گلبدین تحت برنامه امریکا به آذربایجان تروریست میفرستاد
- رده: مقالات
- نویسنده: احمر
- منتشر شده در جمعه، 20 میزان 1397
در سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۴، جنگی میان آذربایجان و ارمنستان بر سر تصاحب منطقه قرهباغ علیا درگرفت. آذربایجان خواستار کمک از امریکا، ترکیه، ایران و پاکستان گردید و ارمنستان متوسل به روسیه شد. این زمینهای برای کشورهای غربی و بخصوص امریکا بود تا بر ذخایر نفت این کشور تسلط یافته و در ضمن بنیادگرایان را علیه دولت روسیه به آنجا بفرستند. از اینرو، دولت آذربایجان قرداد ۳۵ میلیارد دالری استخراج نفت را با ۸ شرکت غربی امضا کرده و پای بنیادگرایان را به منطقه قفقاز باز کرد.
در ۱۳ نوامبر ۱۹۹۳، روزنامه «کرسشین ساینس مانیتور» گزارشی به نشر رساند:
«مقامات امنیتی در این منطقه کوهستانی [قرهباغ علیا] که دژ مستحکم نیروهای قومی ارمنی میباشد، به روزنامه "کرسشین ساینس مانیتور" مجموعهای از موادی را نشان دادند که مشمول اسناد ذیل میشوند: متون اسلامی چاپشده در افغانستان، کتابچهها و جدول تشکیلات قطعات نظامی، نامههای خصوصی فرستادهنشده با نشانی پاکستان و افغانستان، و عکسهای شخصی جنگجویان افغان در مناطق شناختهشدهی آذربایجان گرفته شدهاند.»
و در قسمت دیگر میافزاید:
«براساس گزارشهای روزنامههای غربی، در اواسط اگست روشن جوادوف، معین وزارت داخله [آذربایجان] سفر مخفیای به افغانستان داشت. در آنجا با گلبدین حکمتیار، صدراعظم افغانستان و رهبر تنظیم بنیادگرای "حزب اسلامی" ملاقات کرده و گزارش میشود که قراردادی را بسته است. منابع غربی در ایروان بدین باور اند که جنگجویان مذکور مربوط گروه حکمتیار میشوند.»
به تاریخ ۲۳ می ۱۹۹۴، در گزارشی تحت عنوان «حکمتیار به آذربایجان نیرو میفرستد»، روزنامه «دی مسلم» چاپ پاکستان افشاگری بیشتر میکند:
«پشاور: حزب اسلامی (گروه حکمتیار) برای استخدام جنگجویان در جمهوری آذربایجان گام برداشته است و گفته میشود که در حدود ۵۰۰ افغان رهسپار باکو اند.
این استخدامها بیشتر در پشاور توسط قومندان فضلالحق مجاهد صورت گرفته و چندین گروه جهت اجرای وظایف گوناگون به آذربایجان گسیل شدهاند.»
در قسمتی از کتاب «جنگهای نامقدس - افغانستان، امریکا و ترویزم بینالمللی» به قلم جان کی. کولی میخوانیم:
«تاثیر آنی و مستقیم جنگجویان پیشین جهاد افغانستان در چچنیا و قرهباغ علیا و همچنان تاجیکستان احساس گردید. در اواخر تابستان ۱۹۹۳، گلبدین حکمتیار، معشوق پیشین سیآیای و آیاسآی، افغانهایی را اجیر میکرد تا در آذربایجان برضد ارمنستان و متحدان روسیاش بجنگند. به این سربازان اجیر روزانه معادل یک دالر پرداخت میشد که کمی بیشتر از معاش ماهوار شان یعنی ۱۰ تا ۲۰ دالر بود. در ضمن، به آنان وعده سپرده شده بود که در صورت پایان قرارداد، هرکدام ۵ هزار دالر نیز دریافت خواهند کرد. حیدر علیاف، رهبر پیشین کمونیست آذربایجان [رییسجمهور وقت و پدر رییسجمهور کنونی]، تصدیق نمود که قراردادی را با "جبهه مردمی آذربایجان" امضا نموده که براساس آن، افغانها یا جنگجویان پیشین جهاد که حالا دیگر نیازی به آنان در پاکستان نیست، میتوانند پولی با جنگ علیه عیسویان ارمنی کمایی کنند. حکمتیار که در جنگ ۱۹۹۱ خلیج همدست صدام حسین شده بود، حمایت قبلی مالی عربستان سعودی را از دست داده بود و ظاهرا پولی از جانب اسامه بن لادن دریافت نمیکرد. از همین رو، ضرورت به پول داشت و از این طریق او میتوانست به رویای "صدور" انقلاب اسلامیاش ادامه داده و با فراهمنمودن سربازان مزدور برای ارتش آذری پولی به دست آورد.»
