فیروزالدین فیروز از کفندزدی تا وزارت
- رده: گزارشها
- نویسنده: سمیرا صدرا
- منتشر شده در یکشنبه، 25 جوزا 1399
عقب موسیچهنماییها و خود را خدمتگار مردم جا زدن فیروزالدین فیروز و برنامه «سراچه» طلوع که این دست آدمهای حقیر و فاسد دولتی را هرازگاهی دعوت نموده شخصیت میتراشند، واقعیت دیگری هم وجود دارد؟ بعد از مرور شمهای از کارنامههای فیروزالدین فیروز در شفاخانه چهارصدبستر و وزارت صحت عامه چهرههای واقعی آنگونه که هستند برملا خواهند شد و شما پاسخ خود را دریافت خواهید نمود.
فیروزالدین فیروز به لحاظ سمت سیاسی «شوراینظاری» اخوانی است و یکی از داکتران بخش تدارکات و تدفین مردهها زمان برهانالدین ربانی در شفاخانه چهارصد بستر بود. آن زمان هزاران مریض و زخمی که در اثر اصابت مرمی، انفجار ماین و راکت سگجنگیهای تنظیمها به شفاخانه انتقال شده تداوی میشدند و کشتهشدهها بخصوص کشته شدههای نظامی (خط جنگ مجاهدین) کفن و تابوت شده به خانوادههای شان تسلیم میگردید. فیروز که در بخش تدارکات تدفین مردهها مسوولیت داشت، اکثرا گزارشها را دستکاری کرده ارقام فوتیها را چند برابر نشان میداد و پولی که از تکه کفن، تابوت و عطر مرده میماند بین خود و سایر همکاران مجاهدش تقسیم مینمود. این کار چون بین دیگر داکتران شفاخانه افشا شده بود، آنان را به نام «کفندزد» میشناختند. فیروز کفن دزد بعدها از جانب حزب جمعیت اسلامی بهحیث وزیر صحت عامه پیشنهاد شد و متعاقبا از سوی حکومت که گردانندگانش همه از جنس فیروز اند منظور گردید.
کارمندان بلندرتبه ریاستها، مدیریت پروژهها، مشاوران، روسای صحت عامه ولایات، معاونین و حتا اجیر و چوکیدار ادارات براساس روابط حزبی، منطقهای و فامیلی فیروزالدین فیروز تعیین و گاهی بهخاطر اینکه غضب استحضار گروههای غیرجمعیتی پارلمان را از سر خود دور کرده باشد تعیینات معین را به درخواست وکیلها و پولدارها و حلقات غیر خودیها در نظر میگرفت.
امتیازات چون: بورسهای تحصیلی پروژههای صحی، تداوی خارج از کشور بعضی از مریضان بیبضاعت همه براساس روابط و خویشخوریهای او پیش میرفت. نسخه و معاینات مریضان که شامل خودیهای وی نبودند سالها طول میکشید تا طی مراحل میشد و یک تعداد طی این مدت جان میداد و بقیه از رفت و آمد مکرر و کاغذپرانیهای بیحساب خسته شده از خیر تداوی در خارج میگذشتند.
چندی قبل اسنادی از سوءاستفاده او در صفحات اجتماعی هم دستبهدست میشد که پسرش مصطفی شریفی را که کارمند وزارت نیز نمیباشد، زیر نام سکرترش به سفر رسمی جهت شرکت در «۳۱مین کانگرس بینالمللی قابلهها» در اواخر جون ۲۰۱۷ به کانادا فرستاد که آنجا تقاضای پناهندگی نمود. در این اسناد گفته میشود که همسر فیروز نیز تحت نام قلابی قابله لطیفه به این سفر خارجی رفته است. مطابق این اسناد، در همه ساخت و پاختها داکتر وحید مجروح که سابق رییس ارتباط خارجه وزارت و رازدار فیروزالدین میباشد همدست بوده است. وحید مجروح که دوسیه فساد خودش قطور است، منحیث معین وزارت صحت عامه ارتقا نموده این روزها منحیث بچهفلم رسانههای افغانستان قهرماننمایی دارد.
فیروز یک تیم کاری دزد برای خود در صحت عامه ساخته بود تا در مقابل اندکترین کار خود پول بکنند و مردم را بچاپند. مثلا وقتی شفاخانهای بهخاطر جواز کار به این وزارت مراجعه میکرد، اداره مربوطه چک لیستهایی که حاوی مواد به سطح مجهزترین شفاخانههای دنیا است را برایش پیش مینمود تا به رویت آن برایش جواز بدهد. تجهیزات که در هیچ شفاخانه دولتی و غیردولتی وجود نداشت و هزینه تهیه آن برای شفاخانههای خصوصی میلیونها دالر را میطلبید. از آن جایی که هیچ شفاخانه خصوصی نمیتوانست مواد چک لیست را بهصورت کامل تهیه نماید مجبور میشد تا از راههای غیرقانونی مثلا دادن رشوه، جواز فعالیت دریافت نماید. بعضی صاحبان شفاخانههای خصوصی ولایات شمال شرقی بعد از پنج سال دویدن و جانکنی و سپردن پانزده هزار دالر رشوه به رییس قوانین بررسی صحی کابل موفق به دریافت جواز فعالیت گردیدند. آنان استدلال میکردند که در یک ماده چک لیست آمده است که: شفاخانه خصوصی باید امبولانس هوایی داشته باشند که تهیه آن چند میلیون دالر ضرورت دارد. به همین شکل صدها و هزاران شفاخانه خصوصی که در افغانستان ساخته شده اند جواز فعالیت خود را بعد از پرداخت پانزده الی سی هزار دالر به رییس قوانین صحی یکی از گماشتگان و دستکیهای فیروزالدین فیروز به دست آوردهاند. از رییس قوانین صحی بارها شکایت صورت گرفت ولی شخص فیروز به حمایت او برخاست و اوراق شکایات را با نوک کلک زده یک جو برای شان ارزش قایل نشد.
