تحصن «جنبش علیه بیکاری» به تظاهرات کشیده شد

«جنبش علیه بیکاری»

بی‌کارگی و عملکرد خاینانه دولت وحشت ملی در برابر ملت به اوجش رسیده است. ناامنی روز افزون، فقر کمرشکن، بیکاری و فرار جوانان از کشور نشانه‌های بارز سیاست های ضدملی این رژیم مزدور و مکاره را به نمایش می‌گذارد. در چنین گیر و دار جمعی از جوانان بیدار زیر نام «جنبش علیه بیکاری» متشکل شده و قریب یک ونیم ماه می‌شود که به رسم اعتراض در برابر پارلمان خیمه تحصن برپا نموده اند.

روزها گذشت اما این جوانان معترض هیچ جوابی از سوی پارلمان و ع و غ دریافت نکردند. به گفته خود شان هر کجا رفتند عجز خود را اعلام داشتند حتا رییس پارلمان افغانستان در حضور این جوانان اعتراف می‌کند که: «کاری از دست ما ساخته نیست و دچار خیانت نسبت به ملت شده‌ایم.». اما این جمع معترض از حرکت شان راضی اند چون می‌گویند «با ذرات آگاهی که میان مردم بردیم خرسندیم.»

«جنبش علیه بیکاری»

به تاریخ ۲۶ میزان ۱۳۹۴ این جوانان تحصن شان را به مظاهره مبدل کردند. آنان به امتداد سرک عمومی دارالامان به راهپیمایی و با شعارهای کوبنده دولت فاسد و اشغالگران را مادر تمامی بدبختی‌ها قلمداد نموده، فریاد برآوردند: «عامل اصلی فقر، متجاوزان اند / مرگ بر رژیم فاسد ع –غ / فساد اداری بدبختی و بیکاری / مرگ بر پارلمان‌نشینان فاسد / نه ازبیک نه تاجک نه هزاره نه پشتون... بلکه همه بیکاریم / ع و غ تبهکار فقر و بدبختی بسیار و...».

آنان در قسمت دروازه ورودی وزارت تجارت که قصد داخل شدن به پارلمان را داشتند با موانع نیروهای امنیتی برخوردند که سبب کشکمش‌هایی شد. در این جریان آدمکی از سبک‌سران جامعه مدنی که در لباس دوست درون این جنبش رخنه نموده بود هنگامی‌که لحن تند و یورش جوانان خشماگین را در برابر موانع ایجاد شده مشاهد کرد به تطمیع جوانان پرداخته می‌خواست به پولیس و مطبوعات وانمود سازد که من نماینده این حرکت هستم و خشونتی در راه نیست. خوشبختانه با جواب دندان شکن یکی از نمایندگان این حرکت مات شد که گفت: «شما نه با ما هستید و نه نماینده ما» سرش خم شده با خشم گفت: «شما آمده‌اید تا کار از دولت طلب کنید نیامده‌اید جنگ را راه بیاندازید».

«جنبش علیه بیکاری»

وقتی در اینجا برای تظاهرات ممانعت ایجاد کردند، مظاهره‌کننگان که بیش از ۱۰۰ نفر اعم از جوانان دختر و پسر بودند به امتداد سرک عمومی به طرف لیسه عالی حبیبیه حرکت نمودند و با خود پلاکارت‌هایی حمل می‌کردند که روی آنها نوشته شده بود: «نه ازبیک نه تاجک نه هزاره نه پشتون ... بلکه همه بیکاریم / من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه بر می‌خیزند / ناکامی دولت افغانستان جوانان را مجبور به فرار از کشور نموده است / واسطه‌دار صاحب کار، بی واسطه بیکار / دولت بیمار ۱۳ میلیون بیکار و...»

این جوانان شرافتمند و بیدار با همبستگی و شعارهای کوبنده، ماهیت ضدمردمی و مزدورمنشی‌ها، بیکارگی‌ها و بی‌تفاوتی‌های دولت خیانت ملی را برای عابران عریان ساختند.

در مقابل دو سرکه لیسه عالی حبیبیه، قطعنامه «جنبش علیه بیکاری» توسط یکی از جوانان دختر به سمع همگان رسانیده شد. در این قطعنامه علاوه بر خواست های ۱۲ماده‌ای این جنبش، آمده است:

«این‌جا در افغانستان با وجود سرازیر شدن میلیاردها دالر کمک کشورها و سازمان های بین‌المللی روند رو به رشد بیکاری ابعاد میلیونی یافته است و بیکاری به یک مصیبت غیر قابل تحمل و انفجار اجتماعی تبدیل شده است؛ عبور آمار معتادین به مواد مخدر از مرز سه میلیون، فرار هر روز جوانان اعم از دختر و پسر از کشور و در نهایت جان دادن شان برای بدست آوردن یک زندگی ایمن و مصون، در مرز های آبی و زمینی کشور های منطقه و فرامنطقه، رو آوردن شهروندان به گروه های بنیادگرا و جانی (طالبان و داعش) فزونی هر روز خشونت‌های خانواده‌گی، بلند رفتن آمار طلاق، افزایش تن‌فروشی و روسپیگری و خودکشی و غیره مصایب اجتماعی که زاییده‌‌ی اصلی فقر و بیکاری است دقیقن ۹۹ درصد جامعه را به یک بی‌افقی مطلق فرو برده است.»

«جنبش علیه بیکاری»

ساعت ۱۱:۳۰ با این هشدار مظاهره کنندگان حرکت خویش را اختتام بخشیدند که «اگر تا یکشنبه (طی یک هفته) از سوی ارگان‌های مربوطه جواب مثبت دریافت نکنند، دروازه وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت معلولین و معیوبین را بسته و به هیچ صورت به کارمندان آن اجازه ورود نخواهند داد.»

ناگفته پیداست که تعدادی از جوانان «حزب همبستگی افغانستان» نیز در کنار این جنبش ایستادند و با پشتیبانی خود در این اعتراض شرکت جستند.

حرکت «جنبش علیه بیکاری»، اعتصاب معلمان، مظاهره مردم شاه‌شهید کابل و سایر اعتراضات خودجوش ملی در مناطق گوناگون افغانستان حاکی از به ستوه آمدن مردم ما از دولت فاسد و پوشالی کابل، مزدوران طالبی و داعشی به سرکردگی امریکای متجاوز است. اگر اوضاع و شرایط به همین منول پیش رود، برای مردم ما جز برخاستن و خیزش در برابر فجایع وحشتناک راه دیگری نیست. بنا در لحظاتی‌که خون فرزندان بی‌دفاع قندوز، هرات، غور، بدخشان، فاریاب، ننگرهار و سایر نقاط افغانستان جاریست ننگ بس تاریخی است اگر گرد این شعار ساده اما پرمحتوا به رسم نیاکان خود حلقه نزنیم:

برخیزید برخیزید - سکوت ما ننگ ماست
برخیزید برخیزید - مشت ما تفنگ ماست

«جنبش علیه بیکاری»

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 118 نفر