بدون برخورد بی‌گذشت با گذشته آینده‌ای نخواهیم داشت

وحید عمر و عبدالله

به مناسبت روزهای ۷ و ۸ ثور، وحید عمر نوشته‌ای در صفحه‌اش پست نموده در آن می‌نویسد که «من از ۷ و ۸ ثور خاطرات سیاسی ندارم. خاطره های من از پیامد های هردو روز در حد شخصی است.» بعد او بدون اینکه به عمق فجایع و بدبختی‌های دو روز سیاه بپردازد، مواردی از دو روز را قطار می‌کند که گویا آنها را به یاد دارد و بعد نتیجه می‌گیرد:

«خاطرات من نه قابل تجلیل استند، نه قابل تکریم. خاطرات من از پیامد هر دو روز فقط قابل از یاد بردن استند و بس!‌»

بلی آقای وحید عمر، خصلت تمامی افراد دارای وجدان‌خفته همین است که فقط آنچه را خود تجربه کرده‌اند، برای شان مهم است ولی درد میلیون‌ها هموطن شان را درد خود نمی‌شمارند. شما تیوری «از یاد بردن» را همانند اکثر حامیان جنایتکاران پیش می‌کشید چون طی سه دهه گذشته و بخصوص چهار سال وحشتناک سگ‌جنگی‌های تنظیمی کابل زندگی و ناموس شخص خود تان پرپر نشده‌است. اما برای کسی که حس انسانی و عشق به مردم در قلبش شعله‌ور باشد، تنها درد پرپرشدن شکریه‌ها و ناهید‌ها و ده‌ها خواهر سیهروز دیگری که عصمت شان توسط یال‌کشال‌های تنظیمی دریده شده، زندگی شان پایان یافت کافی است که هیچ‌گاهی این ماتم بزرگ را فراموش نکند و برای عدالت تلاش ورزد.

شما از همان افغانهای هرجایی‌ای هستید که طی چهارده سال گذشته اول با شاه‌شجاع ثالث کله جنباندید و لقب «بلبلک کرزی» را کمایی کردید، در جریان انتخابات مسخره برای تیم زلمی رسول گلو دریدید و بعد هم در کنار تیم جنگسالاران مسبب تباهی کابل سر و کله تان پیدا شد. شما منحیث یکی از مهره‌های باند عبدالله‌-محقق-احمدخان طبعا وظیفه دارید که تیوری خاینانه «از یاد بردن» گذشته را در ذهن مردم پیچکاری کنید و برای آن دلایل روشنفکرانه بتراشید تا توانسته باشید جنایتکاران جنگی و مسبب قتل و کشتار هزاران هموطن ما را از تیغ عدالت نجات دهید.

وحید عمر که حال در کنار عبدالله قرار گرفته‌است، در کارزارهای انتخاباتی به تاریخ ۲۹ مارچ ۲۰۱۴ در برنامه «انتخابات ۹۳» تلویزیون «طلوع‌ نیوز» گذشته ننگین تنظیمی را به رخ تیم عبدالله کشید تا تیم‌ زلمی رسول را (که منحیث سخنگوی شان در برنامه ظاهر شده بود) در قالب مخالفان جنگسالاران معرفی کرده رای کمایی کنند:

«تیم اصلاحات و همگرایی... ایتلاف داکتر صاحب با حزب اسلامی گذشته خوبی ندارد و به همین صورت با حزب وحدت مشکلاتی دارد... و این ایتلاف گذشته زیادی ندارد.... مردم هم از این ایتلاف سه‌گانه خاطره خوشی در گذشته ندارند و ثبات شان زیر سوال است.»

در این بحث بود که استدلال‌های احمقانه محمود صیقل را که جنگ و کشتار و بربادی کابل در دهه نود میلادی را توجیه می‌کرد، به تمسخر گرفته تیوری «در جنگ حلواه پخش نمی‌شود» را به باد انتقاد گرفت.

