آتشبس با جنایتکاران صلح به دنبال ندارد!
- رده: دیدگاه حزب
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در پنج شنبه، 31 جوزا 1397
در سه روز عید، مردم ما شاهد صحنههای مضحک استقبال از طالبان جانی بودند که با استفاده از «اوربند» در ولایات و حتی داخل شهر کابل مانور قدرت رفته فاتحانه پرچم جنایت و خیانت شان را برافراشتند. ددمنشان طالبی با سر و صورت ترسناک بر خونهای نخشکیده هزاران قربانی بیگناه جنایات موحش شان عربده کشیده و تعدادی از مقامات دولت پوسیده عوغ با پوزهمالی خاینانه، این قاتلان مردم و نوکران بیگانگان را به آغوش کشیدند. ممکن تاریخ هیچ ملت دیگری شاهد اینچنین معاملهگری مسخره و رذیلانه با یک باند ضدملی که از سر و رویش خون مردم و جنایت و ستمگری و مزدوری و جهالت میبارد نبوده باشد.
گرگان طالبان که با ورود مسلحانه به شهرها مهمات شان را نیز هرسو جابجا نموده ساحات مورد نظر را سروی کردند، چندین روز است که موج تازهای از حملات ددمنشانه و قتلعام در گوشه و کنار کشور راه انداخته اند اما رسانهها و دولت بر آن چشم میپوشند. در تازهترین مورد ۳۰ سرباز در ولسوالی بالامرغاب بادغیس به رگبار بسته شدند. خون این فرزندان فقیرترین لایههای جامعه که از فرط گرسنگی و بیکاری و بینوایی به صفوف نیروهای امنیتی پیوسته اند، بر گردن اشرف غنی، اتمر، استانکزی، برمک و دیگر اراکین بلندپایه است که باید به خاطر آن حساب پس دهند.
گشت و گذار و خرمستی طالبان در شهرها که به دستور غنی و اشاره امریکا صورت گرفت، نه تنها درک خیلهخند مسخرهترین دولت دنیا را از «آتشبس» به نمایش گذاشت بلکه یکبار دیگر ثابت نمود که برای وطنفروشان حاکم رنج و ماتم هموطنان بیگناه ما که قربانی حملات انتحاری و سفاکیهای طالبان گشته اند؛ خون هزاران سرباز و پولیس که توسط طالبان به وحشیانهترین صورت سلاخی میشوند؛ گردن بریدهی تبسم و همراهانش؛ سنگسار رخشانه و تحقیر و توهین شدن دهها زن این سرزمین، پشیزی ارزش ندارد و ممکن است بخاطر هر ساخت و پاخت ضدملی پیدا و پنهان به بازی گرفته شود.
سفارت امریکا در کابل اعلام آتشبس توسط غنی را ستود که بسیار طبیعی بود چون امریکا سالها قبل اعلان کرد که «طالبان دشمن ما نیستند» و مدتهاست که طالبان نیز با اشغالگران امریکایی آتشبس داشته شاهد ضربات شان بر مراکز نیروهای امریکایی نبودهایم. رسانههای سرکاری هم با آب و تاب این نمایشات را پردازکاری و با معجونی از دروغ درآمیخته بزرگسازی نمودند. شورای ترشیده صلح تحت ریاست جنایتکاری چون خلیلی با شادمانی کودکانه فوری نشست رسانهای برگزار کرده بیشرمانه کوشید لاشخواران طالبی را صلحدوست و علاقمند به آرامش مردم معرفی کند که با تمسخر و تنفر مردم و بازماندگان قربانیان مواجه گردید. خود طالبان هم با راهاندازی کارزار تبلیغاتی موقع را از دست نداده کوشیدند چهره خونپر و خاینانه شان را انسانی معرفی نمایند. اما اگر این درندگان کوچکترین ارزشی به خواستهای مردم میداشتند قبل از همه باید قلاده مزدوری به آیاسآی، سپاه پاسداران ایران و دیگر بیگانگان را از گردن شان به دور میریختند چون یک نیروی وابسته و قرونوسطایی هرگز نمیتواند پاسدار وطن و مردم باشد.
