ملک ستیز، از بیننگی پرچمیگری تا فرومایگی صهیونیستی
- رده: مقالات
- نویسنده: شکور
- منتشر شده در شنبه، 29 ثور 1403
ما در «پیروز باد مقاومت آزادیبخش مردم فلسطین!» نشان دادیم که داکتر ملک ستیز در «افغانستان اینترنشنال» در برابر منشه امیر موش شده و به دفاع از جنگ ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی در فلسطین زبان نگشود. ولی اینک شش ماه بعد میبینیم که به مقاومت پرافتخار زمان ما بیحیاتر لجن میپاشد. او در بحث با صهیونیستی به اسم میئر جاودانفر، مستانهتر به دهل سیا، موساد و... رقصیده غرید:
«حماس هیچ اشتباهی نکرده، حماس جنایت کرد و شعله جنگ را روشن کرد. جنایتکار اساسی و عامل وضعیت کنونی حماس است. به هر پیمانهای که حماس جنایت کرد اسراییل هم دست به جنایت بشری زد. حماس و اسراییل دست به دست هم غزه و مردم قشنگاش را نابود کردند.» ۱
بدین ترتیب ملک ستیز که دقیقتر از هر روشنفکر، تشکل یا دولت ارتجاعی میداند که موثرترین راه اثبات وفاداری به امپریالیزم، صهیونیزم و ارتجاع عبارت است ازعدم تایید نسلکشی اسراییل و طرفداری از جنگ ناتو با روسیه، آشکارا خون غزه را چوشید و از انداختن طوق بردگی امریکا بر گردنش مجدداً خود را با ننگ آمیخت درست مثل جبهه احمد مسعود، شورای مقاومت محتضر و متعفن جهادی، و روشنفکران تجزیهطلب، قومپرست و خودفروخته چه پشتون و چه غیرپشتون.
سقوط لشکری از روشنفکران به شمول عدهای حتا با پیشینه مترقی در افغانستانی سالها زیر تسلط خیانت و جنایت جهادی و طالبی و جمهوریتی، امری بدیهی است. معهذا برای این که بدانیم چرک و ریم طینت ملک ستیز علیه مقاومت فلسطین به چه دلیل چنین بیمحابا و نتانیاهووار فوران زد، خیلی گذرا جریان نیل او در جایگاه فعلیاش را ببینیم. او با فراغت از لیسه حبیبیه به عنوان یک پرچمی جوان یکراست به اتحاد شوروی اعزام و با اتمام ۸ سال تحصیل روابط بینالملل، در دنمارک وظیفه گرفت و درعین حال به لطف کرزی و غنی و عبداله مشاور وزارت خارجه شده و در عداد ستارههای تلویزیون طلوع وغیره درآمد.
پس روشن است که یک تحصیلیافته شورویِ «کمونیست» و «دشمن امریکا و غرب» چطور ممکن بود بدون مغزشویی و تزریق ارزشها و نقاط نظر امپریالیستی (پاسداری از سرمایهداری، ترویج منافع و ضرورت سرکردگی جهانی امریکا، و پشتپا زدن به منافع ملی)، از فلترهای سیا و استخبارات دنمارک، «سفید» و «سالم» بیرون گردیده و به «کار» در کشورهای آسیایی و افریقایی گماشته شود؟ هکذا او نمیتوانست بدون موافقت سیا و سگهای وطنیاش به پوشالیان در وزارت خارجه و.... یاری دهد.
نوشتههای او در افغانستان نیز ترجمان ماهیت ارتجاعی و وابستهی او به قدرتهای امپریالیستی است. منباب نمونه «نگاهی بر اوضاع افغانستان در پنج سال پس از طالبان» پر از افادات کلیشهای انجویی به حامد کرزی و حواریون پلیدش است انگار آن جاسوس و همدستان فاسدتر و خاینتر از خودش، «دولتمردان»ی نجیب اند که سیا آنان را برای «سازندگی و ملتسازی» وارد کرده منتها در «حکومتداری خوب» کمی نابلد اند که به مدد اندرزهای یک ششقاته متخصص روابط بینالملل مشکل حل شده و کشور سریعا به سوی آینده درخشان گام خواهد نهاد!
