«جنبش علیه بیکاری» بر در وزارت کار و امور اجتماعی قفل کوبید
- رده: گزارشها
- نویسنده: همرزم
- منتشر شده در سه شنبه، 12 عقرب 1394
این بار «جنبش علیه بیکاری» در پی اخطار دو هفته قبلاش به «وزارت کار و امور اجتماعی و شهدا و معلولین» مبنی بر حل معضله بیکاری، ساعت ٧ صبح روز یکشنبه، ١٠ عقرب ١٣٩٤، بر دروازههای ورودی این وزارت قفل کوبید.
ویدیوی تجمع «جنبش علیه بیکاری»
لحظه به لحظه به جمع متعرضان افزوده میشد و شعارها تندتر میگردید، جمعی از کارگران روزمزد نیز به این حرکت پیوستند. یکی از معینهای وزارت به جای منطق با بوکس و لگد بر یک جوان معترض یورش برد و او را لت و کوب کرد.
حوالی ساعت ده قبل از ظهر صحنه داغتر گردید. شماری از سرسپردگان وزیر که معلول معلوم میشدند و برای چنین روزهایی معاش میگیرند و فربه میگردند به جوانانی که شعار «مرگ بر رژیم تبهکار و بیکاره ع- غ» را سر داده بودند با چوب و عصا حمله کردند که منجر به برخورد فزیکی شد، پولیس نیز طرف گماشتهشدگان وزیر را گرفت ولی خوشبختانه به زور از صف متعرضان به طعنه و تمسخر رانده شدند.
در همان هنگام وزیر قاصدی فرستاد تا طبق معمول کلاه بر سر جوانان بگذارد اما نشد، جوانی فریاد زد «اگر وزیر چیزی برای گفتن دارد جایش اینجاست نه آنجا.»
مسعود حسنزاده و شکیب مصدق نیز که در این برنامه شرکت داشتند با آهنگهای اعتراضی شان این گردهمایی را گرما بخشیدند. اجرای آهنگ «بله چاو چاو چاو....» همگان را به وجد آورد و دامنه اعتراض گستردهتر گشت.
بعد از آنکه وزیر به میدان نیامد، یکی از جوانان به همراهانش گفت: «اینجا و آنجا ندارد ما میرویم و سخن خود را رک و عریان بیان میداریم.»
در مجلس، وزیر گاهی با نرمی و گاهی هم با اشارات تند سخن میزد که «همه چیز در دست ما نیست، سیستم خراب است، من یک زن هستم، کار گل نیست که تقدیم شما کنیم برنامه طولانی میخواهد، شما بیایید از کار ما نظارت کنید و...» و جوانی در این جروبحث افزود: «رژیم شما طی ١٤ سال گذشته چه کرده است که هم اکنون خودت کنی؟ ما هم میدانیم که در راس جنایتکاران اند، خودت از شکم سیر و از پشت چوکی خود جامعه زخمی و بیکار را قضاوت نکن چون خودت همه چیز را داری و غم بیکاری را هم نمیدانی بنا هرگز حس فقر و درد دل ١٣ میلیون بیکار را تصویر نمیتوانی و...»
«جنبش علیه بیکاری» که متشکل از جوانان بیدار اند، اگر واقعا به همین گونه قاطعانه پیش روند و به مرض خوداندیشی دچار نگردند و فریب امتیازات خرد و بزرگ فلان وکیل و فلان وزیر را نخورند، بدون شک روزنهی امید و آگاهیدهی جامعه اسیر و بیکار خواهند بود.
بیکاری و اعتیاد به مشکل جدی جوانان ما بدل گشته است. درحالیکه اشرف غنی و عبدالله طی کمپاینهای انتخاباتی شان با مکارگی و نیرنگ باغهای سرخ و سبز نشان داده از «تغییر در دسترخوان ملت» سخن میگفتند، اما عملا حاکمیت مافیایی و مسخره یکسالهشان ملت را در بدبختی و فقر و سیهروزی کشندهترغوطهوار ساخته است.
فقط مبارزه و ایستادگی درمان دردهاست.
یکی از جوانان جنبش علیه بیکاری کنار این کودکان ایستاده، گفت: «اگر برای پدران اینان شرایط کار مساعد میبود، اینان مجبور به خیابان گردی نبودند.»