تجمع جنایتکاران و خاینان در پاریس پیام مرگ آور به ملت
- رده: دیدگاه حزب
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در شنبه، 02 جدی 1391
درین روزها سروصدای زیادی در مورد نشست ددمنشان طالبی و آدمکشان «ائتلاف شمال» در پاریس از طریق مطبوعات افغانستان بلند است. به اصطلاح «کارشناسان» و «تحلیلگران» خودفروخته این گفتگوها میان دو جناح جنایتکار را جدی قلمداد کرده آنرا برای حل فاجعه افغانستان بعد از سال ٢٠١٤ مهم و ارزشمند ارزیابی میکنند. بخصوص سر و کله وحید مژده، از مقامات سابق رژیم قرون وسطایی طالبان و از مبلغین سوپرمرتجع آدمکشان طالبی، در تمامی رسانه ها پیداست که بطور منزجرکننده و عقآور درباره «اهمیت» این تجمع لاشخواران سخنپرانی میکند.
اما اکثریت مردم ما که تجارب تلخی از تجمع های گذشته این اراذل در اسلام آباد و پشاور و مکه و غیره دارند، هیچ علاقهای به آن نداشته و به تجربه دریافته اند که همسویی گرگان پیام مرگ برای وطن ما داشته است.
در گردهمآیی کنونی که ظاهرا به ابتکار یک بنیاد تحقیقاتی فرانسه دعوت شده است، مرتجع ترین و بدنامترین ها و فروخته شده ترین های افغانستان چون طالبان، حزب اسلامی، جبهه ملی، شورای عالی صلح، ائتلاف ملی، حزب حق و عدالت و حتی عبدالله انس از رهبران القاعده شرکت نموده اند. به نظر میرسد که فرانسه با توجه به اینکه لگام ائتلاف شمال و بخصوص شرارت پیشه های شورای نظار را از چندین دهه منحیث مزدورانش در دست دارد، آنان را با طالبان دور یک میز نشانده تا این برادران همفکر و همکیش را آشتی داده برای دور جدیدی از شرافکنی بالای مردم ما تحمیل نماید.
دولت افغانستان و نمایندگان احزاب اشتراک کننده، این کله به کله شدن را «تلاش های بینالافغانی صلح» نام گذاشته اند. اما همه میدانند باداران خارجی شان از گوش شان گرفته اینان را وادار ساخت تا لکه های خون را از سر و روی همدیگر لیسیده به اتحادی دست یابند که مشترکا بعد از ٢٠١٤ کرسی های دولتی را بین هم تقسیم کرده بر لاشه نیمهجان افغانستان موازی با سیاست صاحبان خارجی شان حکمروایی نمایند.
حل قضیه افغانستان با اتحاد جناحهایی که بیشترین توحش و خیانت را در حق مردم و خاک ما نموده و زنجیر غلامی بیگانگان را به گردن دارند هرگز ممکن نیست. طالبان، حزب گلبدین و ائتلاف شمال که گویا برای آینده افغانستان در پاریس گفتگو میکنند، نیروهای فاشیستی و ضدملی اند که طی تاریخ مملو از پستی و خیانت شان ثابت کرده اند که از اینان جز پلشتی، غارتگری، کشتار و فساد چیزی ساخته نیست. اینرا هم ثابت ساخته اند که به هیچ قول و حرف خود پابند نیستند و حتی قرآن و قسم خوردن هایشان در مکه و مدینه را یکشبه شکسته اند.
این پیام آوران جنگ که صلح در قاموس شان جایی ندارد، همگام با شرکای جرم پرچمی و خلقی شان افغانستان را به ماتم نشانده به این حالت اسفناک رسانیدند. اینان عامل بربادی افغانستان اند و در یک کشور با حداقل ارزشهای دموکراتیک رهبران اینان باید به پای میز محاکمه کشانیده شده به جزای اعمال شان میرسیدند.
آیا ممکن است دسته های گرگ صفت به یکبارگی سرشت پلید شانرا تغییر داده جهت منافع ملی افغانستان و بهروزی مردم ما دست به اقداماتی زنند؟ آیا ممکن است که اتحاد گرگان و شغالان باعث شود که مردم ما نفس راحت بکشند و درهای صلح و آبادی برایشان باز شود؟ تاریخ اینچنین مثالی به خاطر ندارد.
امریکا عمدتا برای حل مسایل خود طالبان جهالت پیشه و جهادیان غارتگر را آشتی میدهد. اینکه اتحاد ایندو برای ملت ما چه فجایع و بدبختی های دیگری را به بار خواهد آورد برایش بیارزش است. کاخ سفید برای تضمین پایگاه ها و حضور دایمی و بیدردسرش در مهمترین منطقه ژئوپولتیک آسیا نیاز به یک ثبات نسبی در کشور ما دارد تا موقع بیابد که به راحتی قدرت های رقیبش را تهدید کرده هژمونیاش را حفظ کند. این «ثبات» ولو با نصب خونخوارترین و ضدملی ترین و ارتجاعی ترین گروهها میسر گردد برایش گوارا و خواستنی خواهد بود.
