خبرگزاری «صدای افغان» یا تفاله نشخوار شده‌ی «صدا و سیما»ی ایران

لوگوی تفاله نشخوار شده‌ی صدا و سیمای ایران (آوا)

در ارتباط به تظاهرات گسترده حزب همبستگی افغانستان علیه اعدام زندانیان سیاسی در ایران، که همزمان به تاریخ ۹ دلو در کابل، هرات، جلال آباد و مزار براه افتیده بود ، واکنش های متفاوت را از جانب رسانه های گوناگون شاهد بودیم که هریک می کوشیدند با در نظرداشت پیوند های سیاسی پیدا و پنهان خود، این رویداد با شکوه را انعکاس دهند. حتی رسانه های بزرگ جهانی مانند بی بی سی که صدای "بی طرفی" شان گوش همه را کر کرده است نتوانست بی تفاوت از کنار این خبر بگذرد و نوشت: "تظاهرات ضد ایرانی در چند شهر افغانستان" نه اینکه " تظاهرات حزب همبستگی افغانستان علیه رژیم جمهوری اسلامی و در دفاع از زندانیان سیاسی ایران" ، افزون بر آن در متن خبر چند جای پسوند "ملی" در کنار نام حزب همبستگی افغانستان آمده است و نوشته اند؛ "حزب همبستگی ملی افغانستان" آیا میشود از بی بی سی که خود را " امپراتور مطبوعات آزاد و بی طرف " قملداد میکند و " صداقت،عدالت و صحت در خبر" را معیار کار " اطلاع رسانیش " قرار داده است، چنین اضافه سازی ولو با پسوند ملی هم باشد،پذیرفت؟ یا بدون تامل و تحقیق به سهل انگاری و بی دقتی گزارش دهنده خبر نسبت داد و بی بی سی را مسئول آن ندانست؟ ادعای پرطمطراق بی بی سی همواره اینست که نخبه ترین گزارشگران را با خود دارد، پس چطور در ارائه نام حزب بزرگ و مردمی چون حزب همبستگی افغانستان اشتباه می کند؟

در کنار بی بی سی و سایر رسانه ها، یکی از سایت های انترنتی بنام "خبر گزاری صدای افغان" نیز نکات چند پیرامون این اعتراضات نوشته است که جای مکث دارد. خوب است در نخست نگاه کوتاهی بر محتوای این سایت بیاندازیم و بعد به موضوع بر گردیم. زمانیکه بیننده در نگاه اول وارد این سایت میشود به این فکر می افتد که با یک سایت کاملا ایرانی و از نوع ولایت فقیه روبروست، دستار های آخندی و چرندیات بنام خبر، گزارش و تحلیل که در هرکدام چند واژه "ایران" و "جمهوری اسلامی" خود نمایی می کند، حدس بازدید کننده را قوت می‌بخشد که در حال وب گردی در سایت خامنه‌ای / احمدی نژاد است. اما با چند کلیک متوجه نام سایت میشود؛ "خبرگزاری صدای افغان"! پس این سایت افغانی است و آن هم "صدای افغان"؟!! اما چرا مطالب سایت با خون و کشتار رژیم ددمنش خامنه ای / احمدی نژاد آزین شده و بیشتر ثناگوی خونریز صفتی های جمهوری اسلامی است؟ در نهایت بازدید کننده به این نتیجه میرسد که؛ درست این سایت را یک تعداد از افغان ها راه اندازی کرده اند، افغان های مزدبگیر،حوزه ای قم نشین ولایت پرست و جاسوس ایران، تعدادی که تن به این پستی و بیشرافتی داده اند. خوب ما که ازین جنس رسانه ها کم نداریم! حتی تعداد آن بر رسانه های مزدبگیر سایر کشور ها می چربد؛ تمدن ها، فردا ها، نور ها و نورین ها در کشور شغالی شده ما کم نیستند! اینجاست که بوی گند همچو رسانه ها بویژه این سایت بالا میاید و عق آور است که روی مطالب بیشتر کلیک کرد.

متن نوشته پر است از ابراز انزجار و اتهامات دروغ و ناروا نسبت به تظاهر کنندگان و به اصطلاح این نوکران سر سپرده واواک " تعدادی از عناصر بی بند و بار و معلوم الحال". نویسنده بر تمام واقعیت های روزگار چشم می پوشد و یکسره می کوشد تا ارادت خود را به ارباب ثابت کند و تا میتواند کف بر دهان میاورد وبه تخطئه این همایش مردمی می پردازد. در ابتدا افغانستان را به بازار تشبیه می کند که هر متاعی در آن قابل دسترس است و هر کس در مرغوب جلوه دادن کالای خود از دیگری پیشی می گیرد:

"هستند افراد معامله گر و فرصت طلبي كه با اجناس صددرصد تقلبي و ناپخته، وارد آشفته بازار كشور گرديده و با پيشكش كردن كالاهاي بي كيفيت و نامرغوب فكري و انديشه اي، موجبات تخديرذهن و روان تعدادي از خريداران ساده و بي خبر از همه جا را، فراهم مي كنند."

