آیا رسانهها واژه دیگری برای نظارت است؟
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
- نویسنده: جان پلجر
- منتشر شده در سه شنبه، 24 جدی 1392
نویسنده: جان پلجر | مترجم: احمر
منبع: سایت رسمی جان پلجر، ٢ جنوری ٢٠١٤
در نظرسنجی تازهای از مردم بریتانیا پرسیده شده که پس از تهاجم به عراق در ۲۰۰۳، چند تن به قتل رسیدند. جوابهای دادهشده تکاندهنده هستند. اکثریت گفتهاند که کمتر از ۱۰۰۰۰ تن کشته شدهاند. بر اساس مطالعات علمی، در حدود یک میلیون مرد، زن و کودک عراقی در جهنمی جان باختند که توسط دولت بریتانیا و متحدش در واشنگتن روشن شده است. این رقم با تعداد کشتهشدگان نسلکشی رواندا مساوی است. هنوزهم این قتلعام ادامه دارد، به بیرحمانهترین شکل.
چیزی را که این نظرسنجی آشکار میسازد این است که چگونه ما در بریتانیا توسط آنانی گمراه شدهایم که وظیفه دارند وضعیت را عادی جلوه دهند. ایدوارد هیرمن، نویسنده و آکادمیسین امریکایی، این مسئله را «معمولیجلوهدادن باورنشدنیها» مینامد. او دو نوع قربانی را در دنیای خبر شرح میدهد: «قربانیان باارزش» و «قربانیان بیارزش». «قربانیان باارزش» آنانی اند که از دست دشمنان ما زجر کشیده اند: یعنی اسد، قذافی و صدام حسین. «قربانیان باارزش» واجد شرایطی اند که آن را «مداخله بشری» مینامیم. «قربانیان بیارزش» آنانی اند که سد راه قدرت سرکوبکننده ما و «دیکتاتوران خوبی» را که ما استخدام کردهایم، قرار میگیرند. زمانی صدام حسین «دیکتاتور خوب» به شمار میرفت اما مغرور و سرکش شد و به حیث «دیکتاتور بد» منتسب شد.
اجسادی از ۲۴ کشتهشده در قتلعام حدیثه در عراق توسط نیروهای امریکایی (عکس از نشریه «دیلی میل»)
در اندونیزیا، جنرال سوهارتو باوجود کشتار تقریباْ یک میلیون انسان به کمک دولتهای بریتانیا و امریکا، «دیکتاتور خوب» بود. گذشته از این، او یک سوم نفوس تیمور شرقی را به کمک طیارههای جنگی و ماشیندارهای بریتانیوی از بین برد. حتا سوهارتو در لندن توسط ملکه پذیرایی شد و زمانی که به آرامی در تخت خوابش مرد، از او به حیث فرد روشنگر و نوین و یکی از ماها ستایش گردید. برخلاف صدام حسین، او هیچگاهی مغرور نشد.
جنگ فرقهیی شیعه و سنی به رهبری امریکا (کارتون از کارلوس لاتوف)
در دهه ۱۹۹۰ در جریان سفرم به عراق دیدم که دو مذهب مهم اسلام یعنی شیعه و سنی باوجود تفاوتهای شان در کنار هم میزیستند، حتا باهم ازدواج کرده بودند و یکدیگر را با افتخار عراقی میپنداشتند. خبری از القاعده و جهادیها نبود. تمامش را در ۲۰۰۳ با ترس و رعب تکه تکه کردیم. و اما امروز شیعه و سنی در تمام شرقمیانه علیه یکدیگر میجنگند. این قتلعام توسط رژیم عربستان سعودی تمویل شد که در عین حال سر میبُرند و علیه زنان تبعیض قایل اند. اغلب ربایندگان طیارهها در یازدهم سپتامبر از این کشور بودند. در ۲۰۱۰، ویکیلیکس سندی را افشا نمود که از جانب هیلری کلنتن، وزیر خارجه ایالات متحده، به تمامی سفارتخانههای شان فرستاده شده بود. او نوشته بود: «در سرتاسر جهان عربستان سعودی به حیث حمایتکننده اصلی القاعده، طالبان، النصره و دیگر گروههای تروریستی پابرجاست.» بازهم سعودیها متحدین باارزش ما هستند. آنان دیکتاتورهای خوب اند. خانواده شاهی بریتانیا همیشه به دیدار شان میرود. هر سلاحی خواسته باشند برای شان میفروشیم.
جولیان آسانژ، بنیانگذار و رییس سایت افشاگر ویکیلیکس
در تمام نوشتهام ضمیر شخص اول یعنی «ما» و «از ما» را به شیوه نطاقان و صاحبنظران استفاده کردم که ترجیح میدهند فرقی میان قدرتهای جنایتکار دولتهای مان و ما مردم عام نگذارند. تمام ما بخشی از یک اجماع عمومی پنداشته میشویم: تونی بلیر و حزب کارگر انگلستان و قصر سفید اوباما نیز بخشی از آن به شمار میآیند. پس از فوت نیلسون ماندلا ، بی.بی.سی. نخستین فردی را که به سراغش رفت دیوید کامرون بود و پس از آن اوباما. کامرون، فردی است که در بیست و پنجمین سال زندانی شدن ماندلا به افریقای جنوبی سفر نمود که به مثابه حمایت از رژیم آپارتاید این کشور به حساب میآید. اخیراْ اوباما در سلول ماندلا در جزیره روبن اشک ریخت، کسی که ریاست قفس گوانتامو را به عهده دارد.
