یادی از مزدوری رهبران تنظیمی به پاکستان

صبغت الله مجددی در ١٩٩٠: «من بحیث رئیس دولت اختیارات یک میل کلاشنیکوف را ندارم. اختیار پنچ روپیه کلدار را ندارم که بیک قوماندان کمک کنم. وزارت دفاع ما هیچ کاری کرده نمیتواند تا وقتیکه خود برادران پاکستانی ما فیصله نکنند.»

رهبران جهادی با بادارن پاکستانی

دیروز نوشته «چوچه های حرام پاکستان در سوگ پدرخوانده شان» را در سایت حزب خوبم خواندم که چطور امروز دست پرورده های جرنیل های پلید پاکستانی با بیشرمی تمام از قاضی حسین احمد، یکی از خاینان به وطن و مردم ما تجلیل به عمل می‌آورند. اما از این اخوانی های میهنفروش نباید گله داشت، وابستگی به نیروهای خارجی و خودفروشی مشخصه عمده افکار ارتجاعی و ضدانسانی اینان را تشکیل می‌دهد.

داستان مزدوری و سرخمی تنظیم های هفتگانه جهادی مستقر در پشاور به دولت و استخبارات پاکستان، از حقایق تلخ و دردناک جنگ مقاومت ضد روسی مردم ماست. هفت تنظیم ساخت پاکستان و بخصوص چهار حزب بنیادگرای گلبدین، سیاف، ربانی و مولوی خالص در آغوش آی.اس.آی رشد نموده و با دالر امریکا به اژدهای خونخوار مبدل شدند. اینان عملا مبارزه آزادیخواهانه ملت ما را از پشت خنجر زدند و عامل سیهروزی های ملت ما اند.

پاکستان نه تنها به این تنظیم های جنایتکار و تاریک اندیش حزب و تشکیلات ساخت بلکه زمانی اینان را در دولت مسخره‌ای به نام «دولت عبوری» مجاهدین گردهم آورده بود.

در میزگرد های تلویزیونی، امروز تعدادی از این جهادی ها کاملا از گذشته ننگین شان انکار نموده به چشم مردم خاک می‌پاشند. تنها با مروری بر نشریات این احزاب، به روشنی می‌توان به میزان بی‌اراده بودن و نوکری رهبران تنظیم ها به دولت پاکستان پی‌برد و ماهیت خاینانه دیروزی شانرا که آینه‌دار امروز شان است برملا نمود.

طشت های رسوایی نوکری رهبران جهادی را دگروال یوسف آی.اس.آی. در کتابش «دام خرس: داستان ناگفته افغانستان» سالها قبل از بام انداخته بود، اما من در زیر دو نمونه را از نشریه «مجاهد» ارگان نشراتی جمعیت اسلامی افغانستان نقل می‌کنم و قضاوت را به خوانندگان می‌گذارم:

«مجاهد» به تاریخ ١٧ جنوری ٢٠١٣ نوشت:

«سال ١٩٧٩ میلادی برای مجاهدین با یک خبر عاجل آغاز شد. به رهبران تمام تنظیم های جهادی مستقر در پشاور خبر داده شد تا با اعضای شورای اجرائیۀ شان به کمپ جلوزو در پشاور حضور بهم رسانند. این گردهمائی توسط جنرال حمید گل رئیس اداره استخبارات نظامی اردوی پاکستان آی.اس.آی در روز اول جنوری که فقط شش هفته به خروج نیروهای روسی از افغانستان باقی مانده بود، فراخوانده شد. در این جلسه برعلاوه از رهبران هفت تنظیم، یکصد وچهل تن از اعضای شورای اجرائیۀ آن تنظیم ها، از هر تنظیم بیست نفر، شرکت کرده بودند.

حمید گل طی سخنانی با تندی بسیار، رهبران مجاهدین را به خاطر اختلافات شان، مورد انتقاد قرار داد و از اعضای اجرائیۀ تنظیم ها خواست که بیش از این در انتظار وحدت رهبران شان نمانند و در مدت سه روز طرحی برای آیندۀ افغانستان ارائه داده و دولتی تشکیل دهند. قرار براین شد تا یک شورای ٤٢٠ نفری که از هر تنظیم ٦٠ نفر در آن شرکت داشته باشند، تشکیل گردد.

