سیآیای: از قصد ترور جولیان آسانژ و دیگر افشاگران تا حمایت از دیکتاتورها و روشنفکران میهنفروش
- رده: مقالات
- نویسنده: کاوه عزم
- منتشر شده در یکشنبه، 04 قوس 1403
به تاریخ ۱ اکتبر ۲۰۲۴، جولیان آسانژ طی کنفرانس مطبوعاتی اظهار داشت که سیآیای در سال ۲۰۱۷ قصد داشت او را از سفارت اکوادور در لندن اختطاف و ترور کند. وی افزود که سیآیای بارها خانواده او را نیز تهدید، بازرسی، تعقیب و مورد آزار و اذیت قرار داده است. این سازمان جاسوسی پس از افشای اسناد محرمانهای تحت عنوان (Vault 7) توسط ویکیلیکس در پی حذف آسانژ گردید.
(Vault 7)، مجموعهای از اسناد محرمانه بود که در سال ۲۰۱۷ توسط ویکیلیکس منتشر شد. این اسناد ابزار و روشهایی را که توسط سیآیای برای نفوذ به بخش گستردهای از دستگاهها از جمله تلفنهای هوشمند، کمپیوترها، روترها، تلویزیونهای هوشمند و سایر دستگاههای متصل به انترنت به کار گرفته شده، فاش میکند.
پس از افشای اسناد محرمانه دولت جنگافروز و تروریستپرور ایالات متحده درمورد جنگ عراق و افغانستان در سال ۲۰۱۰ توسط ویکیلیکس، سیآیای آسانژ و همکاران او را تحت تعقیب و نظارت قرار داد. این سازمان بارها مدعی شد که جولیان آسانژ عامل روسیه و چین است و به منافع ملی امریکا آسیب میزند، بنابراین باید متوقف شود. با این حال، هر بار که تهدیدی علیه ویکیلیکس مطرح میشد، این نهاد اسناد جدیدی در باره جنایات دولت امریکا منتشر میکرد.
به گفته برخی از کارکنان امنیت ملی امریکا، انتشار اسناد (Vault 7) آسانژ را مورد خشم شدید سیآیای، بهویژه مایک پمپیو، قرار داد. او دستور اختطاف و ترور آسانژ را صادر کرد. پمپیو در نخستین دیدار خود با کارکنان این سازمان گفت:
«ویکیلیکس مانند یک سرویس اطلاعاتی خصمانه عمل میکند. این سازمان پیروان خود را تشویق کرده تا در سیآیای نفوذ کنند و به اطلاعات محرمانه دست یابند. ویکیلیکس چلسی منینگ را در سرقت اطلاعات محرمانه هدایت کرده است. تمرکز اصلی آن بر ایالات متحده است، درحالیکه از کشورهای ضد دموکراتیک و سازمانهای مشابه حمایت میکند. زمان آن رسیده که ویکیلیکس را همانگونه که هست بشناسیم: یک سرویس اطلاعاتی خصمانه غیردولتی که اغلب با حمایت بازیگران دولتی مانند روسیه فعالیت میکند.»
براساس گزارش «یاهو نیوز»، پمپیو و کارکنان سیآیای از افشای اسناد (Vault 7) کاملاً شرمنده بودند و فقط به فکر انتقامگیری افتادند.
کوین گستولا، نویسنده امریکایی درباره پلان اختطاف و ترور آسانژ مینویسد:
«فکر میکنم تهدید بسیار جدی است، پیش از هر چیز به این دلیل که ما هیچ واکنش سیاسی قابل توجهی نمیبینیم. منظورم این است که واقعا هیچ اعتراضی از سوی نمایندگان یا سناتورهای کنگره که این گزارش را خواندهاند، شنیده نشده است. یعنی کجاست نگرانی، کجاست شوک از اینکه چنین چیزی مورد بررسی قرار گرفته است؟ تصور کنید، ما گزارشی میخوانیم که در آن گفته میشود ماموران سیآیای در حال برنامهریزی برای کشتن یک خبرنگار بودند یا جدی از خود میپرسیدند که آیا کشتن یک خبرنگار قانونی است؟
هیچ اعتراضی وجود ندارد. این چه پیامی را منتقل میکند؟ آیا این چراغ سبزی برای سرویسهای امنیتی کشورهای دیگر نیست که عملیات خود علیه خبرنگاران را طراحی کنند؟ ما همیشه سریعا کشورهای مخالف خود را به دلیل بدرفتاری و سوءاستفاده از خبرنگاران محکوم میکنیم. اما آیا واقعا اعتباری برای موعظه به کشورهای دیگر داریم وقتی اینگونه با جولیان آسانژ رفتار کردیم...»
جولیان آسانژ تنها افشاگر جنایات دولت امریکا نیست که دستور ترور او صادر شده باشد.
دانیل السبرگ، کارمند سابق وزارت دفاع امریکا، که در سال ۱۹۷۱ حدود چهار هزار صفحه از اسناد فوق محرمانه پنتاگون درباره جنگ ویتنام را منتشر کرد که به نام «اوراق پنتاگون» شهرت یافت، مدتها تحت تعقیب و آزار سیآیای قرار داشت اما تا پایان به حقانیت خود پافشاری کرد و از آن دفاع نمود.
گِری وب، خبرنگار امریکایی که به دلیل افشای اسناد «ائتلاف تاریک» درباره قاچاق مواد مخدر توسط سیآیای و کمکهای مالی و تسلیحاتی به گروه تروریستی «کانترا» در نیکاراگوئه شهرت یافت، پس از انتشار این اسناد تحت پیگرد سیآیای قرار گرفت. ابتدا کار خود را از دست داد و برای فرار از احتمال کشتهشدن به شهر دیگری رفت. اما جواسیس سیآیای که قبلا در خانه جدید او مستقر شده بودند، گری وب را کشتند و این قتل را تحت عنوان «خودکشی» پنهان کردند.
چلسی منینگ، کارمند ارتش امریکا، در سال ۲۰۱۰ حدود ۲۵۰۰۰۰ گزارش دیپلماتیک سفارتخانههای امریکا و ۵۰۰۰۰۰ گزارش نظامی مشهور به «کارنامه جنگ عراق و افغانستان» را به ویکیلیکس سپرد. او که از جنایات جاری در عراق و افغانستان متنفر شده بود، گفت:
«نمیخواستم بخشی از ماشین کشتار و جنایت دولت امریکا باشم.»
پس از انتشار این اسناد، او توسط نیروهای امریکایی در عراق دستگیر و مدت طولانی بدون محاکمه در بند بود. سرانجام پس از اعتراضات جهانی، او به ۲۰ سال حبس محکوم شد. در نخستین جلسه محاکمه در ۲۸ فبروری ۲۰۱۳، وی در دفاعیهاش گفت:
«احتمالاً این مهمترین اسناد زمان ما خواهد بود که ابهامات جنگ را برطرف کرده و ماهیت واقعی جنگهای نابرابر سده بیستویکم را افشا خواهد کرد.»
سیآیای نهتنها افشاگران جنایات جنگی و ضدبشری دولت امریکا را دستگیر، شکنجه و سربهنیست میکند، بلکه برای سرنگونی دولتهای ملی و دموکراتیک کودتا به راه میاندازد و از دیکتاتورهای خونآشام حمایت میکند. ویلیام بلوم، نویسنده کتاب «کشتن امید: کتابی در افشای جنایات امریکا در جهان»، مینویسد:
«امریکا همواره تلاش کرده حکومتهای ملی و سکیولر را با حکومتهای دیکتاتوری و بنیادگرا جاگزین کند و در عوض از رژیمهای جنایتکار مانند اسراییل و دیکتاتورهای عربستان سعودی حمایت میکند.»
او میافزاید که این کمونیزمستیزی منجر به مرگ میلیونها انسان بیگناه شده است. اما چون رسانههای بزرگ جهان در اختیار امریکا اند، حتا کسی اعتراضی نمیکند.
مایکل پرنتی، نویسنده و تاریخدان امریکایی ضد دولت امریکا، نوشت:
«ترس از اینکه شاید کمونیزم روزی بر بخش بزرگی از جهان مسلط شود، ما را در برابر این واقعیت که کمونیزمستیزی پیشاپیش چنین کرده، نابینا ساخته است.»
فهرست جنایات، غارتگری، شکنجه و کشتار سیآیای بسیار طولانی است. ما در مقالاتی چون «مروری بر تاریخچه خونبار یو.ایس.اید» در سایت همبستگی گوشههایی از این جنایات را افشا کردهایم.
ولی با گذشت بیش از سه سال حاکمیت جهل و جنایت طالبی امروز هم تعدادی روشنفکران اجیر و نوکر بیگانگان و سران جهادی و جهادیبچهها چشم امید به دولت امریکا بسته اند تا به زور بی۵۲ و طیارههای بیسرنشین به کشور نگونبخت ما تجاوز کرده این استفراغشدگان تاریخ را بار دیگر به قدرت برسانند. نه تنها جنایتکاران وطنی ما بلکه «چپ» و راست پروامپریالیزم و صهیونیزم ایران نیز شب و روز به درگاه ترامپ دمبک میزنند که با ساقط کردن طالبان در افغانستان و رژیم آخوندی در ایران موقع خدمت و نوکری را به آنان بدهد. ولی مردم افغانستان و ایران از سرنوشت افغانستان، لیبیا، عراق، سوریه، تونس، یوگوسلاویا و کشورهای امریکا لاتین دریافته اند که با آمدن امریکا و سیآیای جز بربادرفتن تاریخ و فرهنگ، تشدید بدبختی، جنایت، فقر، دربدری، گرسنگی، بیکاری، کشتار، بیسوادی، ترویج بنیاگرایی و جهالت چیزی دیگر نصیب مردم و میهن شان نخواهد شد. رهایی از رژیمی جنایتپیشه در هر کشوری کار مطلقا مردم استقلالطلب آن کشور است و هرگونه چشم دوختن به امپریالیزم و صهیونیزم و متحدان در این امر را باید بهمثابه زنگ خطری مقدمتر، جدیتر و مرگبارتر از رژیمی بیانگارند که مصمم به براندازی آن اند.
هر افغان و ایرانی شریف و آزادیخواه که از خطابه نتانیاهو به مردم ایران(۱) استقبال نماید، عملا پستترین خاین به افغانستان و ایران خواهد بود.
پینوشت:
۱- نتانیاهو، قصاب مردم ستمکش فلسطین در پیام ویدیویی به تاریخ ۹ میزان ۱۴۰۳ خطاب به مردم ایران گفت: «روزی که ایران آزاد شود –و آن روز خیلی زودتر از آنچه فکر میکنید فرا میرسد– همهچیز متفاوت خواهد شد. ملتهای باستانی ما، یهودیان و ایرانیان، بالاخره در صلح خواهند بود. کشورهای ما، اسراییل و ایران، در صلح خواهند زیست.»