برق وارداتی و خیراتی، نه از سالنگ، نه از بامیان!!

برق وارداتی و خیراتی، نه از سالنگ، نه از بامیان!!

این روزها جمعی سروصدا راه انداخته اند که پایه‌های برق پروژه «توتاپ» برای انتقال ۵۰۰ کیلوولت برق ترکمنستان به کابل باید از مسیر بامیان عملی گردد و نه سالنگ. اما تامین برق از منابع بیرونی چه از مسیر بامیان چه سالنگ توطئه‌ای علیه وطن و مردم ماست. این ادامه همان سیاست استعماری وابسته‌سازی افغانستان و تبدیل آن به یک کشور مصرفی است که ما طی پانزده سال گذشته پیامدهای فاجعه‌بارش را شاهدیم.

نهادهای چپاولگر امپریالیستی چون بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، بانک انکشاف آسیایی و غیره با تحمیل اینگونه پروژه‌ها بر ملت های فقیر زمینه را برای چاپیدن و به غلامی کشانیدن آنان مهیا می‌سازند که یک ملت آگاه و عدالت‌خواه باید علیه آن بایستد.

درحالیکه وطن ما ظرفیت کافی برای تولید و حتی صدور برق دارد، مصرف گزاف برای برق وارداتی‌ای که سویچ آن در دست اجانب است، خیانت نابخشودنی به این ملت است. برق وارداتی، وطن ما را بیشتر از قبل وابسته به خارج می‌سازد و اینگونه برق موقتی بوده هرآن امکان قطع آن می‌رود. ما تجربه دوران تجاوز شوروی را داریم که با نصب پایه‌هایی از آنسوی مرز برق وارد کردند، اما با خروج شان دوباره در تاریکی فرورفتیم.

عدم کار در پروژه‌های زیربنایی بود که امروز وطن ما از یک سوزن گرفته تا آرد و گندم وابسته به بیرون است و اگر یک روز پاکستان و ایران دروازه‌های شان را ببندند با فاجعه مواجه خواهیم شد.

ما تاریکی را بر صبر و ساخت بندهای ولو کوچک در وطن خود ترجیح می‌دهیم تا سرزمین ما برای طولانی‌مدت از وابستگی بیرونی و ذلت رهایی یابد. کشوری که در زمینه تولید برق به خودکفایی نرسد، در هیچ زمینه پایه‌ای دیگر نمی‌تواند به پیشرفتی نایل گردد. ملتی که برای رهیدن از وابستگی به خارج کاری نکرد، همیشه کاسه گدایی به دست داشته در سطح بین‌المللی نیز حیثیتی نخواهد داشت.

اگر واقعا ملی و انسانی می‌اندیشید، به جای قومی‌ساختن قضیه برق، بر این توطئه خاینانه نوکران امریکا اعتراض کنید که برای تحقق اهداف استعمار در هیچ پروژه زیربنایی کاری انجام نداده بصورت برنامه‌شده روزتاروز وطن ما را در پنجال‌های بیگانگان اسیر می‌سازند. در اثر همین سیاست‌های حساب‌شده و ضدملی کرزی و تیمش و اکنون ع و غ است که سرزمین ما آنچنان عمیق در لجن وابستگی فرو رفته است که شاید تاریخ نظیرش را در هیچ کجایی به خاطر نداشته باشد.

عدم کار در پروژه‌های زیربنایی بود که امروز وطن ما از یک سوزن گرفته تا آرد و گندم وابسته به بیرون است و اگر یک روز پاکستان و ایران دروازه‌های شان را ببندند با فاجعه مواجه خواهیم شد. نبود پروژه‌های زیربنایی است که زمینه بی‌سابقه رشد تولید و قاچاق موادمخدر را در کشور مهیا نموده با سیلی از بیکاران و معتادان و جوانان فراری مواجهیم.

بیایید با راه‌اندازی کارزارهای وسیع، خواست‌‌های اساسی ملت را برای کار در پروژه‌های زیربنایی مطرح کنیم تا اینکه در چیزی نیروی خود را به هدر دهیم که در طولانی‌مدت نه تنها مسبب تیره‌روزی بامیان و سالنگ که سراسر افغانستان خواهد بود.

بلی، ابتدا بامیان و بعد تمامی ولایات فقیرنشین دیگر باید صاحب برق شوند و هرگونه تبعیض قایل شدن در برابر ملیت‌های دیگر منتهای خیانت و پلیدی‌ است، اما این برق ولو ناچیز، باید از منابع داخلی خود ما باشد و نه برق وارداتی.

باید به این فاجعه پایان دهیم که بامیانی های فقیر کچالویی را که با زحمات بیشمار و ابتدایی‌ترین وسایل جمعاوری می‌کنند مجبورا به نرخ کاه به فروش می‌رسانند اما همان کچالو در سردخانه های پاکستان نگهداری شده در فصل‌هایی از سال دوباره بالای بامیانی‌ها و مردم سایر ولایات به نرخ بلند به فروش می‌رسد که سود حاصله آن به جیب تجار پاکستانی می‌ریزد. اگر یک دولت نسبتا دلسوز در کشور حاکمیت می‌داشت، مطمئنا به این افتضاح اقتصادی پایان می‌بخشید.

بیایید با راه‌اندازی کارزارهای وسیع، خواست‌‌های اساسی ملت را برای کار در پروژه‌های زیربنایی مطرح کنیم تا اینکه در چیزی نیروی خود را به هدر دهیم که در طولانی‌مدت نه تنها مسبب تیره‌روزی بامیان و سالنگ که سراسر افغانستان خواهد بود.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 473 نفر