جان استاکول، افشاگر سیآیای: «جهان را به محیط خطرناکی بدل ساختهایم.»
- رده: مقالات
- نویسنده: نوید نابدل
- منتشر شده در یکشنبه، 03 جدی 1402
«تصور میکنم اگر سیآیای را ببندیم ایالات متحده قویتر و امنتر خواهد شد.... ما به سیآیای نیازی نداریم. نهتنها به آن نیازی نداریم که با موجودیتش جهان را به محیط خطرناکی بدل ساختهایم.»
جان استاکول، «مینهسوتا دیلی»،۴ فبروری ۱۹۸۳
سازمان استخبارات مرکزی امریکا (سیآیای یا سیا) در هیچ کشوری عقبنگهداشته شده جهان نیست که دست به توطئه و قتل و غارت و ویرانی نزده باشد. این نهاد فعالیتهای ضدانسانیاش را به شدت مخفیانه انجام میدهد که معمولا از چشم مردم پنهان میماند. اما در طول سالها، بعضی کارمندان آن تحت فشار وجدانی قرار گرفته و شجاعانه جان شان را به خطر انداخته دست به افشاگری زده اند تا مردم را از عمق بربریت و فعالیتهای خرابکارانه آن مطلع سازند. جان استاکول (John Stockwell) یکی از نخستین افشاگران این سازمان جنایتکار است.
استاکول تبعه امریکا ست که در سال ۱۹۶۴ به سیآیای جذب گردید. او در جنگ ویتنام مشغول جمعاوری اطلاعات بود و به دنبال شکست امریکا به انگولا فرستاده شد جایی که امریکا تلاش نمود بعد از ویتنام جنگ و بیثباتی ایجاد نماید. استاکول منحیث قومندان نیروی ضربت در انگولا ارتقا نمود و از اینجا بود که به جنایات و خرابکاریهای سیآیای بیشتر پی برده روزبروز وجدانش را ناآرام میساخت تا اینکه در ۱۹۷۷ استعفا نمود و تا امروز منتقد جدی دولت و استخبارات امریکاست. او بلندپایهترین مامور سیآیای بود که رازهای درونی آن را فاش نمود.
جان استاکول بعد از استعفا از سیآیای به سنای امریکا مراجعه میکند تا آنان را مطلع سازد که سیآیای به «نمایندگان مردم» در مورد فعالیتهایش دروغ میگوید. او طی پنج جلسه پرسش و پاسخ، حقایق ترسناکی را که دیده بود شرح داد. اما به مرور زمان متوجه شد که سنا هم در برابر آن عکسالعملی نداشت و همه با سکوت برگزار شد بنا تصمیم میگیرد تا هرآنچه را میداند در کتابی برای آگاهی عموم نشر کند.
او کتاب «در جستجوی دشمنان – داستان سیآیای» را در سال ۱۹۷۸ منتشر ساخت که به خاطر آن تحت پیگرد سیآیای قرار گرفته مشکلات زیادی را متقبل گردید اما عقبنشینی نکرده در سالهای بعد چند کتاب دیگر نیز نوشت.
او در مقدمه کتاب دلایل افشاگریاش را شرح داده خود را مقید به سوگندی که به سیآیای خورده است نمیداند:
«ولی سوگندی که برای پنهانکاری موقع پیوستن به سیآیای در ۱۹۶۴ خورده بودم چه میشود؟ به چهار دلیل نمیتوانم به آن پابند باشم. اول، سوگندم غیرقانونی و تقلبآمیز گرفته شد. استخدامکنندگانام درباره خدمات مخفی در موقع سوگندگرفتن به من دروغ گفتند. آنان تاکید داشتند که فعالیت سیآیای جمعاوری اطلاعات است. آنان به من اطمینان دادند که کشتن، استفاده از موادمخدر یا خساره رسانیدن به زندگی مردم در کار نیست. این دروغها در سالهای بعدی در جریان کورسهای آموزشی نیز تکرار گردید.... در ۱۹۷۵ بود که به تمام واقعیت تکاندهند درباره رییسانم پی بردم....
این حق مسلم مردم امریکاست که بدانند رهبران شان با نام آنان و با دالرهایی که مالیه میدهند مصروف چه کاری هستند.»
«در جستجوی دشمنان» در ۲۸۹ صفحه جزییات فراوان تروریست پروری و اعمال وحشیانه گروههای ضربت سیآیای در افریقا را شرح میدهد. از قتل پاتریس لومومبا در کانگو به وسیله سیا و حل کردن جسدش در اسید تا ترتیب و تمویل گروههای مافیایی و جنایتکار و استخدام نویسندگان و روزنامهنگاران برای پخش اخبار دروغین و شایعهپراکنی.