برادلی میننگ، عسکری باوجدان امریکایی که اسناد جنایات ارتش این کشور را در اختیار سایت ویکیلیکس گذاشت.
آنان واقعاْ در مورد چه چیز ماندلا عزا برپا نموده بودند؟ واضحاْ نه به خاطر اراده خارقالعادهاش برای مقاومت در برابر نظام ستمگری که شرارتپیشگیاش سال به سال توسط دولتهای ایالات متحده و بریتانیا حمایت میشد. بلکه آنان از ماندلا برای نقش حیاتیاش در فرونشاندن قیام سیاهان افریقای جنوبی بر ضد بیعدالتی قدرت سیاسی و اقتصادی سفیدها سپاسگزار اند. مطمئناْ این یگانه دلیلی برای آزادی او از زندان بود. امروز همان قدرت سیاسی ظالم شکل دیگری از آپارتاید است که افریقای جنوبی را غیرمساویترین جامعه در کره زمین ساخته است. بعضیها این را «مصالحه» مینامند.
ادوارد سنودن، قراردادی امریکا که برنامههای جاسوسی این دولت را در اختیار همگان قرار داد.
ما در عصر معلومات زندگی میکنیم - یا حداقل این نکته را به یکدیگر میگوییم وقتی با تیلفونهای هوشمند خویش مانند دانههای تسبیح مصروف هستیم، سر ما پایین و ایمیل میخوانیم و پیام میفرستیم. ما با سیمها وصل هستیم؛ به یکدیگر پیام میفرستیم؛ و مضمون عمدهی این پیام خود مان هستیم. معرفی شناخت ما مود روز شده است. یک نسل پیشتر، آلدوس هاوکسلی در رومان «جهان نوین شجاع» [این رومان در ۱۹۳۲ به نشر رسید که جامعه لندن را در سال ۲۵۴۰ به تصویر میکشد و تاثیرات پیشرفت تکنالوژی بر انسانها را نشان میدهد] پیشبینی میکند که هدف نهایی نظارت بر اجتماع است چون این امر رضاکارانه و معتادکننده و پنهان در لفافه آزادی فردی صورت میگیرد. شاید هم حقیقت این است که ما در عصر معلومات نه بلکه در عصر رسانهای زندگی میکنیم. همانند یادگار ماندلا، تکنالوژی شگفتانگیز رسانهها نیز ربوده شدهاند. از تلویزیون بی.بی.سی. گرفته تا سی.ان.ان. معلومات را به شکل وسیع تغییرسوء میدهند. در ۲۰۰۵ در هنگام پذیرش جایزه نوبل برای ادبیات، هارولد پینتر درمورد نکتهای سخن گفت که «تسلط قدرت جهان در حالی که زیر نقاب مضحک نیروی صلح جهانی پنهان میگردد، عمل درخشان و کنایهآمیز و موفق هیپنوتیزم است.» ولی پینتر علاوه کرد که «این امر [صلح جهانی] به وقوع نپیوست. هیچگاهی چنین کاری نشد. حتا در حالی که این کار میشد، این کار نشد. اهمیت نداشت. چیزی بیارزشی بود.»
پینتر درمورد جنایتهای سیستماتیک ایالات متحده و سانسور پنهان که در موردش عمداْ حرف هم زده نمیشود، اشاره میکرد – معنایش این است معلومات حیاتیای که دید ما را پیرامون جهان بهتر میسازد از قید قلم باز میماند.
امروز دموکراسی لیبرال با سیستمی تعویض شده که در آن مردم به دولت کمپنیها پاسخگو هستند و نه برعکس. احزاب پارلمانی در بریتانیا خود را به همین دکترین مراقبت برای پولداران و رنج برای بینوایان وقف کردهاند. تکذیب مردمسالاری راستین تغییر مسیر تاریخی است. به همین خاطر جرئت ادوارد سنودن، چلسی میننگ و جولیان آسانژ تهدیدی است برای قدرتمندان و آنانی که به هیچکس جوابگو نیستند. این درس عینی برای آن عده از مایان است که باید یادداشتها را مرتب جلوه دهیم. گزارشگر کبیر کلاود کاکبرن به خوبی میگوید: «هیچگاهی به چیزی باور نکنید تا این که به طور رسمی رد نشده است.»
تصور کنید اگر در مقابل دروغهای دولتها قرار میگرفتیم و وقتی مخفیانه برای اشغال عراق آماده شدند افشایشان میکردیم، شاید امروز یک میلیون انسان زنده میبودند.