او در ارشادات شاهانه به کرزی و مافیااش، افغانستان مقهور فاسدترین سرجنایتکاران جهادی و «تکنوکرات» با بیش از ۱۵.۴٪ بیکار، ۳۸.۳٪ باسواد و ۳۵۶ دالر درآمد سرانه را با کمبودیای دارای نرخ اشتغال ۷۹.۲٪ ، ۸۴.۴٪ باسواد و ۱۸۰۰ دالر درآمد سرانه مقایسه میکند! حال آنکه کشور ٧ و ٨ ثوری و ٢٤ اسدی زده را نمیتوان با عقبماندهترین کشور افریقایی هم مقایسه کرد چهرسد به کمبودیا. در همین پژوهش استادانه، عمق تبحراش در علم جامعهشناسی هم نمایان است: «(در افغانستان) تگدی به یک عنصر عادی میان افراد بیبضاعت بدل گشتهاست.» اینجا، عروسک بیدرد و بیوجدان چه فرقی دارد با ماری آنتوانت (مادر واقعی فوزیه کوفی، شکریه بارکزی، محبوبه سراج، زهره یوسف، رولا غنی، حبیبه سرابی، شاهگل رضایی و...) که به گرسنگان بهپاخاستهی پاریس گفت «نان که نیست کیک بخورید»؟ کاش دانشمند و داکتر و پروفیسر و غیره به یک «بیبضاعت» بالمواجه این طعنه پست را میزد تا میدید که چطور با نثار تفی خرفهمش میکرد که «من به علت حکومت بیناموسان خونخوار بیکارم و اگر به خاطر زندهماندن زن و صغیرانم نمیبود دستم به گدایی دراز نمیشد. تو هم اگر به این روزگار بیفتی به من توهین نکرده و برای یک لقمه نان چه بسا زن و اولادت را بفروشی.»
و در جایی: «افغانستان دکترین ملی نظامی ندارد.» یک «پژوهشگر» باید چقدر کاذب و نمایشی باشد یا فرودآمده از سیارهای دیگر، که در وجود خاینانِ فاقد ذرهای حس ملی، بر نبود «دکترین ملی نظامی» آنان، با قیافهگیری و اکتی دانشمندانه «ایراد» گیرد.
«اصلاحات» رنگین سپنتا در سیاست خارجی را بیتاثیر ارزیابی میکند. ملک ستیز نمیفهمد که این کاندوم کرزی پیشتر از خود حقنه سیاست خارجی سیا در کشور اشغالی شده بود و بناءً مسئول «بیتاثیر» و باتاثیر بودن «اصلاحات» حساب شده نمیتواند.
اگر بیشتر بر لاطایلات متخصص مکث شود از پرداختن به شناعت ناسزاگویی او به مقاومت فلسطین دور خواهیم شد. بنابر این از نامهنویسی او به عطامحمد دزد و قاتل میگذریم که صرفاً ساعت و انگشتر چند صدهزار دالریاش، توقع کار و فکر رفاه مردم از او غیر از اعتبار بخشیدن و ستردن لکههای خون از رویش معنایی ندارد. از این نکته هم منصرف میشویم که ملک ستیز برای ایجاد کمیسیون مستقل حقوق بشر به «ریاست» سیما سمر دخیل بود اما وقتی این زینتالمجلس وحدتی سند جنایتهای جهادی را زیر زد، آنقدر شرف و حیثیت نداشت که استعفا داده، سند را چاپ و کرزی، گدیگک بیسواد وحدتی و دسایس پنتاگونی را در جلب یا چخ کردن ایادی مونث و مذکرش افشا مینمود تا بین خود و دلالان پلشت فاروق وردک، رحمان رحمانی، انورالحق احدی، امین فرهنگ، عمر زاخیلوال، علی احمد جلالی، رنگین سپنتا، محقق، محمود فضلی، محمود کرزی، فضلهادی مسلمیار، قانونی، سلطانزوی، اسدالله خالد، حسن عبداللهی، گلبدین، اسماعیل، حنیف اتمر، دوستم، سیاف، کریم خلیلی، حمداله محب و رجالههایی خاین از این قبیل چه فسادزادگان چه پشتون و چه غیرپشتون خط فاصل میکشید.
آقای احمد خان مسعود، این پیوند گوشت و ناخنی خانوادگی با کاکا برنار لوییات ثابت میسازد که به فرض تصمیم پنتاگون به علم کردن تو، معنایی جز تحکیم چنگال «سیا» و «موساد» بر افغانستان ما نخواهد داشت.
