنگ‌ها نیز به کمک شرکت‌های خصوصی مربوط به این و آن غول سرمایه‌ پیش می‌روند که این روند کشتار و جنایت و بربریت را نیز بصورت بیسابقه‌ای افزایش داده است. این شرکت‌ها عموما افراد لمپن و متعلق به باندهای مافیایی دارای سابقه جرمی را استخدام نموده به کشورهای دیگر می‌فرستند که با وحشت تمام و بدون هیچگونه نگرانی از بازخواست قانونی، غیرنظامیان را مورد شکنجه و کشتار قرار می‌دهند.

شرکت های خصوصی نظامی (PMCs) شامل نیروهای مسلحی می‌شوند که ظاهراً از کنترول دولت خارج بوده و تحت مدیریت شرکت‌های خصوصی قرار دارند و جهت پیشبرد اهداف نظامی توسط دولت‌ها در بدل قرارداد های سودآور به خدمت گرفته می‌شوند. با نفوذ این شرکت‌ها در دولت‌، کشور‌ها بیشتر به جنگ‌طلبی و میلیتاریزم کشانیده می‌شوند و جنگ در خدمت اهداف اقتصادی این شرکت‌ها قرار ‌می‌گیرد. با آغاز مداخلات نظامی امریکا بعد از یازدهم سپتامبر، خصوصی‌سازی جنگ نیز فزونی یافته است که ابعاد فاجعه‌باری مخصوصا برای مردم افغانستان و عراق در بر داشت.

آیا مارک زاکربرگ واقعا ۹۹فیصد سرمایه‌اش را می‌بخشد؟

چند روز قبل با تولد نخستین کودک مارک زاکربرگ، بنیانگذار و مدیر فیسبوک، وی و همسرش در پیامی اعلان کردند که در طول حیات شان ۹۹فیصد سهام شان در فیسبوک را به کارهای خیریه اختصاص خواهند داد. این خبر عجیب و در ظاهر تحسین‌برانگیز به زودی همه جا پخش شد و کمتر کسی به پس‌پرده این تصمیم وی پرداخت.

سایت بی.بی.سی فارسی با تیتر «زاکربرگ و همسرش ۹۹ درصد سهام‌شان را می‌بخشند» و نوشتن اینکه «میزان اعطایی با حساب ارزش امروزی سهام معادل ۴۵ میلیارد دلار می‌شود» طوری ناشیانه گزارش داد که زاکربرگ فوری در چشم هرکس منحیث حاتم طایی و انسان بشردوست و حامی فقرا مجسم شود. اما بی.بی.سی از آنجاییکه یک رسانه دروغ‌پرداز است، هرگز پس پرده این تصمیم زاکربرگ و نظایرش را به شنونده و بیننده توضیح نمی‌دهد.

از آنجاییکه افغانها معمولا سرخط اخبار را گرفته کمتر به عوامل پنهان حقایق می‌پردازند، به جستجویی در اینترنت پرداختم تا زوایای عوامفریبانه این خبر را انعکاس دهم.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 316 نفر