نویسنده درست حدیث نفس خود و برادران همفکرش را بیان می کند، مزدوران پست روشنفکر و غیر روشنفکر که هر صدای آزادیخواهی و عدالت خواهی را با گلوله تکفیر نشانه می گیرند و با حضور گرم در آشفته بازار سیاسی و فرهنگی افغانستان به نیابت از ارباب دم می شورانند. با اکت و ادا های ایرانی و بکاربرد واژه های "ناب فارسی" چهار نعل از بادار سبقت می گیرند و در سفارت خون و خیانت از آنان "بزرگداشت" بعمل میاید. ترهات اینگونه ادامه پیدا می کند:

"دسته‌ای از افراد معلوم الحال، پرچمدار اين گونه حركت هاي ضد ملي و بحران آفرين شده و هر از گاهي با عناوين و بهانه هاي گوناگون، معضل و چالشي را براي دولت و ملت افغانستان بوجود مي آورند."

حرکت های اعتراضی افراد "معلوم الحال" هرزه نویس را به تب لرزه مرگ انداخته و او را وامیدارد تا برای بقأ خود در ساختار جاسوسی رژیم جنایتکار خامنه ای – احمدی نژاد هر چه در توان دارد علیه شیر زنان و شیر مردان نترس که خواب را بر این مزدبگیران حرام ساخته بیرون دهد. منظور تان از افراد "معلوم الحال" که اینگونه حرکت های "بحران آفرین" را براه می اندازند چه کسانی است آقا یا خانم نویسنده؟ مادرانی که فرزندانشان بوسیله رژیم جنایتکار ولایت فقیه تیر باران شده اند و برای بیان درد و نفرت شان به جاده ها می آیند؟ جوانانی که خون پاک برادرانشان در زندان های مخوف جمهوری اسلامی به زمین می ریزند؟ و یا انسان های دردمندی که خون هموطن و هم نوعش را پاس میدارند و با تخم گندیده و رنگ سیاه لانه جاسوسی رژیم سفاک را نشانه می گیرند؟ شاید این افراد متعهد از دید شما که "مواجب گیر" اربابید اینطور به نظر آیند، زیرا شما و دوستان قلم دار و تفنگ دار تان حتی یک گام هم بدون اجازه ارباب بر نمیدارید و اگر هم بردارید و باب طبع سالار قرار نگیرد سرزنش میشود. اما این را به یاد داشته باشید که همه مردم افغانستان مانند شما نیستند، هستند تعداد زیاد از انسان های رسالت مند که زندگی در بند را نمی پذیرند و نه تنها رژیم خون خیانت شما را محکوم می کنند، که اشغالگران جنایت پیشه را نیز آماج حملات خود قرار میدهند. شاید شما از این در هراسید که رابطه دولت های ایران و افغانستان خراب گردیده و این میتواند بازار گرم جاسوسی شما را کساد کند ولی ازین ناحیه نگران نباشید، تا این پوستین ملا است و حضور اشغالگران رنگارنگ در کشور شغالی شده ما، میتوانید به "مواجب" گیری تان همچنان ادامه دهید.

در ادامه نویسنده تظاهر کنندگان را (که منظورش حزب همبستگی افغانستان) است به این متهم می کند که چرا علیه اعدام ها و شکنجه های مسلمانان بوسیله اسرائیل شعار نمیدهید و همیشه جمهوری اسلامی را به باد انتقاد می گیرید، ازین هم پا را فراتر گذاشته و با بستن چشم و گوش خود اینگونه سیاه بر روی سفید می نویسد:

"اين همه ظلم و جنايت در برابر چشمان اين تظاهر كنندگان و همفكران شان در كشور خودشان افغانستان رقم مي خورد؛ از عمليات هاي انتحاري گرفته تا بمباران هاي هوايي« ناتو» كه موجب كشته شدن صدها تن از هموطنان بيگناه و مظلوم خود ما مي شود، چگونه است كه اين تعداد از افراد، در اين گونه موارد و مواقع، رگ غيرت شان كلفت نمي شود و عليه طالبان و نيروهاي خارجي، گلوهاي شان را پاره نمي كنند؟!"

