حقوق بشر، مقولهی بزرگ ولی بیمفهوم در افغانستان
- رده: دیدگاه حزب
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در دوشنبه، 20 قوس 1391
دهم دسامبر مصادف است با روز جهانی حقوق بشر، مقولهایکه در افغانستان جز نام چیزی از آن وجود ندارد، نامی که عدهای به وسیله آن تجارت میکنند و تعدادی هم آنرا روپوشی برای جنایت و خیانت و فساد و چپاولگری خود ساخته اند.
یازده سال قبل از امروز امریکا و ناتو با مدرنترین زرادخانه تحت این نام که با ساقط ساختن دولت قرون وسطایی طالبان به مردم افغانستان حقوق بشر و دموکراسی ارزانی دارند، بر کشور ما حملهور شدند و طی چند هفته دولت طالبان را برچیدند. اما از همان اولین روزها که امریکا میلیونها دالر را به جیب آدمکشان «ائتلاف شمال» واریز کرد معلوم بود که قرار است با سوءاستفاده از مقوله های زیبای دموکراسی و حقوق بشر یکبار دگر وطن و مردم ما به گنداب کشتار، جهالت و توحش گروه های همجنس طالبان پرتاب کند. از همینرو، طی تمامی این سالهای دردناک، مردم ما در کنار کشتار و ستم آدمکشان طالبی و جهادی، قتل عام و وحشیگری های نیروهای اشغالگر را نیز تجربه کرده و میکنند.
سرزمینی که از استقلال و آزادی محروم باشد، داد زدن حاکمانش از حقوق بشر، عدالت و دموکراسی حرف های عوامفریبانهای بیش نیست. بخصوص کشور نگونبخت ما در چنگال ابرقدرتی قرار دارد که هرچند کشورهای دیگر را به بهانه حقوق بشر مورد تجاوز و زورگویی قرار میدهد، اما خود یکی از حامیان عمده جنایتکاران و ستمگران نه تنها در سرزمین ما بلکه در تمام جهان بوده و به مثابه غولی شناخته میشود که حقوق بشر را بصورت گسترده میبلعد.
جنایتکاران موفق نخواهند شد با استفاده از مقام و زور شان برای همیشه از پاسخگویی به این وحشیگری هایشان فرار نمایند.
کشوری که در آن دست نشانده ترین موجودات بیشاخ و دم تاریخ حاکمیت داشته باشند و با ناملایمات و خیانت های ذیل آغشته باشد، چطور ممکن است که ذرهای از احترام به حقوق بشر و مخصوصا حقوق زنان را در آن سراغ کرد:
- در تازه ترین رده بندی سازمان «شفافیت جهانی»، افغانستان به مثابه فاسد ترین کشور جهان ثبت گردیده است.
- افغانستان طی یازده سال گذشته پیاپی ننگ بزرگترین تولیدکننده مواد مخدر جهان را به همراه داشته است.
- در مرگ و میر کودکان و زنان افغانستان به عنوان خطرناکترین کشور برای اطفال و مادران شناخته میشود.
- زنان افغانستان تا هنوز با فاجعه حقوق بشر مواجه اند و هر روز فریاد خواهرکان و مادران معصوم ما از هرگوشه افغانستان بلند است که قربانی شوونیزم مردانه، جنایت و پلشتی جنگسالاران و طالبان و رسم و رواج های منحط حاکم میگردند.
- اختطاف و تجاوز جنسی قومندانهای جهادی، اربکیها، بعضی سران پولیس و اردو بر دختران جوان نادارترین خانواده ها آنچنان روزافزون و وحشتناک است که فقط نمونههای کوچک آن در رسانه های جمعی انعکاس مییابند.
- فقر و فلاکت و بیکاری بینظیر کمر نادارترین لایه های جامعه را میشکند و بنا بر آمار، بیش از هشتاد فیصد نفوس کشور زیر خط فقر بسر برده و میزان بیکاری بالاتر از ٦٠ فیصد است. این در حالیست که یک اقلیت محدود به صدها میلیون دالر دست یافته اند.
- قتل و کشتار وحشیانه و بیحرمتی نیروهای امریکایی و ناتو علیه مردم ما طی یازده سال گذشته دهها هزار هموطن ما را به ماتم نشانده و این جریان همچنان ادامه دارد.
- حمله بر غیرنظامیان توسط باندهای مزدورپیشه و آدمکش طالبی، گلبدینی و غیره تروریست های مزدور پاکستان بلاوقفه ادامه دارد و مردم بیگناه قربانیان بمب گذاری ها، انتحاری ها و دیگر خیانت های اینان میباشند.
- مداخله های وحشیانه دولتهای منفور پاکستان و ایران بلاوقفه توده های نادار ما را متضرر ساخته بر رنج هایشان میافزایند.
- جنگسالاران در نقاط مختلف کشور حاکمیت های محلی شانرا دارند و بدون پابندی به هیچ قانون و اصولی بر مردم ظلم و تعدی روا میدارند. اکثر پست های رسمی دولتی نیز بدست همین گله دزدان متمرکز است.