«پژوهشگر» راجع به بزرگترین موهبت در افغانستان فرموده که «از دو و نیم قرن گذشته تاکنون، هیچگاه افغانستان تا به این حد در محراق توجه قدرتهای جهانی و جامعه بینالملل نبوده است. جایگاه امروز افغانستان در جهان، به نظر من یک دگرگونی عظیم در تاریخ افغانستان محسوب میشود.»! بدینگونه او تجاوز امریکا و متحدان به وطن را به سان یک بیوطن یا یک وطنفروش شادباش میگوید.
ملک ستیز مردارخواری در مواجهه با صهیونیستِ افغانستان اینترنشنال را تا سرحد «دموکراتیک» خواندن اسراییل رساند:
«نگاه جامعه بینالمللی به اسراییل به عنوان یک دولت دموکرات است و حاکمیت قانون در او نقش دارد و مردم برای تعیین رهبری خود سهیم استند، سیستم حسابدهی در برابر عملکرد حکومت وجود دارد... »
اگر او در ازای پول و امتیازات و سفرها به دور دنیا و زندگی پرتجمل و آسوده در غرب روحش را به امپریالیزم نمیفروخت، مقاومت را «جنگ افروز» و اسراییل را «دموکراتیک» تعریف نمینمود. یک علاقمند بیادعای سیاست هم به این حقیقت آگاه است که ملتی که بر ملتی دیگر ستم روا دارد نمیتواند آزاد باشد چهرسد به دموکراتیک و متعهد بودن به عدالت و حقوق بشر. برعکس اراجیف ملک ستیز، این مبارزه بیامان مردم فلسطین علیه نسلکشی و برای آزادی، حق تعیین سرنوشت و تاسیس دولت مستقل است که سرانجام منجر به پارهکردن زنجیرهای صهیونیزم توسط یهودیان شریف و عدالتجو خواهد شد. برپایی بیسابقه مردم به شمول یهودیان مخالف صهیونیزم و محصلان و استادان امریکا و اغلب پوهنتونهای جهان گواه تحقق این فرمان تاریخ در آیندهای نه چندان دور میباشد هرچند هم ملک ستیزها و جمیع دستهای خرد و کلان امپریالیزم و صهیونیزم در انکار و تخطئه آن دهان و یخن بدرند.
ستیز ادامه میدهد: «ما اینجا نیامدهایم که از حماس دفاع کنیم و شما بیایید از اسراییل دفاع کنید.» خیر آقای ستیز، جاودانفر آمده است تا از تریبون «افغانستان اینترنشنال» بیباکانه از صهیونیزم مترادف زورگویی و جنایتپیشگی دفاع کند اما تو به آنجا تشریف بردهای تا به منظور تحبیب و ادای سرسپردگی به امریکا، مقاومت را دشنامباران کنی. این به همان میزان زننده، انزجارآور و سوزاننده است که مدیحهسرایی نجیببارور تجزیهطلب و فاشیست پشتونستیز لمیده بر سر زانوی خامنهای.
البته ملک ستیز آنقدر بیشعور و بیخبر نیست که نفهمد سرزمینهای فلسطین از ۷۵ سال به این سو که در اشغال صهیونیستهای ساختهی امپریالیزم قرار دارند و خلق فلسطین باوصف غرق بودن در جهنم تباهی هیچگاه از توسل به اشکال مبارزه غافل نمانده و خون و غریو سلحشورانه آنان به الهامبخشترین منبع امید و آموزش آزادیخواهان بدل گردید. لیکن فلسطینیان کماکان در زنجیر اسراییل باقی ماندند. ملل متحد تنها به صدور قطعنامه ها اکتفا میورزید که از سوی اسراییل تمسخر شده و امریکا و متحدان آنها را وتو کرده و دور میانداختند. شکنجه، زندان، ترور، تحقیر، و محاصره کامل غزه و کرانه غربی بهصورت امری روزمره درآمد. وضعیتی چنین، برای مردم فلسطین راه چارهای جز تکیه بر مبارزه باقی نمیگذاشت. اما حمله ۷ اکتبر نتیجه خشم گدازندهی متراکم، برحق و مقدس این سوگوارترین و بهجان رسیدهترین خلق بود. ابتکار دورانساز و اعجابانگیزی که به نوبه خود در قلوب ملل آزادیخواه بارقه امید و دلگرمی نوینی در شکستپذیری امپریالیزم را پدید آورد.