(خبرگزاری پژواک، ۱۶ ثور۱۳٩٩) با پخش این سند نوشت: وزیر صحت عامه افغانستان، شخصی را به معینیت مالی و اداری این وزارت معرفی کرده است که قبلا در موسسه منسوب به وزیر (GIA) مسئول مالی و اداری او بود. شفیق الله شهیم به اساس پیشنهاد داکتر فیروز الدین فیروز وزیر صحت عامه به تاریخ ۲۷ حمل، و حکم رییس جمهور اشرف غنی منحیث معین مالی و اداری این وزارت معرفی شده است.
پروژههای بزرگ صحی که در ولایات خدمات صحی ارایه میکنند و قیمت فندهای شان چندین میلیون دالر میشد بعد از پرداخت حداقل یک لک دالر به فیروز در داوطلبیها برنده اعلام میشدند و البته که برندهها هم مصارف خود را از طریق کمکردن یا ندادن معاش کارمندان، تهیه ادویه بیکیفیت، دزدیدن لوازم لوجیستیکی یا در کل پایینآوردن کیفیت خدمات صحی جبران مینمودند.
فیروز تازه به چوکی وزارت صحت لم داده بود که کشور آلمان ساختن چندین شفاخانه در ولایات شمال شرقی چون کندز و تخار را با همه تجهیزات طبیاش روی دست گرفت. بعد تکمیل بخشی از کار شفاخانههای نامبرده مقدار شانزده لک دالر بودجه شفاخانه تخار بین عزیزی بانک و وزارت صحت گم شد. پولی که تعمیر نیمهکاره شفاخانه تخار باید تکمیل گردیده و تجهیزات و لوازم ضروری آن خریداری میگردید زیر رهبری فیروز باد هوا شد.
حکم استفاده از شفاخانه را با کمبودات متذکره با وعده بر این که بعدا تهیه و تکمیل میگردد برخلاف پرنسیبها و قوانین تدارکات صادر شد و فیروزالدین فیروز در طی پنج سال دوره کار خود سرنوشت ۱.۶ میلیون دالر اختلاس شده شفاخانه تخار را به دلیل اینکه خودش در این دزدی شریک بود معلوم نکرد و تاهنوز نامعلوم است. البته سایر شفاخانهها هم با عین سطح اختلاس به بهرهبرداری سپرده شدند و جز سر و صدای اندک که در اوایل از سوی هیات تسلیم شوندههای شفاخانهها ایجاد کرد و بعد با تهدید به اخراج خاموش شد دیگر کسی آن دزدی چندین میلیون دالری فیروز را پیگیری نکرد.
رقابت آزاد، داوطلبیهای شفاف و مقرریهای قانونی بیمحتواترین و بیارزشترین اصطلاحات و مفاهیم وزارت صحت عامه تحت رهبری فیروزالدین فیروز بودند که گاهی در عرصههای تشریفاتی و رسانهها برای فریب مردم از آن نام گرفته میشد.
فیروزالدین فیروز با اینگونه نمایشات عوامفریبانه کوشید چهره کثیف و فسادش را بپوشاند.
شما خواننده گرامی ضمن اینکه فیروز کفندزد را یک مقدار شناختید و به ماهیت برنامه «سراچه» طلوع پی بردید که چطور این رسانه ناپاکترین آدمها را با مطرحکردن مزخرفترین سوالها چهره وطندوست، شرافتمند و خدمتگار به ذهن مردم میدهد و همچنان ماهیت میانتهی اداراتی که به این وزارت جایزه و لقب «بهترین وزیر صحت جهان» را تقدیم کردند را هم دانستید که واقعا مثل نمایشات کودکانه فیسبوکی او که گاهی در بسهای شهری عکس میگرفت و گاهی در داروخانهها و کتابفروشیها، استفراغآور است.
چگونه ممکن است کشوری که در فساد اداری، موادمخدر، فقر و بیکاری، جنگ و ناامنی، خدمات صحی لقب بدترین را از سوی حامیان و تمویلکنندگان اصلی خود به دست آورده است «بهترین وزیر صحت را داشته باشد؟» تنها در جریان بحران کرونا هم دزدیها و خیانتها و بیبرنامگیهای فیروزالدین برملا گردید که او برای کسب همدردی تعدادی و فرار از مسوولیت، خود را به دروغ مصاب به کرونا اعلام کرده روزها از دید رسانهها و مردم پنهان گردید.
اخراج فیروزالدین فیروز رابطه مستقیم به حیف و میل پولهایی دارد که به مبارزه با ویروس کرونا اختصاص داده شده بودند. او با برکناری از وزارت در پستی از آن «اظهار مسرت» کرد، درحالیکه معلوم بود با ارگ حامی فاسدان جورآمد کرده بود که به آرامی کنار رفتن از مقام را بپذیرید در مقابل بهخاطر آنهمه پولهایی که تا انتها جیبش را پر کرده بود، به سارنوالی کشانیده نخواهد شد. هرچند، که تبدیلی او و سایر وزیران فاسد و خاین هیچ اهمیتی ندارد. باید از حلقوم فیروز و امثالش میلیونها دالر کشیده شوند. او درست مثل ضیا یفتلی اخوانی-جمعیتی دیگر که ۴۲ میلیون دالر تجهیزات کمکی شفاخانه چهارصدبستر را هنگام ریاست خود قند و قروت نمود با پررویی نوع تنظیمی متوسل نشد و اخراج خود را تصفیه قومی نام نگذاشت.