اما چه شد که حال وحید عمر خود بر گفته‌هایش پا گذاشته، به پادوان «ایتلاف سه‌گانه»ای که «مردم هم از آن خاطره خوشی در گذشته ندارند» پیوسته و استعدادش را در خدمت این ویرانگران و جلادان گذاشته‌است؟ مگر نه اینست که برای او امثالش فقط مقام و دالر مهم است و برای رسیدن به آن به هر دنائتی متوسل می‌شوند.

آنانی که تیوری «از یاد بردن» را پیش می‌کشند، آگاهانه یا ناآگاهانه در خدمت جنایتکاران جنگی و عوامل قتل‌عام و بربادی مردم ما قرار می‌گیرند. چون این تیوری با هیچ معیار انسانی و حقوق‌بشری همخوانی ندارد. فراموش کردن گذشته، در واقع راه بازکردن برای تکرار فجایع در آینده است. وقتی جنایتکاران و جلادان مورد بازخواست و مجازات قرار نگیرند، دیگران برای ارتکاب جنایت تشویق می‌شوند. یکی از دلایل اصلی ادامه بی‌ثباتی و جنایت و پلیدی و فساد در کشور ما اینست که دست سرجنایتکاران با معافیت تمام برای هرگونه پلیدی باز گذاشته شده‌است. آدمکشان و جانیان افغانستان با خاطر آرام به هر وحشت متوسل می‌شوند چون می‌دانند که وحید عمرهایی را در خدمت دارند که برای بخشایش جنایات آنان فریاد گذشته را صلوات سر داده به آنان برائت بخشند.

بعضا حامیان تیوری «فراموش کردن» برای به کرسی‌نشاندن حرف شان، گاندی و ماندلا را نمونه می‌آورند. برای تعدادی ناآگاه شاید این مثال‌ها دل‌انگیز باشند، اما واقعیت اینست که نه تیوری گاندی و نه ماندلا هیچ‌کدام برای ملت‌های شان کدام چیز مثبتی در پی نداشت. امروز هندوستان و افریقای جنوبی هردو در موج بی‌عدالتی غرق اند و بخصوص در افریقای جنوبی هنوزهم سفید‌های جانی بر سیاهان حاکمیت ظالمانه دارند. ماندلا که زمانی مبارز برجسته ضداپارتاید بود، وقتی در سازش با قاتلان سیاهان تیوری « فراموش کردن گذشته» را بلند کرد و چاکران غرب را از تیغ عدالت نجات داد، یکباره به قهرمان غرب بدل گردید و برایش جایزه آلوده صلح نوبل تفویض گردید.

از تیوری‌های «بردباری» و «عدم خشونت» و «بخشایش» گاندی و ماندلا امروز قدرت‌های غربی در حالی بیشترین سود را می‌برند که خود پیاپی کشورهای فقیر را در آتش و خون غرق نموده با وحشیگری تمام علیه انسانیت عمل می‌کنند. به‌طور نمونه اوباما منحیث رییس‌جمهور خونخوارترین دولت جهان در سخنرانی‌اش در مجمع عمومی سازمان ملل به تاریخ ۲۵ سپتامبر ۲۰١۲ با ریختن اشک تمساح برای قربانیان جنگ‌های جاری در جهان گفت: «زمان آن فرا رسیده‌است که به سخنان گاندی توجه کنیم: "عدم بردباری خود شکلی از خشونت و مانعی برای رشد یک روحیه دموکراتیک واقعی است."»

در افغانستان این امریکا و چاکرانش اند که زیر نام این که «زمان برای محاکمه مساعد نیست»، «محاکمه جنایتکاران جنگی افغانستان را به‌سوی بی‌ثباتی می‌برد» و... طی چهارده سال گذشته قاتلان ملت را از چنگ عدالت نجات داده به کرسی‌های بلند دولتی نصب کردند تا به ستم و خیانت شان در برابر مردم و ملت با خاطر آرام ادامه دهند. اما اصول ابتدایی انسانیت حکم می‌کند که اگر عدالت در کشور تامین می‌شد و با گذشته برخورد بی‌گذشت صورت می‌گرفت، بدون شک امروز افغانستان از وضعیت بهتر حقوق‌ بشری برخوردار می‌بود و اینچنین دردناک به کام بربریت فرو نمی‌رفت.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 691 نفر