وای به حال ملتی که «الگوی شفافیت» آن عمر زاخیلوال باشد!
- رده: مقالات
- نویسنده: واحد منصوری
- منتشر شده در یکشنبه، 10 جدی 1391
«کر گفت و کور باور کرد». ضربالمثل معروفیست که گفته های اخیر عمر زاخیلوال وزیر مالیه با آن مصداق مییابد. او به تاریخ ٢٦ دسامبر ٢٠١٢ از آدرس «وزارت مالیه» مکتوبی به رسانه ها فرستاده و در آن ادعا کرده است:
«به تاریخ اول ماه اگست ٢٠١٢ یکی از تلویزیون های داخلی کشور، صورت حال حساب های بانکی من را نشر کرد ... بعد از چهارونیم ماه تحقیق همه جانبه لویه سارنوالی افغانستان روز دوشنبه ٢٤ دسمبر ٢٠١٢ نتایج تحقیقات خویش را اعلام نمود. از قرار لویه سارنوالی بر می آید که همه اتهامات علیه من بی بنیاد بوده نه من و نه هیچ یکی از اعضای خانواده ام در فعالیت های مشکوک دست نداشتهایم.»
تلویزیون طلوع حدود چهار ماه پیش گزارش داد که حدود یک میلیون دالر به حساب بانکی شخصی عمر زاخیلوال واریز شده است. این تلویزیون اسناد و مدارک کافی در مورد این ادعا در اختیار داشت و آنرا به تصویر کشید. پس از انتشار این گزارش اداره مبارزه با فساد اداری اعلام کرد که از حامد کرزی رییس جمهور، خواسته که وظیفه عمر زاخیلوال را به حالت تعلیق درآورد.
عزیزالله لودین، رییس این اداره از طریق رسانه های اعلام نمود که اتهامات گستردهای در مورد فساد و رشوهستانی در وزارت مالیه موجود است که برای بررسی بیطرفانه آن نیاز است تا مقام آقای زاخیلوال به حال تعلیق درآید. آقای لودین افزود که این اتهامات، شامل موارد زیاد تخطی، رشوهستانی و سواستفاده میشود که در نتیجه آن، میلیونها افغانی از این وزارت مفقود شده است.
بخشی از مصاحبه لودین با بی بی سی فارسی به تاریخ ٢٢ اگست ٢٠١٢:
«من فکر میکنم باید پرسیده شود و تحقیق شود که این پول از کجا آمده، برای چی آمده و کجا فرستاده شده. این مسایل را باید بپرسیم.... هفته گذشته به رییس جمهور گفتم که باید یک هیات از چهار نهاد ترتیب شود تا بعضی از مسایلی را در وزارت مالیه که به نظرم خلاف قانون است، بررسی کند و رییسجمهور هم با این نظر موافق بود و قرار است بهزودی هیاتی کار خود را در وزارت مالیه آغاز کنند.»
حالا و با گذشت بیش از چهار ماه از این قضیه به نظر میرسد که شخص زاخیلوال، لوی سارنوال و کرزی دست یکی کرده و قصد دارند روی این رسوایی خاک ریخته و همانند دهها و صدها قضیه بدنامی دیگر این دستگاه گندیده به این مورد خیانت علیه ملت در وزارت مالیه نیز پرده اندازند.
"خود کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش" ضربالمثل دیگریست که با این قضیه همخوانی دارد. کرزی برای زیر زدن مرداری وزیر مالیهاش، شخص الکو لوی سارنوال را مسئول تحقیق تعیین میکند. شخصیکه حاضر است چشم بسته هر قضیهای را به نفع دستگاه حاکم فیصله کند.
هر افغان بیطرف و دلسوز به حال ملت، اولتر از همه نحوه و چگونگی تحقیق لوی سارنوالی را مورد شک و تردید قرار میدهد. محمد اسحاق الکو لوی سارنوال و عمر زاخیلوال وزیر مالیه دو مهره اصلی تیم کرزی هستند که هیچ گاه حاضر نیستند روی منافع شخصی شان بر همدیگر اتهام ببندند و یاهم همدیگر را متهم به این و آن کنند. در جریان چهارونیم ماه تحقیق آیا دروازه لوی سارنوالی بروی نهاد های بیطرف باز بوده؟ آیا در جریان این تحقیق به خبرنگاران اجازه داده شده تا از نحوه تحقیق و حساب های بانکی زاخیلوال نظارت کنند؟ آیا واقعا تحقیق صورت گرفته و یا اینکه قضیه صرفا با انتشار این اعلامیه خبری به نفع زاخیلوال اعلام شده؟ و از این دست دهها سوالی که بیپاسخ میماند!