جان استاکول: «این وظیفه سیآیای است که جهان را بیثبات نگه دارد، به مردم امریکا تبلیغ کند و نفرت را آموزش دهد تا ما اجازه دهیم حاکمیت هر مقدار پول را صرف تسلیحات کند.»
استاکول در کنار انتشار کتاب، سخنرانیهای متعدد در مراکز تعلیمی و گردهمایی های عمومی داشت که در آن با جزییات بیشتر جنایات سیآیای را فاش نمود. او در یک سخنرانی که متن کامل آن نشر شده از جمله گفت:
«کمیته چرچ (کمیته منتخب سنای امریکا برای بررسی عملیاتهای مخفی دولت که به ریاست سناتور فرانک چرچ در ۱۹۷۵ ساخته شد. م) دریافت که سیآیای صدها روزنامهنگار، از جمله برخی از بزرگترین نامهای این تجارت را استخدام کرده است.... کمیته چرچ مطلع گشت که آنها بیش از ۱۰۰۰ کتاب منتشر کرده اند، به کسی پول میدهند تا کتابی بنویسد، سیآیای خطوط تبلیغاتی خود را در آن قرار میدهد، استاد یا محقق حق اعتبار و حق امتیاز کتاب را میگیرند. آخرین مورد سال گذشته بود. یک استاد پوهنتون هاروارد به دلیل دریافت ۱۰۵۰۰۰ دالر از سیآیای برای نوشتن کتابی در مورد خاورمیانه افشا شد. چندین هزار استاد و محصل فارغالتحصیل توسط سیآیای برای اجرای عملیات خود در نهادهای تحصیلی و ایجاد پرونده برای محصلان انتخاب شدند.»
استاکول در یک مصاحبه تلویزیونی خود شرح میدهد که یک فعالیت سیآیای تبلیغات و پخش اخبار جعلی از طریق صدها خبرنگاری است که مزدبگیران این سازمان اند. خبرنگار از او میخواهد مثالی ارایه نماید:
«خوب، به عنوان مثال، در جنگ من، جنگ آنگولا که در مدیریت آن نقش داشتم، یک سوم کارکنانم مشغول تبلیغات بودند. من در سرتاسر جهان تبلیغات داشتم، عمدتاً در لندن، کینشاسا و زامبیا. ما داستانهایی را مینوشتیم و در زامبیا تایمز قرار میدادیم، سپس آنها را بیرون میکشیدیم و برای روزنامهنگاران استخدام شده سیآیای در اروپا میفرستادیم، که منحیث خبری برگرفته از زامبیا تایمز آنرا بازنشر کنند.... اکنون مأموریت رابط ما در اروپا این بود و ما دهها داستان درباره قساوت کیوبا و متجاوزان کیوبایی منتشر کردیم درحالیکه ما حتی یک جنایت را که کیوباییها مرتکب شده باشند، نمیشناسیم. این یک تبلیغات ناب، خام و کذبی بود جهت ایجاد این توهم که کمونیستها برای صبحانه نوزاد میخورند.»
روزنامه انگلیسی «دیلی استار» به تاریخ ۷ اپریل ۲۰۱۹ در باره نقش سیآیای در تجارت مواد مخدر افغانستان از استاکول نقل میکند:
«جان استاکول، مامور سابق سیآیای، گفت که در آن زمان ماموران دیگر در افغانستان مشغول هدایت تجارت هیرویین بودند. مردی به نام گلبدین حکمتیار برای سیآیای کار میکرد و این فعالیت را انجام میداد. در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ تمام این هرویین از افغانستان خارج میشد و وارد ایالات متحده میشد.
طبق گزارشها، جنگسالار حکمتیار حداقل ۶۰۰ میلیون دالر از ایالات متحده به دلیل ایستادن مقابل روسها در جنگ شوروی و افغانستان دریافت کرده است.»
اسناد جزییات فعالیتهای شوم و ضدانسانی سیآیای معمولا دههها طول میکشد تا در اختیار همگان قرار گیرند. هرچند افشاگرانی چون اسنودن و مننگ و سایت ویکیلیکس بخشی از جنایات و وحشیگریهای امریکا در کشور ما را فاش نمودند، اما روزی شاهد خواهیم بود که نوکران سیآیای و بخصوص روشنفکران و روزنامهنگاران افغان که در بدل پول به مستخدمان این سازمان بدنام بدل گشته به وطن و مردم شان خیانت کردند نیز با نام و نشان بینقاب گردند هرچند امروز از روی شیوه فعالیت شان تعدادی ازین خودفروختگان خاین را میتوان شناسایی کرد.