رهبران جهادی هرکدام دراین جلسه صحبت مختصری داشتند. سخنان حمید گل انعکاس از آن داشت که حوصلۀ پاکستان از اختلافات مجاهدین بسر آمده است. وی از عدم موجودیت یک طرح از طرف اتحاد اسلامی مجاهدین افغانستان برای آیندۀ افغانستان اظهار نگرانی شدید نمود.»

رهبران جهادی با بادارن پاکستانی

دولت عبوری مجاهدین تحت نظر حمیدگل ساخته شد که عملا آی.اس.آی. قیضه‌اش را در دست داشت تا به وسیله آن هست و بود افغانستان را نابود نموده از کشور ما یک ویرانکده بسازد. هفت رهبر جهادی حیثیت مهره های بی‌اراده در آن را داشتند. برای اینکه بدانید این به اصطلاح دولت تا چه حد رسوا و دست نشانده بود، به بخشی از مصاحبه با صبغت اله مجددی، رئیس وقت دولت عبوری که در نشریه «مجاهد» (بخش اروپایی، شماره چهارم، میزان ۱۳۶۹ ـ سپتامبر ۱۹۹۰) انتشار یافته است توجه کنید:

«ما در این مرحله برای تشدید عملیات خود که باید به پیمانه وسیع صورت بگیرد، به مشکلات روبرو هستیم.

برای اینکه اکثر چیزها بدست برادران پاکستانی ما است و تمام کمکها که می‌آید بدست آنها قرار میگیرد. من بحیث رئیس دولت اختیارات یک میل کلاشنیکوف را ندارم. اختیار پنچ روپیه کلدار را ندارم که بیک قوماندان کمک کنم. وزارت دفاع ما هیچ کاری کرده نمیتواند تا وقتیکه خود برادران پاکستانی ما فیصله نکنند. ما از برادران پاکستانی خواهش کردیم که حالا حکومت است، وزارت دفاع است باید این چیز ها به وزارت دفاع سپرده شود و مطابق پلان وزارت دفاع باید کار شود.

مسعود و رحیم وردک با بادارن سی آی ای شان
تصویری از ویب سایت جنرال حمیدگل که احمدشاه مسعود و رحیم وردک را در یکی از مراکز آی اس آی نشان میدهد که جهت مذاکره با مقامات استخباراتی پاکستانی رفته بودند

مسئله دیگر اینکه کمکها روزبروز کم شده میرود، ممالک و کشورهائیکه کمک میکنند، میگویند ما تا حال فوق‌العاده کمک کردیم. برادران پاکستانی میگویند: نه، کمک نیست ما نمی‌فهمیم پیش ما حقیقت گم است.

تا جائیکه معلومات داریم دیپوها کاملا از مهمات پر است، لاکن آنها بما داده نمیشود. نظر من اینست که چون روسها رژیم کابل را ماهانه تا ۴۰۰ میلیون دالر کمک میکنند در حالکیه به ما سالانه ۳۰۰ میلیون دالر کمک نمیشود که اگر وضع به همین طور ادامه یابد ما نمیتوانیم در ده سال یک شهر را بگیریم.»

و اعتراف قاضی امین «وقاد» از گردانندگان خاین حزب خونخوار گلبدین که در همین شماره «مجاهد» انتشار یافته است:

«... متاسفانه ... وجود حکومت موقت و نام نهاد فعلی مایه یاس و ناامیدی مردم ما گردیده بخاطریکه حکومت عبوری موجوده بی‌حیثیت ترین حکومت در جهان معاصر است که از حمایت و پشتیبانی ملت مسلمان و مجاهد افغانستان بهره نداشته و حیثیت و اعتبار سیاسی و بین‌المللی را از دست داده فاقد هرنوع ابتکار عمل در میادین سیاسی و نظامی می‌باشد....»

با توجه به اینکه این تنظیم ها و رهبران شان از ابتدا به چاکری و وابستگی به یک نیروی بیرونی عادت کرده اند، امروز هم هرکدام خود را به این و آن کشور فروخته و بدون حضور نظامی امریکا و مداخله پاکستان و ایران، ادامه حاکمیت شانرا ناممکن می‌دانند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 278 نفر