به این جملات خنده آور و دردآور در نامه زاخیلوال توجه کنید:
«من افتخار میکنم که در دوره خدمتم برای دولت، صدای خویش را برای اصلاحات، شفافیت و حسابدهی در همه ساحات حکومتداری بلند کردهام و در این راستا همیشه فعال بودهام. هرچند کامپاین افترا آمیز علیه من، که ناشی از انگیزه های سیاسی و شخصی بود برای من و خانوادهام خیلی رنج آور بود امروز خوشنود هستم که این حالت برای من فرصت مهیا کرد که، با تقاضای داوطلبانۀ تحقیقات در مورد اتهامات وارده، یک بار دیگر الگوی شفافیت باشم. آرزوی من این است که مقامات عالی رتبۀ دولتی بر نقش پای من قدم خواهند گذاشت. قضیۀ من، همچنان نمونۀ خوبی خواهد بود از دست آوردهای ما در قبال تعهدهایی که به مردم افغانستان و جامعۀ جهانی مبنی بر خود را حسابده دانستن سپردهایم.»
پس با این گفته های دانشمندانه زاخیلوال یک راز بزرگ بیپرده میشود که در اثر تلاشهای این «الگوی شفافیت» و قهرمان «اصلاحات، شفافیت و حسابدهی» بوده که دولت افغانستان امسال در زمینه شفافیت در سطح جهان بلا کرد و مقام اول را به خود اختصاص داد!! از حرفهای زاخیلوال چنین برمیآید که او و هممسلکانش به «مردم افغانستان و جامعه جهانی» قلبا «تعهد» سپرده بودند که در زمینه شفافیت افغانستان در سکوی اول قرار گیرد و با جانفشانی های پیگیر موفق به این «دست آورد» شدند!!
مردم ما به اینگونه اظهارات بیشرمانه میگویند زهی دیده درآیی و چشم سفیدی!
زاخیلوال که اینچنین فاتحانه لقب «الگوی شفافیت» را نیز به خود اختصاص میدهد، اگر واقعا ذرهای غرور میداشت، وقتی بوی چندین مورد فساد و رسوایی های جنسیاش یکی پی دیگری در رسانه ها بالا شد، باید «به نقش قدم» وزرای رژیم های دموکراتیک و مردمی پا میگذاشت و فوری از مقامش استعفا میداد تا زمینه تحقیقات بیطرفانه میسر میشد. اما او و تمامی مقامات دزد افغانستان آنچنان به کرسی ها خود را چسبانده اند که هزار رسوایی و بیعزتی و چاپلوسی را به جان میخرند اما حاضر نیستند از مقام خود کنار روند.
دو پاسپورت همسر زاخیلوال که در سایتهای اینترنتی پخش شدند. او با استفاده از مقامش، برای همسرش به دو نام متفاوت پاسپورت سیاسی دریافت نموده است.
ما همه شاهد بودیم که وقتی اتهامات فساد و داستان معاشقهاش با دختر ایرانی در «کافه میلانو» در جریان سفرش به واشنگتن در اپریل ٢٠١٢ به رسانه ها درز کرد، او ابتدا شکیب نوری، دیپلمات در سفارت افغانستان در واشنگتن را به خاطر فاش نمودن این راز تهدید به مرگ نمود و بعد در جمع دیپلماتهای غربی در کابل به گریه و زاری پرداخت که مبادا به این علت کرسی وزارت را از دست دهد. چه بسا که این گریه ٤٥ دقیقهای اش در برابر دهها دیپلمات غربی در کابل مفید واقع شده باشد و آنان لوی سارنوالی را حکم داده باشند که دوسیه به نفع زاخیلوال فیصله گردد.
