یادبود از استقلال ازدسترفته افغانستان در بامیان
- رده: تصاویر
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در سه شنبه، 29 اسد 1398
۲۶ اسد ۱۳۹۸ – بامیان: امروز جمعی از اعضا و هواداران «حزب همبستگی افغانستان» با همکاری مردم محل ساحه بند امیر طی محفلی از صدمین سالروز استقلال بربادرفتهی کشور یادبود به عمل آوردند. در این برنامه، افزون بر شرکت مهمانان از ولسوالی یکهولنگ و مرکز، مهمانانی از ولسوالیهای دوردست همچون پنجاب و ورس نیز تشریف آورده بودند. برنامه که تحت عنوان «کسب مجدد استقلال و آزادی، با اتحاد و پیکار مردم ما میسر است!» برگزار گردید توسط اعضای حزب همبستگی در بامیان گردانندگی و ترتیب داده شده بود.
در آغاز، گرداننده از تمام حضار خواست تا به پا ایستاده و برای یک دقیقه در سوگ شهدای چهار دهه اخیر کشور و بخصوص قربانیان سالهای اخیر حملات انتحاری و انفجاری سکوت نمایند. سپس، دو تن از جوانان حزب شعر «نقب باید زد!» را دکلمه نمودند که در بندهایی از آن میخوانیم:
«در این هوای مرگزا
که بیمایگان
از نسل درندگان اند
و متجاوزان
با اختاپوت جنایت
بر گرد مان طناب تنیده
و وسط مان
کوه قاف کشیدهاند
من فراهی بدخشانیم
من هراتی ننگرهاریم
من خوستی بامیانیم
هنگامیکه در «هسکه مینه»
بر ماین مینشانی
و یا در «برچی»،
منفجرم میکنی
«پامیریان» در سوگ مینشینند
«براهویان» به انتقام.»
در ادامه، کبیر یکی از اعضای حزب همبستگی روی مبارزه و سیاستهای حزب صحبت نمود. در شروع، او گفت:
« شاه امانالله خان به کمک یاران مشروطهخواهش و همت بالای مردم افغانستان در برابر امپراتوریای ایستاد که آفتاب در مجموع مستعمراتش غروب نمیکرد. جنبش مشروطه کشور صد سال قبل، اهداف پیشروی را علم کردند که حتا امروز هم باید برای تحقق آن رزمید. آنان از یکسو به جنگ با ارتجاع داخلی رفتند و از سوی دیگر با دستان خالی برضد اشغالگران انگلیس قدم گذاشته و استقلال از دست رفته کشور را با جانفشانی و خون خویش دوباره کمایی کردند. و افغانستانی را که هنوز در آن بردهداری حکمفرما بود، به شاهراه ترقی و پیشرفت رهسپار نمودند. در کمترین وقت و با امکانات اندک مالی، کشور ما در عرصه آموزش، صحت، امور اجتماعی و فرهنگی، صنعت، زراعت وغیره چنان گامّهای عظیمی به جلو نهاد که حتا امروز باوجود حکمروایی دولتهای مرتجع واپسین از رفاه پروژههای آن دور مستفید میگردیم. ولی با تاسف که این استقلال دیری نپایید و این دور شکوفایی عمر کوتاهی داشت.»
و بعد افزود:
«امروز در حالی یادبود از صد سالگی استرداد استقلال به عمل میآوریم که دیگر خبری از استقلال و آزادی در سرزمین شوربخت ما نیست. افغانستان پس از پایان دولت امانی تا امروز دیگر در حالت نیمهمستعمره و مستعمره بهسر میبرد. هرچند که حاکمان زیادی آمده و ادعای مستقلبودن را کرده و برای فریب مردم، مشت وطنپرستی را بر سینه کوبیدهاند.
...
غنی در این روزها چهارراهیها و جادههای شهر کابل، این شهر پر از انتحار و انفجار را با تکه و چراغ رنگ و روغن کرده است تا گویا صدسالگی استرداد استقلال افغانستان را گرامی بدارد و از این طریق به کارزار انتخاباتی خویش رونق بخشد. اما چراغانکردنّها بیشتر به این میماند که چهره یک بیمار جزامی را با پودر و لبسرین پوشاند و هرگز فکری به مریضی وی نکرد.»