- سیستم عدلی افغانستان آنچنان با مکروب فساد و بنیادگرایی آغشته است که مردم در بسا مناطق افغانستان حاضرند به جاهلان طالبی دوسیه های شانرا جهت حل و فصل پیش کنند، اما رنج مضاعف رفتن به این محاکم گندیده را نپذیرند.
- مهمترین پست های دولتی به کسانی سپرده شده که اسناد بیشماری در مورد جنایتکار بودن و آدمکش بودن شان گواهی میدهد. این افراد با استفاده از قدرت و مقام شان هنوز هم به ستمگری ادامه میدهند.
- جو معافیت از قانون برای یک مشت خاینان ملی و ستمکاران باعث گردیده که مردم عام ما هدف جنایات بیشتر باندهای آدمکش قرار گیرند و جانیان با خاطر آرام به هر پستی و قساوت دست زنند.
نیروهای امریکایی با معافیت تمام به کشتار و توهین مردم ما مشغول اند.
- تقلب و زورگویی در انتخابات مسخره عملا باعث شده که پلیدترین عناصر دشمن انسانیت و حقوق بشر به پارلمان راه یابند. در انتخابات ریاست جمهوری بیش از یک ونیم میلیون رای توسط کرزی و عبدالله تقلب گردید، اما عملا یکتن هم به خاطر این خیانت محاکمه نشد.
- نبود تعلیم و تربیه سالم در کشور و آغشته بودن سیستم آموزشی به گند بنیادگرایی و جهالت عملا نسل اندر نسل کودکان و جوانان ما را به عناصر خطرناک برای آینده کشور مبدل میسازد. دولت کرزی و حامیان خارجیاش معارف کشور را دربست به آدمکشان گلبدینی سپردند تا از اولاد معصوم وطن جهالت پیشگان تاریک اندیش تربیت نمایند.
- کمسیون به اصطلاح مستقل حقوق بشر افغانستان که از پول ملت تغذیه میکند و وظیفه داشت و دارد تا مستند سازی نموده، عاملان جنایات سه دهه اخیر را شناسایی و به پنجه قانون بسپارد، خود به بازیچهای در دست جلادان مبدل شده و کوچکترین کاری به خاطر اعاده حقوق بشر ننموده است. نتایج تحقیقات این نهاد نیز بنابر صوابدید جنایتکاران جنگی مخفی نگهداشته شده است.
- چپاول و غارت کمک های جهانی و منابع طبیعی افغانستان آنچنان وسیع و فراگیر است که تاریخ وطن ما نمونه آنرا به یاد ندارد و درین میان بالاترین مقامات دولتی در این خیانت و رذالت دخیل اند.
- مافیای زمین، میلیونها جریب زمین را غصب کرده که در راس این مافیا نیز کسانی قرار دارند که پست های مهم دولتی را در اشغال دارند.
..... و هزاران مورد دیگر.
جنایتکاران جنگی افغانستان، دست به دست هم داده قانون معافیت شانرا از طریق پارلمانی مملو از ویرانگران و میهنفروشان سه دهه اخیر قانونی ساختند. اینان همراه با مشتی روشنفکران مزدبگیر شان طوری تبلیغ میکنند که گویا بعد از سالها جنگ لازم است که متهمان بخشیده شوند تا صلح در کشور تامین گردد. این یک استدلال خاینانه و گول زننده است. هیچکس، جز قربانیان حق ندارد که عاملان قتل، ویرانی و بربادی کشور را عفو نماید.
تاریخ سایر ملل بکرات ثابت ساخته است تا زمانیکه با گذشته برخورد جدی و بیگذشت صورت نگیرد، هرگز ممکن نیست آینده روشن را تضمین نمود. بنا تا هنگامی که مرتکبین قتل عامها و استبداد مورد بازخواست جدی و محاکمه قرار نگیرند، ممکن نیست افغانستان از گرو جنایت و توحش رهایی یابد. امروز آنچه به ناقضان حقوق بشر جرئت و نیرو میدهد که کماکان به آدمکشی و اوباشی های رذیلانه شان ادامه دهند، همانا وجود فرهنگ حاکم معافیت در کشور است. وقتی قانون در برابر زورگویان عملی نگردد، عملا این مردم عام و مظلوم اند که قربانی میشوند و به باندهای قاتل زمینه مهیا میگردد که بدون هیچ هراسی از بند و زندان و محاکمه دست به غارتگری و قصابی توده ها زنند.
البته کشورهایی هم بوده اند که بعد از یک دوره جنگ و تخاصم، طی پروسه عدالت انتقالی به عفو جنایتکارانی پرداخته است که از عملکرد ننگین خویش پشیمان و در محضر ملت عذرخواهی نموده اند. اما نمونه منزجرکننده افغانستان در هیچ کشوری مثال ندارد که اولا جنایتکارانش از قبول مسوولیت آنچه بر مردم روا داشته اند طفره میروند، بعد بیشرمانه ادعای قهرمانی دارند و حالا هم سرنوشت ملت به همین خاینان ملی سپرده شده است.
