خیزش درایم و ارگو، سرآغاز خروش سرتاسری مردم ما علیه استبداد طالبی است!

خیزش درایم و ارگو، سرآغاز خروش سرتاسری مردم ما علیه استبداد طالبی است!

روز جمعه، ۱۴ ثور ۱۴۰۳، باشندگان ولسوالی درایم بدخشان علیه استبداد طالبان شوریدند و سپس دامنه آن به ولسوالی ارگو نیز کشانیده شد. این اعتراض‌ها پس از آن بلند شدند که جمعی از طالبان خون‌آشام زیر نام محو کوکنار به این ولسوالی رفته و در کنار تخریب زمین‌های زراعتی که یگانه منبع درآمد باشندگان تنگدست آنجا می‌باشد، به خانه‌ مردم حمله‌ور شده دیوارهایی را واژگون کرده و حتا به زنان دست‌درازی می‌کنند. به گفته‌ی معترضان، آنان را تهدید کرده‌اند که زنان شان را به‌مثابه مال غنیمت با خود می‌برند. در اثر رگبار این گروه آی‌اس‌‌آی‌زاده دو تن کشته و چندین تن دیگر زخمی شده‌اند.

مردم داغدار افغانستان که در ۲۰ سال زیر سنگ آسیاب اشغال امریکا و شرکا، چاکران تکنوکرات و جهادی، دست‌نشاندگان طالبی-داعشی از سه جانب خرد و خمیر می‌شدند، امروز تحت بربریت و جهل طالبی که در واقع ادامه همان بیست سال جنایت اشغالگران امریکایی و پوشالیانش می‌باشد، در جو خون، کشتار، فقر، بی‌کاری، سرکوب هرگونه‌ آزادی‌های انسانی و مصایب بی‌شمار دیگر دست و پنجه نرم می‌کنند، باوجودی که ساطور طالبی گلوی شان را می‌فشارد، گاهی فریاد «مرگ بر طالبان!» و «مرگ بر امارت!» شان از خوست و کنر برمی‌خیزد و گاهی هم از نورستان و فراه و بدخشان.

اما نکته مضحک در اینجاست که مهره‌های خودفروخته و سوخته جهت کمایی آبرویی در تلاش اند تا نام‌های ننگین شان را با این خیزش‌های پُرجلال گره زنند: امرالله صالح حمایتش را از این اعتراض‌های مردم بدخشان اعلام نموده از «قیام خودجوش» و «سرنگونی باند ستمگر و متعصب ملا هبت‌الله»‌ حرف می‌زند. آقای «جاسوس باافتخار»، خودت به‌مثابه معاون رییس‌جمهور، با گذشته ریاست امنیت ملی و وزارت داخله، از جمله کسانی بودی که به امر بادار امریکایی‌ات سرنوشت مردم نگون‌بخت ما را دو دسته تقدیم به همان «باند ستمگر و متعصب ملا هبت‌الله»‌ کردی، حالا حق نداری خود را همصدا با مردمی وانمود سازی که قربانی خیانت‌ات شده‌اند. و اگر روزی این قیام‌های مردمی ریشه گسترده و شکوفا شود، مطمئنا که سی‌آی‌ای از دست‌پرورده‌هایش به‌مثل خودت برای سرکوب آن استفاده خواهد کرد، قسمی که رحیم وردک را برای سرکوب خیزش مسلحانه‌ای به یکی از کشورهای افریقایی فرستاده بود. حنیف اتمر از مهره‌های دیگری‌ست که از برادران طالبش خواسته تا «به حقوق اراده مردم بدخشان تمکین کنند»! آقای خادیستِ ام‌ای-۶، حافظه مردم ما آن قدر هم ضعیف نیست تا فراموش کنند که هلیکوپترهای مملو از طالب شبانه تحت قیادت خودت به کندز و دیگر ولایات شمالی انتقال داده می‌شدند. معصوم استانکزی از دیگر چتلی‌های جمهوریت قلابی است که ظاهرا با تظاهرکنندگان همدردی کرده است که مردم یقینا فریب این فروخته‌شدگان فاسد را نخواهند خورد.

«حزب همبستگی افغانستان» بدین باور که روزی این جرقه‌های ولو کوچک به شعله‌ای مبدل خواهد شد و بساط تمامی جنایتکاران چه جهادی و چه طالبی و داعشی را خواهد سوزانید. بر معترضان بدخشان است تا خواست‌های شان را فقط بر «طالبانی که زبان مردم را نمی‌فهمند، بدخشان را ترک کنند» محدود نکرده، فراتر از آن رفته و خواستار حذف ریشه‌ای طالب و هم‌فکران شان شوند. بر روشنفکران عدالت‌خواه و شرافتمند بخصوص پشتون است تا به هر شکل ممکن از این خیزش مردمی حمایت کرده و عرصه را برای خاینانی همچون امرالله صالح، حنیف اتمر، نبیل، استانکزی، گلبدین، لطیف پدرام و دیگران خالی نگذارند تا از این اعتراض‌های شکوهمند برای اهداف پلید شان سود جویند.

معترضان پُرافتخار بدخشان،

خون نظام‌الدین‌ها و عبدالباسط‌ها به هدر نخواهد رفت و در پیکار علیه طالب تاریک‌اندیش در تاریخ با خط زرین حک خواهد شد و هیچ انتحار و انفجاری صدای نترس شما را خفه نخواهد توانست. بایست هیچ‌گاهی یکی از گفته‌های آموزنده توماج صالحی -این خواننده باشرف و در بند ایران- را فراموش نکنیم: «آزادی گران است؟ باشد، آزاد کشته می‌دهد. ولی روزش می‌رسد که تک‌تک جانیان محاکمه می‌شوند. آن روز ما به عدالت می‌رسیم و بعد به آرامش.»

حزب همبستگی افغانستان

۲۰ ثور ۱۴۰۳ - ۹ می ۲۰۲۴

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 163 نفر