انتقام خون عزیزان خود را از خاینان ارگنشین بگیریم!
- رده: دیدگاه حزب
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در جمعه، 26 اسد 1397
بار دیگر عزیزترین جوانان ما که برای مسلحشدن با علم تلاش داشتند، هدف انتحاری قرار گرفته حدود ۵۰ تن آنان به شهادت رسیدند که اکثرا از هممیهنان هزاره و شیعه ما بودند. حمله وحشیانه بر مرکز آموزشی در دشتبرچی و هدف قرار دادن معصومترین غیرنظامیان اوج دهشت و شقاوت حیوانی را به نمایش میگذارد. ما درحالی که در اندوه بیکران بازماندگان قربانیان خود را سهیم میدانیم، به این باوریم که غلامان بیگانگان با این چنین اعمال ددمنشانه میکوشند بین مردم ما تخم نفاق مذهبی و قومی پاشیده افغانستان را به سوی نیستی کامل بکشانند. خوشبختانه این نیرنگهای اراذل خاین و باداران امریکایی، پاکستانی، ایرانی، عربی، انگلیسی و.... شان کارایی نداشته اکثریت ستمکشان تمامی ملیتهای ما درک کردهاند که همه قربانیان فجایع جاری اند، بهجز یک مشت تیکهداران قوم و مذهب و قبیله که برای دالر و کرسی، ملت را زیر پا میکنند. اگر این هوشیاری را حفظ نکنیم، وطن ما همانند سوریه، عراق و یمن صحنه جنگهای خانمانسوز فرقهای ایران و عربستان خواهد شد.
دولت وحشت ملی که فقط در تامین امنیت مقامات نامحترم و مافیازادگان و آدمکشانی چون راکتیار و متوکل و ملا ضعیف و دیگر خاینان مهارت دارد، نمیخواهد جلو قتلعام مردم در سرتاسر کشور را بگیرد. عملا دولت دستنشانده در هماهنگی با اربابان امریکایی و انگلیسی شان به این موج توحش دامن میزنند تا طالبان وحشی را بزرگسازی کرده «صلح» مسخره با این خونخواران و شامل ساختن شان در حکومت پوسیده را سهلتر بر ملت تشنهی صلح تحمیل نمایند. طبق این سیاست برنامهشده بخش اعظم میهن ما در خون باشندگانش غوطهور گشته با فاجعه ملی مواجهیم.
در جوزجان دولت به داد داعشیان رسیده جلادانی چون مولوی حبیبالرحمان و مفتی نعمتالله را با صدها جنگجوی آدمخوار شان زیر نام «تسلیم شدن به دولت» از نابودی نجات داد. در فاجعه غزنی؛ روزها قبل وزارت داخله و دفاع و امنیت ملی اطلاع داشتند که طالبان برای حمله وسیع به شهر در حال آمادگی اند، اما نه تنها کاری صورت نگرفت که گفته میشود به مقامات محلی هم هشدارباش داده نشد. بعد از هجوم طالبان و قتلعام و سوزانیدن شهر، بازهم سخنگویان وجدانباخته حکومتی پیاپی دروغ پشت دروغ تحویل دادند و روزها مقامات نه تنها سکوت اختیار کردند که شخص غنی با وقاحت و بوزینهوار شعار «زندهباد آیسکریم» سر داده از «اوربند» با درندگان طالبی مستانه سخن راند. نهایتا دولت با گسیل صدها تابوت به غزنی زمانی دست به کار شد که گرگان طالبی بیشمار هموطنان بیگناه ما و ردههای پایین اردو و پولیس را از دم تیغ کشیده فرار نموده بودند. به یاد داریم که اشرف غنی و اطرافیان میهنفروشاش با عجله و تردستیهای عجیبی پیمان فروش افغانستان به امریکا را به امضا رسانیدند، اما آن چنان که قابل پیشبینی بود این پیمان جز تشدید جنگ و خشونت و بدبختی برای مردم ما پیامدی نداشته است. امریکا و ناتو تلفات سربازان شان را به حداقل رسانیده در پایگاههای خود آرام نظارهگر تکه و پاره شدن فرزندان ما اند ولی برعکس تمام افغانستان به تنور داغ و جویبار خون بیگناهان بدل گشته از فرط بدامنی و بیکاری جوانان ما دسته دسته راه فرار در پیش گرفته یا به اعتیاد رو آوردهاند.
