درک آخرین افشاگریها درک ظهور فاشیزم جدید میباشد
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
- نویسنده: نویسنده: جان پلجر | مترجم: احمر
- منتشر شده در دوشنبه، 17 سرطان 1392
٢٠ جون ٢٠١٣
نویسنده: جان پلجر | مترجم: احمر
«ادوارد برنیز» در کتابش به نام «تبلیغات» که در سال ١٩٢٨ به نشر رسیده، مینویسد:
«جعل آگاهانه و هوشمندانه عادات سازماندهیشده و دیدگاه تودهها عنصر عمدهی جامعه مردمسالار است. آنانی که این مکانیزم پنهان جامعه را دستکاری میکنند دولت مجهولی را میسازند که نیروی واقعی حاکمیت کشور ما هستند.»
برادرزاده امریکایی «سگماند فروید» (١)، برنیز، اصطلاح خوب «روابط عامه» را با هدف بد برای تبلیغات دولتی استفاده نمود. او هشدار داد که اجتماع حقیقتگو و آگاه تهدید جدی علیه این دولت مجهول بوده اند.
در ١٩٧١، «دانیل الیسبرگ» اسناد دولت ایالات متحده را افشا نمود که به «اوراق پنتاگون» مشهور است و آشکار ساخت که تجاوز ویتنام بر دروغ سیستماتیک استوار بوده است. چهار سال بعد، «فرانک چرچ» گزارش احساساتیای را در سنای امریکا ارایه نمود که باعث برچیدن یکی از آخرین ریشههای دموکراسی امریکایی گردید. این عمل تهداب گستردهای را برای این دولت مجهول گذاشت که شامل جاسوسی داخلی و خرابکاری و جنگ افروزی توسط سازمانهای استخباراتی و «امنیتی» میشد و حمایت وسیع سرمایهداران بزرگ و رسانههای محافظهکار و لیبرال را به همراه داشت.
درمورد سازمان امنیت ملی (این.ایس.ای)، سناتور چرچ چنین بیان داشت:
«این ظرفیت را میبینم که امریکا به حکومت استبدادی تبدیل شود. این سازمان و سازمانهای دیگر که چنین فنون را در اختیار دارند باید در چارچوب قانون عمل کنند... تا نکند در چالهای بیافتیم که برگشتی وجود نداشته باشد.»
پس از افشاگریهای یکی از قراردادی های سازمان «این.ایس.ای» به نام «ادوارد اسنودن» از طریق نشریه گاردین در ١١ جون ٢٠١٣، «دانیل ایلسبرگ» نوشت که حالا ایالات متحده در «آن چاله» افتیده است.
افشاگری «اسنودن» درباره جاسوسی واشنگتن با استفاده از گوگل، فیسبوک، اپل و متباقی غولهای فناوریهای مصرف کننده در مورد تقریباً هر فرد، گواه دیگری بر فاشیزم جدید یعنی افتیدن در همان چاله است. تقویت فاشیستهای کهنه در سرتاسر جهان از امریکای لاتین تا افریقا و اندونیزیا حالا باعث نشو و نموی جنین در داخل خاک امریکا شده است. درک این نکته به اندازه شناخت سوءاستفاده جنایتکارانه از تکنولوژی، مهم است.
«فرید برانفمین»، فردی که ویرانی «مخفی» کشور کوچک لاوس توسط قوای هوایی ایالات متحده در ١٩٦٠ و ٧٠ را فاش نمود، پاسخی به آن افراد ارائه میکند که هنوز هم بر این فکر می کنند چطور رییس جمهور لیبرال افریقایی تبار امریکایی که پروفیسور قانون اساسی نیز است، امر چنین بیقانونی را میدهد. او مینویسد: «در مدت رهبری آقای اوباما، هیچ رییس جمهوری به این حد کار ننموده تا زیربنایی را برای دولت پولیسی احتمالی آینده ایجاد کند.» چرا؟ بخاطری که اوباما همانند جورج دبلیو بوش میداند نقش او این نیست تا دل رایدهندگانش را به دست بیآورد بلکه وسعتدادن به «قوی ترین نهادهایی در تاریخ جهان است که بیش از ٢٠ میلیون انسان اغلب ملکی را از ١٩٦٢ بدینسو به قتل رسانیده، معیوب کرده و یا بی خانمان ساخته است.»
در عصر قدرت انترنیتی امریکا، فقط وضع ناپایدار تغییر کرده است. «جرید کوهین» رییس شرکت «گوگل آی دیاز» و مشاور «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه سابق اداره بوش بود. کاندولیزا رایس به مردم دروغ گفت که صدام حسین با سلاح هستوی بر ایالات متحده حمله کرده میتواند.
«کوهین» و «اریک شمیت»، رئیس عمومی شرکت گوگل، بر خرابههای عراق گرد آمده و کتاب مشترکی زیر نام «عصر نوین دیجیتال» نوشتند. این کتاب را رییس سابق سی.آی.ای، «مایکل ایدین» و جنایتکاران جنگی مانند «هنری کیسنجر» و «تونی بلیر» به حیث یک رویا توصیف کردند. نویسندگان نامبرده درمورد نرمافزار جاسوسی «پریزم» که توسط «ادوارد اسنودن» افشا گردید حرفی نزدند که برای سازمان امنیت ملی امریکا (این.ایس.ای) اجازه میدهد بر همگان ما که از گوگل استفاده میکنیم دسترسی یابد.
کنترول و تسلط دو واژهای اند که این مفهوم را میرساند. این مفاهیم در طرحهای سیاسی، اقتصادی و نظامی به کار میروند، نظارت همگانی و تلقین مردم با تبلیغات دروغین بخش عمده آن را میسازند. تمام هدف «ادوارد برنیز» همین بود. دو کارزار موفق «روابط عامه» او این بود که امریکاییها باید در جنگ ١٩١٧ دخیل شوند و زنان را ترغیب به سگرتنوشی در محضر عام می نمود. سگرت «مشعلهای آزادی»ای بودند که در رهایی زنان سرعت میبخشید.
این باعث شده تا این «ایدهآل» فریبکار امریکا که به حیث فرد ارشد معنوی یا «رهبر جهان آزاد» شناخته میشد، بر فرهنگ عوامپسند بسیار تاثیرگذار باشد. حتا در دورانی که جو وطنپرستی متعصب بر سینمای هالیود حاکم بود، فلمهای استثنایی مانند آثار در تبعید «استانلی کوبریک» و فلمهای پرماجرای اروپایی نیز میتوانستند توزیعکنندههای امریکایی داشته باشند. اما امروز دیگر خبری از «کوبریک» و گروه موسیقی راک انگلیس «استرینج لف» نیست، بازارهای امریکا تقریباً برای فلمهای خارجی بسته است.
وقتی فلم خودم «جنگ با دموکراسی» را به توزیعکنندگان عمده آزاد فکر امریکا نشان دادم، با تومار طویلی از تغییرات برخوردم تا «مطمئن شویم که فلم قابل قبول است». یکی از گفتههای جالب شان این بود: «خوب، صدای "شین پین" (٢) را به حیث گوینده دور میکنیم. آیا این شما را راضی خواهد کرد؟» اخیراً فلم کاترین بیگالو به نام «نیم ساعت بعد از نیمه شب» حاوی عذرخواهی از شکنجه و فلم الکس گیبنی به نام «ما رازها را میدزدیم»، فلم سینماییای بر ضد جولیان آسانج، با پشتیبانی سخاوتمندانه «یونیورسل ستودیوز» ساخته شدهاند که تا این اواخر شرکت مادر آن «جنرال الکتریک» بود. شرکت «جنرال الکتریک» اسلحه، پرزههای هواپیماهای جنگی و ابزار پیشرفته نظارتگر جاسوسی تولید میکند. این شرکت به «آزاد سازی» عراق نیز علاقه پرمنفعت دارد.
قدرت حقیقتگویانی مانند برادلی میننگ، جولیان آسانج و ادوارد اسنودن باعث شکستن طلسم تمامی افسانههایی میشود که با دقت توسط شرکتهای سینمایی، تحصیلی و رسانهای بنا شده اند. ویکی لیکس خطر ویژه ای است چون عرصه را برای این حقیقتگویان فراهم میکند تا حقیقت را بیرون بکشند. این حقیقت با نشر ویدیوی «کشتار پیهم» به دست آمد که از کابیین هلیکوپتر اپاچی ایالات متحده فلمبرداری شده و برادلی میننگ متهم به افشای آن است. ضربه این ویدیو دولت را در صدد انتقامگیری از میننگ و آسانج نمود. در این ویدیو نیروی هوایی امریکا خبرنگاران را در جادههای بغداد به قتل میرسانند و کودکان را زخمی میکنند. واضحاً دیده میشوند که از این عمل شان لذت میبرند و قساوت شان را «خوب» نام مینهند. با اینحال در یک قضیه حیاتی، آنان آزادانه فرار نمیتوانند. ما شاهد این واقعه هستیم و دیگر مسوولیتش به دوش ماست که چه باید بکنیم.
زیرنویسها:
١) زیگموند فروید (۱۸۵۶ - ۱۹۳۹) عصبشناس اتریشی و پایهگذار رشتهٔ روانکاوی است. مترجم
٢) شین جستن پین Sean Justin Penn، متولد ١٧ اگست ١٩٦٠، بازیگر، فلمنامهنویس و کارگردان امریکایی که همچنان برای فعالیتهای سیاسی چپی و اجتماعیاش شهرت دارد. مترجم