دولت پوشالی و امریکا طی چند سال گذشته تحت نام های «اربکی»، «قیام مردمی»، «شرکت های خصوصی امنیتی» و ... عملا به عناصری را که دست شان به خون ملت آغشته است رسمیت بخشیدند و به آنان اجازه دادند که با تفنگ و گله اوباشان شان مقابل مردم بیپناه ما به وحشیگری و پلشتی ادامه دهند و کسی هم نیست که جلو زورمداری و بدمعاشی های اینان را بگیرد.
زنان آسانترین و اولین قربانیان در افغانستان اند.
حقوق بشر با دموکراسی و عدالت پیوند خورده و تکمیل میشود. کشوری که در آن عدالت وجود نداشته باشد، ممکن نیست از دموکراسی و حقوق بشر حرفی به میان آورد. در میهن ما بخصوص طی یازده سال اخیر عدالت به بدترین شکل ممکن زیر پا شده است. سران آدمکش خلقی، پرچمی، جهادی و طالبی که باید پشت میله های زندان میپوسیدند، همدیگر را در آغوش کشیده متحدانه تحت لوای اربابان خارجی شان بر ملت حکمروایی میکنند چون امریکا و غرب همینها را بهترین چوبدست ها برای پیشبرد سیاست های استعماری شان در افغانستان میدانند.
دولت کرزی و حامیان جهانیش که در برابر خونهای ریخته کور و کر اند از مصالحه با طالبان با خوش زبانی سخن میرانند و این آدمکشان حرفوی را با باج دهی و نوازش های مضحک بر گرده های زخمی ملت تحمیل میکنند. به همین سبب اولین قربانیان این تحرکات مشکوک و ضدملی، مردم مظلوم ما خواهند بود. اینان با قربانی کردن عدالت و بخشیدن حق ملت میخواهند به صلح برسند، در چنین حالتی اولا ناممکن است صلح پایدار پیاده گردد و به فرض اگر این تلاش ها منتج به صلح هم گردد، اینچنین صلحی شدیدا شکننده و ناقص خواهد بود زیرا بازهم کسانی زمام امور را در دست خواهند داشت که به صلح، انسانیت، حقوق بشر و عدالت هیچگونه اعتقادی ندارند و هروقت خواسته باشند باز برای رسیدن به امیال پست شان به میله تفنگ متوسل میشوند. ثانیا طالبان یک نیروی کاملا ارتجاعی و ضد ارزشهای مدنی اند و زنجیر شان بدست استخبارات خارجی است، ولی در مقابل حقوق بشر یک مقوله مدرن، متعلق به عصر ترقی و تعالی میباشد، بنا ایندو در نقطه مقابل هم قرار دارند.
جنایتکاران افغانستان که نسبت ناگسستنی با دور حجر و بربریت دارند، اصلا به ارزشهای والای انسانی اعتقادی نداشته و ندارند. اگر امروز اینجا و آنجا قاتلان ملت کلمات شسته و رُفته را قلقله کرده افاده فروشی میکنند، عمدتا به خاطر عوامفریبی و خودنماییست نه اینکه ارزشی به آن قایل باشند.
تا وقتی مردم ما خود به خاطر احیای حقوق از دست رفته خویش متحد نشوند و شجاعانه در کنار هم مبارزه نکنند، هیچ جانیای دست از زورگویی نکشیده و حق شانرا به آنان نخواهد داد. گفته مشهور است که حق دادنی نیست، گرفتنیست. کشورهایی که مردمش به حقوق انسانی و عدالت اجتماعی دست یافته و به خوشبختی رسیده اند، تاریخ درخشان مبارزاتی را با قربانی های فراوان از خود به جای گذاشته اند.
گام اول برای رسیدن به حقوق بشر، کسب استقلال و آزادی افغانستان است. باید مردم و خاصتا زنان ما، که تیره بخت ترین و اولین قربانیان سه دهه جنایت بوده اند، به آن آگاهی دست یابند که به جای خودسوزی و یا فغان و ناله از ستم و ستمگران، برای گسستن زنجیر های استبداد آگاهانه متحد شوند و با مبارزه و تلاش خستگی ناپذیر، راه را برای بهروزی و سعادت مردم فقیرما بگشایند. نشستن به این امید که عدالت و حقوق بشر توسط حاکمان مزدور مراعات گردد، خودفریبی و توهمی بیش نیست که جز سیهروزی عمیقتر و تنگتر شدن حلقه اسارت به گردن ملت ارمغانی در قبال نخواهد داشت.
حزب همبستگی افغانستان متعهد است که برای آگاهی دهی و تشکل مردم در یک تشکیلات دموکراتیک و مردمی، آنان را در مبارزه علیه استبداد، استعمار و جهالت بنیادگرایی و برای استقلال، عدالت اجتماعی و دموکراسی بسیج نماید. این یگانه راه رسیدن به عدالت و حقوق بشر است.