و در قسمتی از سخنانش پیرامون مضحکه انتخابات آینده گفت که در یک کشور اشغالشده و مافیایی، انتخابات هیچ دردی را دوا نمیکند و فقط تغییر مهرهها و جابهجایی مجدد آنان صورت میگیرد. و درمورد گفتگوهای دروغین ابراز داشت:
«نباید معاملههای پیشین صلحبازی را فراموش کنیم: در سالهای خون و خیانت تنظیمها، صلح میان تنظیمهای هفتگانه و هشتگانه، آیا کدام صلحی را پی داشت؟ وقتی سران این تنظیمها برای بهاصطلاح گفتگوهای صلح در اسلامآباد و مکه نشسته و بر قران دست گذاشته و قسم میخوردند که دیگر نمیجنگند، مگر افراد مسلح شان در افغانستان شکم یکدیگر را نمیدریدند و فردایش روز خونینتری را در پی داشت. در زمان حکومت طالبان، صلح میان تنظیمهای اخوانی و طالبان در اسلامآباد به کدام نتیجهای رسید؟ پس امروز هم این گفتگوهای کاذب، صلحی را در پی نخواهد داشت. طالب به جمع جنایتکاران دیگر سهیم در قدرت خواهند پیوست ولی کشتار مردم بیگناه ما ادامه خواهد یافت.»
و در آخر، بیان داشت:
«حزب همبستگی که خود را میراثدار امروزین اهداف والای شاه امانالله خان و یاران مشروطهخواهش میداند، بدین باور است که باید بهمثل سرور واصف و همرزمانش بیدرنگ به پذیرایی شکنجه و اعدام رفت تا خون ما جنبش آزادیخواه کشور را بارور کند. پرچم استقلالطلبی را که از زندهیادان سیدکمال، محمد عظیم خان منشیزاده، عبدالخالق، محمد ولی خان دروازی، غلام نبی خان چرخی، عبدالرحمان لودین، سرور جویا، عبدالرحمان محمودی، اکرم یاری و صدها انسان آزاداندیش دیگر به ارث بردهایم را باید با مبارزه نترس و پیگیر به نسلهای آینده هدیه نمود.»
پس از آن، آقای سکندر بلاغی، یکی از متنفذین بند امیر، ضمن ابراز امتنان از حزب همبستگی برای مبارزه و آگاهیدهی در جامعه گفت:
«باید به افکار دیگران احترام گذاشت و گامهای پیشرو در جامعه را حمایت کرد.»
در این برنامه، سید جواد آزاد با دمبورهاش چندین آهنگ دلپسند هزارگی را خواند که گرداننده درمورد نامبرده چنین شرح داد:
«آقای سید جواد آزاد از هنرمندان گمنام این کشور است که از سالیان سال با صدای تارهای دمبورهاش در پای بتهای شهمامه و صلصال، غم و خوشی، نفرت و عشق مردم هزارهجات را فریاد کرده است، اما از این که هیچگاهی سر به رکاب هیچ جنایتکاری نگذاشته است، امروز گمنام مانده و گمنام مینوازد. این هنرمند تنگدست برای کمایی لقمه نانی در یکی از رستورانتهای بند امیر منحیث پیشخدمت کار میکند.»
فروه، کودک ۶ سالهای، نیز شعری را با زیبایی دکلمه کرد. دختران و پسران مکتب بند امیر تیاتر و ترانهای را اجرا کردند که به کمک جوانان حزب همبستگی آماده شده بود. «گروه صلصال» متشکل از دختران علاوه بر آهنگهای هزارگی چند سرود حزب همبستگی را کمپوز و به زیبایی اجرا کردند. برنامه با مسابقه ریسمانکشی میان جمعی از مردم محل و مهمانان برگزار شد و مردم محل بند امیر برنده شدند.