با معاملهگری و رهایی جنایتکاران هرگز نمیتوان به صلح رسید
- رده: دیدگاه حزب
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در جمعه، 15 جدی 1391
در قاموس این رهبران جاهل و جانی طالبی چیزی به نام انسانیت و صلح وجود ندارد.
به گفته یکی از اندیشمندان، «صلح به معنی ختم جنگ نیست، بلکه موجودیت عدالت است.» در تاریخ کشورهای مختلف مثالهای بیشماری موجود اند که ملتها به خاطر نبود عدالت، صلح ظاهری را درهم شکسته با بدست گرفتن اسلحه به جنگ بیعدالتی ها رفته اند. اما در کشورما سالهاست که زیر نام زیبای صلح، بر ارزشهای حیاتی و والایی چون عدالت، استقلال، حقوق بشر، غرور ملی، خواستهای مردم و غیره پا گذاشته میشود. به همین علت است که این تلاشهای عبث هرگز منتج به صلح برای ملت ما نشده اند.
درین روزها رهایی چند آدمکش پلید طالبی از زندانهای پاکستان باعث شده تا مقامات افغان و نمایندگان شورای ترشیده به اصطلاح صلح افغانستان به پایکوبی بپردازند و آنرا «گام مهمی در راه صلح در افغانستان» جار بزنند و پیاپی به حکام حیلهگر پاکستان چاپلوسی کرده این عمل شانرا ستایش کنند. تعدادی از «کارشناسان» و «تحلیلگران» کرایی نیز از طریق رسانه ها با طمطراق رهایی طالبان را نشانه «حسن نیت» پاکستان و قدم مثبت در راه صلح در افغانستان تبلیغ نمایند.
بعد از اینکه اکثر خونخواران طالبی از زندانهای افغانستان، گوانتانامو، بگرام و غیره رها شدند، نوبت به رهایی این ویرس های خطرناک از زندانهای پاکستان رسیده است تا به اشاره اربابان خود بعد از توبه کشی های مکرر بار دیگر کله به کله شده گور آزادی و ملت را به گونهای «مدرن» و دلخواه بکنند. دولت مافیایی کرزی، جنایتکاران جنگی نشسته در شورای صلح، احزاب مزدور و بیگانه پرست به اصطلاح اپوزیسیون و عناصر چتلی خوار امریکا و غرب، همه یکصدا در حالی می خواهند بازهم همانند پیشوای شان برهانالدین ربانی، طالبان را «فرشته های صلح» تمثیل کنند که هر روز خبر اعدام صحرایی، گلوبریدنهای حیوانی و انواع جنایات و بربریت این گروه قرون وسطایی در برابر مردم بیچاره و تیرهروز ما به گوش میرسند.
صلاح الدین ربانی چندی قبل گفت آنعده از رهبران طالبان که حاضر به مذاکرات صلح با حکومت افغانستان اند، از تعقیب قانونی معاف میشوند و نام های شان از لست تحریمات ملل متحد حذف خواهد شد. در مذاکرات میان طالبان جانی و جمعی از سران تبهکار ائتلاف شمال در پاریس نیز اعلام عفو عمومی به حیث یکی از پیش شرط ها برای مذاکرات صلح به بحث گرفته شده است.
سید رحمتالله هاشمی یکی از چلی بچه هایی که در سالهای حاکمیت طالبان منحیث سخنگوی بینالمللی این گروه آدمکش سروصدایش از مطبوعات غربی بلند بود. او در دفاع از سیاست های جاهلانه این گروه تیوری میتراشید و به خورد جهان میداد. با سرنگونی رژیم طالبان، امریکا سر و صورت او را تغییر داده در «پوهنتون یل»، یکی از معتبرترین مراکز تعلیمی امریکا، زمینه تحصیلات عالی وی را فراهم نمود. در آن سالها مطبوعات امریکا او را نمونه قرار داده طوری تبلیغ میکردند که گویا میشود طالبان را تغییر ماهیت داده از آنان انسان ساخت. اما همین آقا امروز بازهم در مذاکرات به اصطلاح صلح از طالبان نمایندگی نموده در قطر و سایر جاها منحیث نماینده ملاعمر فعال است.
تاریخ کشورهای زیادی گواه آنست که فقط با بدست گرفتن عدالت و مجازات جنایتکاران توانسته اند به سوی آینده بهتر گام نهند. چند روز قبل شش تن از افسران بلندپایه سابق چلی که 39 سال قبل در دوران حاکمیت فاشیستی پینوشه در قتل ویکتور خارا آواز خوان ملی و آزادیخواه آنکشور دست داشتند، به محاکمه کشانیده شدند. اما در کشور ما قصابان هزاران هموطن معصوم ما به آسانی همدیگر را میبخشند و به قتل و قتال ادامه میدهند.
نه دولت پوشالی، نه پارلمان جنگسالار و نه اپوزیسیون مزدورپیشه هیچکدام حق ندارند خون مردم بیگناه را به قاتلان شان ببخشند. قانون همدیگربخشی پارلمان هنوز به مثابه یک لکه سیاه در تاریخچه این لانه ناقضان حقوق بشر نمایان است. بخشایش آدمکشانی که هنوز هر روز مرگ میآفرینند و توحش و اعمال ضدانسانی شان ادامه دارد، عمل فکاهی گونهایست که هیچ فردی با حداقل شرف و وجدان انسانی نمیتواند آنرا بپذیرد. تنها آن جلادانی که از قضاوت بیرحم تاریخ و تیغ دادخواهی ملت هراس دارند، میخواهند با اینچنین قانون سازی های مسخره به خیال باطل شان از شر محاکمه و مجازات ملت خلاصی یابند.