«حزب همبستگی افغانستان» در آستانه «لویه جرگه مشورتی»، امضای این پیمان بردگی را «تجویز زهر بر پیکر وطن درددیده ما» نامیده هشدار داده بود که برعکس ادعاهای تبلیغاتچیهای امریکا، برای وطن ما خونریزی و بدبختی بیشتر به بار خواهد آورد و متاسفانه امروز ما شاهد این وضعیت دردناک میباشیم. لهذا لغو این پیمان ننگین و خروج نیروهای امریکایی و ناتو از وطن ما باید در سرلوحه خواستهای هر تشکل مترقی و استقلالطلب جا داشته باشد.
هفتههاست که دولت، تحلیلگران مزدبگیر امریکا، رسانههای تمویلشده امریکا، شورای ترشیده صلح و بعضی احزاب سیاسی با شادیمرگک و عوامفریبی از «چراغ سبز نشان دادن طالبان به صلح» مستی نموده مذاکره این گروه مزدور و انسانستیز با باداران امریکایی شان را «گام مثبت» در راه صلح در کشور جار میزنند. اما تاریخ جهان شاید این چنین «صلح» مسخره و ملانصرالدینی را به خاطر نداشته باشد. آشتی و باجدهی به گروهی که جز کشتار و ویرانی و پلشتی با کوچکترین ارزشهای انسانی سر سازگاری ندارد، خیانت به هزاران قربانی توحش اینان بوده جز سیهروزی ملت عاقبتی نخواهد داشت. این ساخت و پاخت فقط منطبق بر منافع امریکا و متحدانش روی دست گرفته شده و کوچکترین همخوانی با خواست میلیونها افغان ستمدیده ندارد. اشغالگران بنابر منافع استراتژیک شان حاضرند با خونخوارترینها دست دوستی داده صدها هزار بیگناه را لگدمال سازند.
شاه امانالله که به عدالت اعتقاد کامل داشت، به درستی دریافته بود که برای حفظ استقلال کشور باید علیه جهل به مبارزه برخاست، خود در این راه با قاطعیت تمام قدم گذاشت و ملاعمر عصرش، ملای لنگ و اطرافیانش را منکوب نموده بدون کوچکترین ترحمی در کابل به دار آویخت. اما اشرف غنی که لاف و پتاقش دنیا را گرفته، چون برسرپنجه بیگانگان سوار بوده کوچکترین باوری به عدالت و دموکراسی ندارد، عناصر پلیدتر از ملای لنگ از نوع راکتیار را ناز داده بر شانههای قربانیان سوار نمود، توته توته شدن جگرگوشههای ما را «امتحان الهی» نامید و حال به قصابان طالبی نیز آیسکریم پیشکش میکند.
وطن ما در خطیرترین شرایط ممکن قرار دارد، از داخل و بیرون شیاطین و لاشخواران برای بلعیدن ما دهن باز کردهاند. راه رهیدن از این وضعیت ابتر اینست که قاطعانه با خاینان داخلی تصفیه حساب کنیم و هرکدام ابتدا ستمکاران منسوب به ملیت و قوم خودی را طرد و رسوا نماییم. برای این هدف بزرگ، اتحاد تمامی نیروها و عناصر عدالتخواه، استقلالطلب و ضدبنیادگرایی روی عمدهترین خواستها شرط است. اجازه ندهیم که فواحش سیاسی با تزویرهای انگریزی جوانان ما را در دام مسایل بیارزش سمتی، زبانی، قومی و منطقوی اسیر ساخته مبارزه اصلی علیه اشغالگران و غلامان داخلی شان را از مسیر منحرف سازند.
«حزب همبستگی افغانستان» دست هر هموطنی را به گرمی میفشارد که برای خواست بالا با ما همنوا گشته نقشی در تغییر شرایط اسفبار جاری ایفا نماید. اگر امروز متحدانه برنخیزیم، هستی وطن و سرنوشت تودههای ما با گردبادهای خطرناکتری مواجه خواهد گشت.