تعهدنامه فردی که توسط حزب اسلامی به آذربایجان فرستاده شده است.
مطابق یافتههای سازمان جاسوسی خارجی روسیه، از سپتامبر ۱۹۹۳ بدینسو در حدود ۱۵۰۰ سرباز اجیر افغان داخل آذربایجان شده بودند.... در تابستان ۱۹۹۴، تعداد شان به ۲۵۰۰ تن افزایش یافته بود که در جبهه جنوب در امتداد مرز مستقر شده بودند.... پس از تحمل تلفات بالا در جنگ با ارمنیها، "غند افغان" آذری در ۱۹۹۴ منحل گردید. جنجگویان باقیمانده به حملات خرابکارانه و دهشتافگنانه رو آوردند.» (جان کی. کولی؛ «جنگهای نامقدس - افغانستان، امریکا و تروریزم بینالمللی»؛ فصل «روسیه»؛ صفحه ۱۸۰؛ نسخه انگلیسی.)
افزون بر این، نشریات معتبری از حضور ملیشههای حزب وحدت و دوستمی که در آن زمان از متحدان حزب اسلامی بودند نیز گزارش میدهند ولی رهبری اصلی به دست آخری بوده است.
نشریه «گلوبل ریسرچ» در مقالهای به نقل از کتاب «یادداشتهای آذربایجان» به قلم ریچارد سیکورد مینویسد:
«در آذربایجان، این جمهوری پیشین شوروی عربهای افغان (منظور از عربهایی که در جهاد افغانستان اشتراک ورزیده بودند. م) در رخنه شرکتهای نفت امریکا به این منطقه یاری رساندند. در ۱۹۹۱-۹۲، ریچارد سیکورد (Richard Sechord)، هینی ادیرهلوت (Heinie Aderholt) و اید دیربورن (Ed Dearborn)، سه کهنهسرباز عملیاتهای امریکا در لائوس و ایران-کنترا، در پوشش کارمندان یک شرکت نفت به نام "میگا آیل" (MEGA Oil) در باکو حضور یافتند. شرکت نامبرده هیچگاهی به نفت دست نیافت ولی از نگاه مادی در بیرونرفت از سیطره روسیه پس از شوری سهم ادا کرد.
ماموران عملیاتی شرکت "میگا" در آذربایجان هر یک سیکورد، ادیرهلوت، دیربورن و مردان شان در آموزشهای نظامی دخیل بوده و خریطههای قهوهای مملو از پول را به اعضای دولت میدادند و مهمتر از همه خطوط هواییای بهسان "ایر امریکا" را ساختند که به زودی صدها مجاهد بهمثابه سربازان مزدور را از افغانستان به اینجا انتقال داد.»
مایکل تارنبی، تحقیقی با عنوان «مجاهدین در قرهباغ علیا: مطالعه موردی پیرامون ارزیابی جهاد جهانی» انجام داده که به این نکته با جزییات پرداخته است. در این تحقیق گفته میشود که جنگجویان افغان و کوماندوهای آذری توسط سربازان پیشین «نیروهای ويژه امریکایی» آموزش داده میشدند. افغانها در سربازخانههای جداگانه از آذریها جا داده شده بودند و یک افغان به نام وحیدالله مسوولیت هماهنگی تمام برنامههای مربوط جنگجویان افغان را به عهده داشت.
پس از پایان جنگ میان آذربایجان و ارمنستان، سربازان مزدور افغان و اعراب-افغان مشهور به «غند افغان» رو به حملات تروریستی آوردند که مثالهایی از این حملات در آذربایجان و سپس ارمنستان، گرجستان، چچنیا، قبرس و بوسنیا هرزگوین موجود اند. امروزه هم زمانی که امریکا همان تروریستان بنیادگرا را با برچسب جدید «داعش» در عراق و سوریه دوباره زایید، یکی از مناطق اصلیای این نیروی تاریکاندیش از آن بهطور عمده تغذیه میشد، قفقاز بود. تروریستانی که زمانی در افغانستان تحت رهبری گلبدین، سیاف، ربانی و دیگر چهرههای منفور بنیادگرا پرورش یافته به جاهای دیگر صادر شدند.