سازمانهای جهانی حقوق بشر نیز بار بار معافیت و مصونیت ناقضان حقوق بشر توسط دولت کرزی را محکوم کرده اند. دیده بان حقوق بشر چندی قبل نوشت:
«اعلان عفو این افراد که در کشتارهای دسته جمعی، جنایات جنگی و جرایم بشری دست دارند، تخطی از قوانین بینالمللی است. کنوانسیون ژنیو که افغانستان هم به آن متعهد است و دیگر سازمان های بینالمللی نیز از جوانب درگیر در معضله افغانستان میخواهند، کسانی را که در این جرایم دخیل اند، به میز عدالت بکشانند.»
ایمیل فیضی سخنگوی رئیس جمهور گفت:
«دولت افغانستان بدین باور است که رهایی طالبان بلند رتبه افغان از زندان های پاکستان میتواند نقش مهم را در پروسه صلح افغانستان ایفاء نماید... افراد رها شده اگر خواسته باشند دولت افغانستان حاضر است برای آنان امکانات بود و باش در کابل را مهیا نماید.»
یکی از رهاشدگانی که دولت جنایت پرور کرزی برایش پول و امکانات پیشکش میکند و قرار است در کنار برادران همجنسش ملا عبدالسلام ضعیف، وکیل احمد متوکل، مولوی قلمالدین و دیگر رهبران ستمپیشه طالبی در کابل آسوده نشسته و از بودجه ملت با عیش و نوش زندگی طفیلی را سپری کند، ملا نورالدین ترابی وزیر عدلیه رژیم طالبان است. این سفاک بیمار که جایگاه واقعیاش کوته قلفی است نه آرامش و آسایش، زمانی با فرمان های فرعونیاش دست و پا میبرید و اعدامها، دره زدنها و دیگر اعمال خاینانه در برابر مردم مظلوم و بخصوص زنان نگونبخت ما را سازمان میداد. حال کرزی و حواریونش قصد دارند با اتکا به این جلاد در افغانستان صلح بیاورند که پوزخند دردناکی بیش نیست. بخشایش یکچنین آدمکشان فقط از صلاحیت های قربانیان است که آنان هرگز به اینگونه آشتی مغایر با تمامی معیار های قبول شده حقوق بشری راضی نخواهند شد.
انتظار انسانیت و صلح از این وحشیان همانقدر احمقانه است که انتظار ترحم از گرگ گرسنه!
تا حال بارها ثابت شده که طالبان رهاشده از زندانها دوباره تفنگ گرفته علیه مردم ما به بربریت شان ادامه داده اند. عبدالقیوم ذاکر، زندانی پیشین گوانتانامو، وقتی از زندان رها شد، بلافاصله فرماندهی تفنگداران طالب را به دوش گرفت. رییس سابق امنیت ملی بارها فاش نموده که طالبان رهاشده دوباره به اعمال تروریستی بازگشته اند، منجمله او چندی قبل اعلام نمود که فردی که بر جان اسدالله خالد حمله انتحاری انجام داد از جمله عفو شدگان حکومت افغانستان بود.
اینکه دولت افغانستان در برابر رهایی چند طالب از زندانهای پاکستان چه معامله پس پرده را با مقامات آن کشور نموده هنوز معلوم نیست. از آنجاییکه تاریخچه مکدر سرسایی و عبودیت اداره کرزی به دولتهای مستبد ایران و پاکستان بر همگان هویداست، بدون شک در آخرین مورد نیز معامله ننگین دیگری در کار بوده است، در غیر آنصورت چطور ممکن است که پاکستان از یکسو بنابر خواست کابل ظاهرا در تلاش به خاطر صلح در افغانستان رهبران طالبان را رها میکند اما از جانب دیگر حملات موشکی بر کنر را از سر میگیرد.
طالبان این لشکر جهل و جنایت ساخته و پرداخته سی.آی.ای. که حالا آی.اس.آی زنجیر شانرا بدست دارد، موجودات وحشی عصر حجر اند که با هیچ قول و قرار انسان شدنی نیستند که بتوان از آنان انتظار کوچکترین تغییر مثبت در جهت صلح و بهروزی مردم ما را داشت. همانگونه که آدمکشان ائتلاف شمال زیر سایه امریکا و ناتو و قلقله «دموکراسی»، «حقوق بشر» و پوشیدن دریشی های مد روز تغییر ماهوی نکرده و همچنان سرشت سبعانه شانرا حفظ کردند و تا هنوز منبع فساد، غارتگری و جنایات و پلیدی های بیشمار در گوشه و کنار کشور اند، در ذات طالبان نیز ممکن نیست شمهای از حقوق بشر و صلح را جستجو کرد.
رهایی طاعونیان طالبی از زندانها هیچ ارتباطی به مصایب و دردهای ملت ما ندارد و فقط در خدمت اهداف استعماری و خاینانه امریکا و غرب میتواند باشد و بس.
مردم ما این جنایات و وحشیگری های طالبان جاهل و مزدور را هرگز فراموش نخواهند کرد.