سیاست امریکا در کشورهای گوناگونی که قصد مداخله در آنها را داشته این است که بر منفورترین افراد تکیه کند. طی یازده سال گذشته در کشور ما دیدیم که اینچنین نیروها را به دورش جمع نمود و آنان را در پست های مهم دولت پوشالیش نگهداشت. همین اکنون در سوریه شاهدیم که برای نابودی بشاراسد بر القاعده و دیگر احزاب بنیادگرا سرمایه گذاری کرده آنان را تسلیح و تمویل میکند. دولت قذافی در لیبی را نیز به کمک القاعده و تاریک اندیشان اخوانی نابود کرده به جایش دولتی به مراتب بدنامتر از قذافی را نشاند.
اشغالگران غربی روی مرتجع ترین و ضدملی ترین احزاب افغانستان کار میکنند تا آنان را منحیث نوکران شان تقویت نموده همیشه در قدرت داشته باشند. وزارت خارجه انگلستان در مارچ ٢٠١١ نمایندگان شش حزب بدنام افغانستان را جهت یک دوره آموزشی کمپاین انتخاباتی، تنظیم امور تشکیلاتی، ارتباطات و غیره به لندن دعوت نموده بود. کسانیکه درین کورس آموزشی شرکت داشتند: ستار مراد از جمعیت اسلامی، محمد خان از حزب اسلامی، فیض الله ذکی از جنبش اسلامی، نور محمد حیدری از نهضت همبستگی، محمد ناطقی از حزب وحدت اسلامی، حسین سانچارکی از جبهه ملی.
لاشخواران غربی به خاطر منافع اقتصادی، نظامی و سیاسی شان به تجربه دریافته اند که میهنفروشان بهترین جاده صاف کنان در پیشبرد سیاست های زورگویانه و چپاولگرانه شان در کشور ما بوده میتوانند. امریکا و غرب ممکن نیست بتوانند نهادهای مردمی و شرافتمند را به خاطر اهداف شیطانی شان مورد استفاده قرار دهند بنا آخرین تلاش شانرا برای سرکوبی و محدود ساختن فعالیت های آزادیخواهان و عناصر مترقی و دموکرات به کار میبندند. بنابر همین سیاست است که در نشست پاریس جز کثیف ترین افراد، از هیچ گروه و فرد بیطرف و ملی دعوتی به عمل نیامده است.
چنانچه که جریان این گفتگو های محرم برمیآید اولین خواست تمامی جلادان شامل آن این بوده که «عفو عمومی» اعلان گردد. اینان که دستان خونین در قضایا دارند، از روز دادخواهی ملت در هراس اند و میکوشند به هرصورتی شده مصونیت قضایی خود را تضمین نمایند، اما همانگونه که قانون همدیگربخشی مصوب پارلمان جانیان با تمسخر و دست رد مردم مواجه شد، هرگونه «عفو عمومی» به وساطت باداران خارجی شان مورد قبول قربانیان وحشیگریهای اینان نخواهد بود. عفوعمومی در شرایطی که اینان هر روز و هر لحظه جنایت میآفرینند و تودههای معصوم ما را به ماتم مینشانند، جز توهین به خون شهیدان ملت معنی دیگری ندارد.
نشست های نوع پاریس، جز برای یک مشت بلندگوهای تبلیغاتی غرب و باندهای ضدملی، هیچ پیام مثبت و نیک برای ما به دنبال نخواهد داشت. فاجعه جاری در افغانستان نه با اتحاد بلکه با نابودی این گروه های چاکر بیگانه میسر است و بس. تا وقتی عدالت قربانی گردد و به جهالتپیشگان های جهادی، طالبی، گلبدینی و .... موقع داده شود که با خاطر آرام و با مصونیت کامل علیه مردم ما ترکتازی کنند، هیچ گرهی از دردهای وطن ما گشوده نخواهد شد.
از تعاملات سیاسی جاری در کشور طوری بر میآید که امریکا در نظر دارد بعد از ٢٠١٤، دولتی به مراتب مزدور تر، جنایتکار تر، ارتجاعی تر و ضدمردمی تر متشکل از تمامی باندهای خونخوار را بر ملت ما تحمیل نماید. این زنگ خطری برای مردم و شخصیت ها و نیروهای مترقی و آزادیخواه افغانستان است که دست به کار شده نقش شانرا در خنثی ساختن این شیادی جدید اشغالگران غربی ادا نمایند.