تو گویی که نویسنده تازه از خواب بیدار شده و تنها این همایش مردمی که خود و بادارش را به لرزه انداخته است می بیند، لابد چشمش را بازتر می کرد و خود را زحمت میداد تا بیشتر در مورد حزب همبستگی افغانستان مطالعه کند و حداقل چند عکس از اکسیون های دیگر حزب را ببیند و انگشت بر دهان کند که این ها چه انسان های گرامی و نترس اند که نه تنها جمهوری جنایتکار مرا، بلکه "ارباب بزرگ" و متحدانش را نیز آرام نمی گذارند. شاید او میداند، زیرا قلم بدست خبر گزاری "صدای افغان" است و باید از آنچه که درین ملک میگذرد با خبر باشد، اما نمیتواند آنرا بر زبان آورد، چون دیگر جایی برای چرند پراگنی او نمیماند و نمیتواند خواننده "ساده دل" را بفریبد. حزب همبستگی افغانستان افتخار آن را دارد که همیشه موضع مردمی داشته و همواره صدای رسای مردم افغانستان علیه اشغالگران جنایت پیشه و نوکران دینی و غیر دینی اش بوده است. تظاهرات با شکوه حزب همبستگی افغانستان بتاریخ ۱۰ اسد سال جاری در کابل علیه کشتار غیرنظامیان بوسیله نیروهای اشغالگر امریکایی و ناتو مشت کوبنده است بر دهن این مفتری مزدور و سایر همفکران حقیرش که اینگونه بر ما اتهام می بندند. حد اقل عکس زیر از تظاهرات حزب در ۱۰ اسد میتواند پاسخ دندان شکن به او و شرکا باشد:

ویا این جرئت را بخود بدهد و به سایت حزب همبستگی سری بزند و یا هم با این لینک عکس های بیشتر از این تظاهرات را ببیند.

تصاویر بیشتر از تظاهرات ضد نیروهای اشغالگر در کابل 

واواکی "معلوم الحال"، حالا دیدید که ما نه از "برای پول" و "پروژه" مانند شما "گلو پاره می کنیم" و نه هم دل به مقام و چوکی درین دولت پوشالی بسته ایم، آنچه ما را وامیدارد که بی هراس ، نترس واستوار قدم بگذاریم؛ تعهد ما به این میهن غرق در خون و خیانت از دست جنایت پیشگان جهادی، طالبی و سایر برادران فکری شماست. چنانچه رسم تمام خشک اندیشان فاشیست است که زمانی پای استدلال شان می لنگد، چوب تکفیر را به دست گرفته و مخالفان را با هزار و یک دلیل برچسب کفرو ملحد میزنند ، سرانجام مشاطه گر رژیم اعدام و زندان لاطائلات اش را اینگونه پایان میدهد:

"از همه ي اينها كه بگذريم، اما از يك واقعيت ابداً نمي توان گذشت و آن اينكه دولت جمهوري اسلامي ايران، دولتي است كه بر اساس و مبناي جهان بيني اسلامي، بنيان گذاشته شده است و چيزي را كه «كميته بين المللي ضد اعدام» فراموش كرده است، آن است كه دولتها و كشورهاي اسلامي، براي اجراي قوانين و احكام الهي، هيچگاه منتظر دستور و اجازه آن نهاد و عمال دست پروده آن نمي مانند."

خوب دیده شد که بلاخره هرزه نویس ما آنچه را که میخواست و در لابلای کلمات نتوانست پنهان کند بیرون داد، یعنی رژیم جنایتکار ایران هر چه خواست میتواند بر مردم خود و مهاجرین که در پی لقمه نانی میهن خود را ترک کرده اند، نازل کند؛ کسی هم حق ندارد علیه آن چیزی بگوید، چه رسد به اینکه در جاده های کابل و سایر شهر های افغانستان جمعی پر شور عکس های احمدی نژاد و خامنه ای را به آتش بکشند و علیه رژیم جنایتکار شعار سر دهند. خامنه ای حق دارد که رشید ترین فرزندان ایران و معصوم ترین هموطنان ما را به جوخه اعدام بسپارد، اما ما حق نداریم در مقابل ددمنشی های این جلاد و نوکران پست فطرت اش صدای خود را بلند نمایم، چون در آنجا یک دولت "اسلامی" و آن هم از نوع "ولایت فقیه" پابرجاست و دیگر نیازی نیست تا حرف از عدالت و حقوق انسانی بمیان آید. در اخیر به شما و سایت جاسوس پرور تان که تحت قیادت سید عیسی حسینی مزاری تخم حرام افغانی و نوکر در خانه خامنه ای " فعالیت نشراتی " دارد،کوتاه میگویم: شما هرچه در توان دارید، میتوانید به مداحی خود برای گرفتن "مواجب" بیشتر از ارباب ادامه دهید، ما هم هیچگاه آرام نمی نشینیم و همیشه در پی افشای مزدوران قلمی که خود را با هزار ویک رنگ فریب و تذویر می آلایند خواهیم بود. به همین اندازه که به آدمکشان جهادی، طالبی و اشغالگران امریکایی و ناتو می پردازیم، کاظم کاظمی ها، پرتو نادری ها، رهنورد زریاب ها،ابوطالب مظفری ها ،فرشته حضرتی ها وسایر برادران و خواهران فکری شما را نیز بی نقاب می سازیم.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 216 نفر