تجارب جهان و بخصوص چهار دهه گذشته افغانستان بار بار به اثبات رسانیده است که باجدادن و تحبیب جنایتکاران و ناقضان حقوق بشر نمیتواند آرامش و رفاه را برای مردم به ارمغان آرد. امریکا و دولت دستنشاندهاش ممکن بخشی از سران طالبان را که هنوز روسیه و ایران لجام شان را به دست نگرفته، زیر نام زیبای صلح در کنار جلادان پایتختنشین طالبان چون ملا ضعیف، نظرمحمد مطمئن، معتصم آغاجان، وحید مژده، مولوی قلمالدین، متوکل و غیره بنشاند، اما همانگونه که تاجپوشی جرثومهای به نام راکتیار و رهایی صدها آدمکش حزب اسلامی از زندانها فقط تشدید جنگ و فاجعه را به دنبال داشت، این معامله ننگین نیز تغییر مثبتی در وضعیت نخواهد آورد.
ولی آیا واقعا صلحی در انتظار مردم ماست؟ جنگ افغانستان ریشه در تضادهای عمیق جهانی و منطقوی قدرتهایی چون امریکا و ناتو از یک سو و روسیه و چین و ایران در سوی دیگر دارد که درین میان پاکستان نیز با اهداف خاصش هیچگاهی از مداخلات شیطانی و تروریستپرورانه دست برنداشته است بگذریم که دهها کشور از جمله هند و ترکیه با منافع خود شان دخیل بوده تضادها را عمیقتر میسازند. این تخاصم با شاخبهشاخ شدن امپریالیستها در سوریه حادتر شده و با تجهیز تمامی جناحها با مدرنترین و مرگبارترین زرادخانه، رخ به سوی افغانستان نموده است و هرروز ابعاد خطرناکتر به خود میگیرد. بناءً تا حل نسبی این تضادها، پایان جنگ در افغانستان ناممکن به نظر میرسد. اگر تا دیروز تنها طالبان و القاعده حربه اعمال تروریزم امریکا و غرب به شمار میرفتند، اکنون گروه خونآشامتری به نام داعش، طبق برنامه کاخسفید جهت وارد کردن ضربه به روسیه و چین و سایر رقبای امریکا، در کشور شغالیشده ما مورد حمایت پنهانی قرار گرفته و تهدید جدی را متوجه میهن ما ساخته پیاپی هموطنان ما را از دم تیغ میکشد. در ضمن رقبای امریکا نیز مدتهاست که سیاست دست کشیدن بر باندهای تروریستی را حربه مناسبی برای مقابله با امریکا و غرب در پیش گرفته بدینصورت بر شعلههای جنگ پترول میپاشند.
گذشته از اینها، طالبان یگانه عامل جنگ و بربریت نیستند، باندهای مافیایی و چپاولگر جنگسالاران ستمپیشه در اکثر نقاط کشور مسبب بحران و بدامنی بوده خواهان صلح و ختم جنگ نیستند. در اوضاع درهم برهم و انارشی است که منافع سیافها، عطاها، اسماعیلها، قانونیها، قدیرها، ملاترهخیلها، اللهگلها، پیرمقلها، حضرتعلیها، بسماللهها، ربانیها، ملاعزتها، خلیلیها و دیگر غارتگران تامین شده حاکمیت زورمدارانه شان تقویت مییابد.
تا وقتی که امریکا و متحدان غربیاش در کشور ما حضور نظامی دارند، تضاد اصلی پابرجا بوده و تمامی رقبای امریکا و ناتو کشور ما را منحیث تهدید جدی برای امنیت شان شمرده متقابلا برای از پا درآوردن امریکا در این جا، به هر وسیلهای از جمله تقویت گروههای دهشتافکن توسل خواهند جست. بناءً در دورنمای وضعیت جاری متاسفانه نشانی از ختم جنگ در کوتاه مدت متصور نیست.
شکی نیست که صلح خواست اولیه مردم ماست و ردههای پایین نیروهای امنیتی و حتی طالبی دیگر از جنگ خسته اند، فقط بیکاری، فقر و بیعدالتیست که آنان را به برداشتن سلاح کشانیده است. اما صلح با نمایشات مسخره و اکروباسیهای عوامفریبانه حاصل شدنی نیست.
صلح و ثبات زمانی ممکن است در کشور ما برقرار گردد که اشغالگران خارجی از کشور ما خارج شده دستپروردگان رنگارنگ و یتیمشده شان از اریکه قدرت به زیر کشیده شوند. این امر فقط با اتحاد و خیزش تودههای بجان آمده ما تحت رهبری مدبرانه نیروها و روشنفکران آگاه و وطنپرست میسر است. جز این راهی برای رهیدن از فاجعه جاری وجود ندارد.