قومگرایی و فامیل بازی وی در وزارت مالیه داستان دنباله دار و اسفناک دیگریست که تعفن آن بارها به رسانه ها هم رسیده است که یک نمونه آن نصب دخترش به نام شیما زاخیلوال در پست مهم وزارت مالیه و دریافت معاش های بلند دالریست.
وقتی از سرتاپای دستگاه حامد کرزی گند فساد و چپاول میچکد، کدام احمق حتی به حکم لوی سارنوالی، این فاسد ترین اداره دولت اعتنا خواهد کرد؟ آیا این اداره تا حال یکی از شاه مهره های فساد و چپاول و شرفباختگی در دولت کرزی را محکوم و به زندان فرستاده است که زاخیلوال را بفرستد؟ آیا سارنوالی خود باربار با قانون و حق مردم معامله نکرده و بیشمار دوسیه های خیانت ملی در پسخانه هایش خوراک موشها نشده است؟
عزیز الله لودین رئیس اداره مبارزه با فساد پیش از اختلاس صدها میلیون دالری شخص زاخیلوال پرده برداشته است. وی در مصاحبه های بیشماری با رسانه ها گفته است که علیه زاخیلوال اتهام رشوه و اختلاس بیش از هشتصد میلیون دالری وجود دارد. به گفته لودین شخص وزیر مالیه تنها در دو گمرک حیرتان در شمال و ننگرهار در شرق افغانستان هشتصد میلیون دالر را به همکاری همدستان و مسئولان این گمرک ها که از سوی خود او گماشته شده اند به جیب زده است. از آنجاییکه دزدان دارایی ملت دست بدست هم داده این دستگاه مافیایی را اداره میکنند، زاخیلوال هم تا سالهای سال در این کرسی سودآور خواهد لمید و کسی توان شور دادنش را نخواهد داشت. شیوه مدیریت دولتهای مافیایی به همین صورت است و بیمناسبت نبود که در اوج رسوایی های زاخیلوال، کرزی مدال افتخاری را نیز به سینه او آویخت!
فرض کنیم که یک میلیون دالر در حساب شخصی آقای زاخیلوال عاید سرمایهگذاری شخصی او، ارزش فروش طلای همسر او و معاش ده هزار دالری اوست که در زمان ماموریتش در اداره آیسا آنرا گرد آورده است اما این آقا حاضر است تا حساب هشتصد میلیون دالر سرمایه ملی را بپردازد که در زمان ماموریتش در وزارت مالیه چپاول شده است؟ چرا کرزی به لوی سارنوالی دستور نمیدهد تا در این زمینه تحقیق کند؟ چرا پارلمان پول خوار و بدنام این قضیه را زیر زده است؟ این چرا ها را هم کور میداند و هم کر و هم این دولت آلوده به فساد که افتخار اول شدن در این مقام را دارد.
اخیرا کرزی گفت که «نیروهای خارجی یكی از عوامل اصلی فساد در افغانستان هستند». مردم ما به خوبی میدانند که خارجی ها به خاطر منافع اقتصادی و سیاسی و نظامی شان میخواهند افغانستان تا فرق در گودال فساد و ابتذال و جنایت فرو رود و به همین علت روی فاسدترین ها و وطنفروش ترین های افغانستان سرمایه گذاری نموده آنان را در پست های مهم دولت پوشالیاش جا میدهد.
اما مردم افغانستان خاینان داخلی را مسئول اصلی اینهمه غداری ها و چپاولها میدانند که اولا مادروطن را به بیش از چهل کشور خارجی فروختند و بعد زنجیر غلامی را به گردن انداخته هست و بود وطن را به لیلام گذاشته خود به خاطر کسب دالر به هر جنایت و خیانت و خواری دست زدند. اگر غربیها اینگونه غلامان حلقهبه گوش در افغانستان نمیداشتند، هرگز موفق نمیشدند به این گستردگی و آسانی وطن ما را میدان شطرنج بازیهای استعماری و چپاولگرانه شان سازند.
افغانها تنفر شانرا از فساد گسترده در افغانستان با پست نمودن پیامهایی در شبکه های اجتماعی به نمایش میگذارند. سه نمونه از اینگونه پیامها در باره عمر زاخیلوال که در صفحات فیسبوک وسیعا پخش شده اند: