«شورای حراست و ثبات افغانستان»، وسمه بر ابروی کور
- رده: مقالات
- نویسنده: فرزاد
- منتشر شده در سه شنبه، 01 جدی 1394
یکبار دیگر تعدادی از سران بدنام تنظیمی با قی شده های کابینه فاسد کرزی دور یک دسترخوان جمع شده «شورای حراست و ثبات افغانستان» را اعلان کردند. از دور پیداست که شخص حامد کرزی در پس این شورا کلهکشک دارد و آنرا منحیث آله فشار برای غصب مجدد قدرت مورد استفاده قرار میدهد.
برای درک ماهیت این شورا، لازم نیست زیاد تحقیق کرد، فقط مرور رده رهبری آن همه چیز را در مورد آن بیان میدارد: سیاف، قانونی، اسماعیل خان، بسمالله خان، ارغندیوال، رحیم وردک، صادق مدبر، عمر داوودزی، روف ابراهیمی و.... کسانی که مسئول اصلی وضعیت ابتر کنونی اند امروز حرافی نموده تصور دارند که ملت گذشته ننگین شانرا فراموش کرده است.
اینان که اکثر شان در گذشته مقامات کلیدی دولت پوشالی کرزی را در چنگ داشتند، با دیدهدرآیی میکوشند دوران خود را بهشت و متفاوت از آنچه امروز در کشور میگذرد توصیف کنند. اما کیست نداند که شرایط اسفبار کنونی کشور ما پیامد سیاستهای خاینانه و ضدملی کرزی و باند چهلدزدش میباشد. این کرزی و کابینه غارتگرش بود که چهارده سال تمام با ساخت و پاختها و معاملهگری ها و چور و چپاول بینظیر در تاریخ ما، افغانستان را به سوی تباهی کامل سوق داد. اینان بودند که افغانستان را به چهل کشور فروختند و بیارادهترین و بوگرفتهترین حکومت را بر ملت تحمیل کردند.
امروز طالبان وحشی تحت رهبری همان آدمخواران پلیدی ملت را زجرکش نموده افغانستان را به حمام خون بدل کرده اند که در اثر بخشش و سیاست طالبانی کرزی از زندانها رهایی یافته و با احترام تمام و با پول بیتالمال برایشان دفتر و دیوان داده شد. کرزی با همه اکت و اداهای دروغین ضدغربیاش، منحیث گدیگک کوکی امریکا وظیفه داشت که افغانستان را به سوی بیثباتی سوق داده به تروریستهای طالبی و تنظیمی بسپارد که امروز مردم تیرهروز ما تاوان آنرا با جوی خونی که در سراسر خاک ما جاریست میپردازند.
یک نمونه از هزاران پست افغانها در فیسبوک که تنفر شانرا از شورای نوتاسیس جنگسالاران ابراز نموده اند.
سیاف منحیث رییس شورای جدید پیاپی در سخنرانیاش از تلاش برای «بهبود وضعیت» و «اصلاح نظام» حرف میزد. او اگر متخصص «ثبات» و «اصلاح» میبود، ابتدا باید آنرا در قلمرو سلطنت خودش در پغمان عملی ساخته چپاولگرانی چون زلمی توفان، ممتاز، ملاعزت، خالد و دیگران را رام مینمود که بر ناموس و مال مردم تجاوز نکنند. او باید اول ننگ تجاوز گروهی بر زنانی در پغمان را از پیشانیاش بشوید که سال گذشته ملت را تکان داد و همه میدانند که چند تن از متهمان اصلی این قضیه با پشتپناهی خودش تا کنون از چنگ عدالت فراری اند.
سیاف داد میزد که «کل مردم باید به راهی بروند که ملت در آن روان است و ملت خواهان آن است». این آقا فقط کافیست انعکاس تاسیس شورای جدیدش را بین افغانها در شبکههای اجتماعی ببیند که تا چه حد از تیکهداران دین و جهاد منزجر بوده و بر پیشانی شان چلیپای سرخ زده اند. ملت تا هنوز خون ۷۵هزار کابلی شهید را فراموش نکرده است که به رهبران و عوامل اصلی این جنایت سر خم کند. دیگر شما با ستمگریها و وطنفروشیهای تان آنچنان بین مردم زده شدهاید که حتی جرأت بیرون شدن از زیرزمینیّهای تانرا ندارید. شما تنها برای باداران غربی و بخصوص امریکایی تان خریدار دارید و شما را بر ملت تحمیل میکنند. دعاگوی خیر شما امریکاست و به همین دلیل وقتی با مشکل صحی مواجه شدی فوری هیلیکوپترهای امریکایی از پایگاه بگرام به کمکت شتافتند.
جالب اینجاست که سیاف طی روزهای قبل از اعلان شورا، با افتخار تصاویر ملاقاتهایش با قومندان عمومى ايساف جنرال كيمبل و سفیران چند کشور غربی را که در دفترش در پغمان صورت میگرفت در صفحه فیسبوکش نشر میکرد. او که در هر جملهاش چند بار کلمات «جهاد» و «مجاهدین» را جهت اغوای تعدادی افراد ناآگاه قلقله میکند، اما در عمل پشتوانه بالا پریدنهایش نه «مجاهدین» بلکه امریکا و ناتو و دیگر غربیهای «ملحد» است.
سیافها اگر بین مردم پایگاهی میداشتند، مجبور نبودند که سال چند بار «شورا» و «ائتلاف» و «جبهه» و «اتحاد» ایجاد کنند و با گذشت دو روز ازهم بپاشند. حرکتهایی که مغایر خواست ملت و بر محور منافع شخصی و گروهی و پولی چند عنصر ضدملی استوار باشند، عمری نداشته پس از چند صباحی ازهم میپاشند.
از رهبران دیگر این شورا بسمالله خان است که گذشته از همه چیز، پروژه پشکل خریدن هشتاد میلیونیاش ماههاست فکاهی شبکههای اجتماعی شده ولی او برایش پاسخی ندارد.
یکی از شاهمهره های فساد و مزدوری در اداره گندیده کرزی شخص عمر داوودزی بود که درین شورا سر و کله اش پیداست. او روابط ارگ با استخبارات منطقه را تنظیم نموده بوجی های دالر به چنگ میآورد. به همین دلیل او طی ۱۴ سال مهمترین پستها از مسئولیت دفتر کرزی تا وزارت داخله و سفیر در ایران و پاکستان را در چنگ داشت. جالب است که این آقا با آنهمه گذشته ننگینش، در مراسم اعلام موجودیت شورای جدید، بیش از دیگران علیه پاکستان کف بر دهان آورد تا خود را پاک وانمود سازد. ملت دیگر درک کرده است که اگر پاکستان یکچنان نوکران سرسپرده گلبدینی و طالبی و تنظیمی نمیداشت، هرگز قادر نبود به این آسانی افغانستان را صوبه پنجمیاش پنداشته در آن تخم شرارت و نفاق و خون بکارد.
چون حافظه تاریخی افغانها معمولا ضعیف عمل میکند، بگذارید اندک گذشته این آقا را برایتان بازگو نمایم. ماه اکتوبر ۲۰۱۰ بود که اسناد سایت «ویکی لیکس» و سایر نشریات معتبر جهان از واریزشدن بوجی های دالر به ارگ حامد کرزی از جانب استخبارات گوناگون و بخصوص «واواک» ایران پرده برداشتند. روزنامه «نیویارک تایمز» به تاریخ ۲۴ اکتوبر ۲۰۱۰ طی مطلبی به نقش عمر داوودزی در زمانی که رییس رفتر کرزی بود، درین زمینه پرداخت.
این روزنامه فاش نمود که در جریان یک سفر حامد کرزی به ایران، فدا حسین مالکی، سفیر ایران در افغانستان خریطهای مملو از بستههای یورو را به داوودزی سپرد تا منافع ایران را در ارگ ریاست جمهوری پاسداری نماید. به نقل از دیپلمات های غربی، این روزنامه نوشت که وظیفه داوودزی تحفظ منافع ایران در افغانستان است. داوودزی و کرزی از این پول برای خرید اعضای پارلمان، بزرگهای قومی و قومندانان طالبان استفاده میکردند. روزنامه از مقامات افغان و غربی نقل میکند که داوودزی پول دریافتی از استخبارات ایران را، که ماهانه سر به دو میلیون دالر میزد، شخصا در دفترش نگهداری میکرد و خودش صاحب حداقل شش خانه در دوبی و وانکوور کانادا شده است.
مشت نمونه خروار کافیست و لازم نیست که دزدی ۲۵میلیون دالری قانونی از وزارت معارف و یا کارنامههای زمیندزدی اسماعیل در هرات و تاریخچه سایر اعضای این شورا را بکاوییم.
آنچه مثل آفتاب روشن است، سیاف و اطرافیانش هیچکدام دلسوزیای به حال ملت و «ثبات» کشور نداشته بلکه این شورا را به خاطر «حراست» از سرمایههای حرام و تجارتهای سودآور شان راه اندازی کرده اند تا با فشار بر حکومت، مثل گذشته باجگیری نمایند.
این شورا که بر خود بیشرمانه تاپه نماینده مردم و «حراست» از کشور را میزند هرگز از مردم ما نمایندگی نکرده و حربهایست بدست جنگسالاران بدنام و چوکرههای کرزی که از این طریق میکوشند زمینه را برای یک دور دیگر لمیدن به ارگ برای خود مساعد سازند. کرزی که تاپه فاسدترین و بیارادهترین حاکم افغانستان بر پیشانیاش حک شده است، دریافته است که نه از طریق مردمی که از او متنفر اند بلکه با سنگر گرفتن پشت یکچنین عناصر زورگو و خودفروختهتر از خودش میتواند به اهداف پلیدش دست یابد و بس.
بین گردانندگان حکومت وحشت ملی و این جمع هیچ تفاوت ماهوی وجود ندارد، تمامشان طی بیش از سه دهه گذشته مسبب تیرهروزی مردم و فروبردن افغانستان به گودال اشغال، فساد، تروریزم، موادمخدر و فقر و فلاکت اند. اینان همه بخشی از مشکل افغانستان بوده فقط با طرد شان توسط ملت میشود راه برای «ثبات» مهیا شده از یکپارچکی، تمامیت ارضی، استقلال، حیثیت و دیگر ارزشهای ملی «حراست» صورت گیرد.