ادامه دارد
سیلیهایی بر ملک ستیز
به پیلوتهای نیروی هوایی اسراییل که به عملیات ٧ اکتوبر پاسخ میدادند دستور داده شد تا «به همه چیز» در نزدیکی غزه شلیک کنند و به هزاران هدف حمله ببرند. در ماه نوامبر، تحقیقات اسراییلی به این نتیجه رسید که جشنواره موسیقی در ریم، که در آن ٣٦٤ نفر کشته شدند، آماج گلوله یک هلیکوپتر اسراییلی قرار گرفته بود. در نمونه دیگری که توسط Ynetnewsدر ١٢ جنوری فاش شد، تقریباً ٧٠ وسیله نقلیه حامل اسیران به رانندگی رزمندگان فلسطینی، توسط هلیکوپترها، پهپادها و تانکهای ارتش اسراییل منفجر شدند.
در نوامبر، نوف ارز افسر اسراییلی به پادکست هاآرتص گفت که اقدامات اسراییل در ٧ اکتوبر «هانیبال تودهای» بود، که اشارهای به دستورالعمل هانیبال صهیونیستها بود که به سربازان اجازه میدهد اسراییلیها را بکشند تا از اسارت آنها توسط مبارزان فلسطینی جلوگیری شود. در ١٢ دسامبر، Ynetnews به نقل از ارتش تایید کرد که حوادث «بسیار زیاد و پیچیده»ی «آتش دوستانه» در ٧ اکتوبر رخ داده است.
سایت «کمونیست انقلابی»، ۱ مارچ ۲۰۲۴
ن.ح توضیح داد که چندین بار در ملاء عام و حضور سربازان مرد، بازرسیهای برهنه را تجربه کرده است و یک سرباز زن به او توهین کرده و تف میاندازد و درحالی که لباسش را میکشید، درباره بدنش صحبت میکرد. ن.ح ١١ روز در قفس حیوانات نگهداری شد، تمام مدت در سرمای شدید غل و زنجیر بود و درحالی که به چوکی بسته بود، درباره اعضای خانوادهاش بازجویی میکردند.
وی افزود: «یکی از سربازان زن چشم بند را از چشمانم برداشت و خواست تا پرچم اسراییل را ببوسم. وقتی نپذیرفتم، صورتم به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت...»
لوید آستین شریک نسل کشی است! خون مردم فلسطین در دستهای اوست!
در طول جنگ جاری، برخی از زنان و دختران فلسطینی توسط سربازان اسراییلی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند. ارتش اسراییل متهم به ارتکاب اعمال خشونتآمیز جنسیتی، جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت شده است. گزارش شده است که زنان و مردان فلسطینی مورد خشونت جنسی و شکنجه سربازان ارتش اسراییل قرار گرفته اند.
از زمان نکبت در ١٩٤٨، اسراییل از تجاوز جنسی به عنوان تاکتیکی علیه مردم فلسطین استفاده کرده است.
«ریلیف ویب» - ۲۷ فبروری ۲۰۲۴
اسراییلیهایی که از ولید دقا متهم به قتل سرباز اسراییلی تمجید نمودهاند
داکتر آنات مطر
به گزارش سایت اسراییلی «وای نت»، پلیس در حال بررسی تحقیقات جنایی از این روشنفکر شرافتمند است.
داکتر آنات مطر، استاد ارشد فلسفه، دقای جانباخته را «دوست ارجمند و گرامی» و «منبع بیپایان الهام» نامید. وی به مردم فلسطین به خاطر از دست دادن «یکی از فرزندان کبیراش» و به خانواده دقا تسلیت گفت.
اینات وایزمن بازیگر و کارگردان به خاطر این پست اش درباره دقا خشم دولت را برانگیخت:
«ولید دقا در زندان مینشست و مینوشت و مینوشت - نامهها، داستانهای کوتاه، مقالهها، کتابها. او به من آموخت که انساندوستی و اندیشه انسانی چیست و سخنان و نوشتههایش بخشی از نمایشنامههای من بود. جهان بدون او تاریکتر است. نور کم شده است.»
جناب ملک ستیز، ولید دقا ها را اسراییل «دموکراتیک» تو سر به نیست میکند!
زنده به گور کردن و گورهای دستجمعی
بستگان فلسطینیهایی که در حملات هوایی اسراییل کشته شدند، در حال عزاداری در هنگام دریافت اجساد از شفاخانه الاقصی ٢٨ اپریل ٢٠٢٤
وزارت دفاع غیرنظامی غزه در ٢٥ اپریل اعلام کرد که ٣٩٢ جسد از سه گور دستهجمعی در مجتمع داکتران ناصر در خان یونس کشف شده است که در ٢٠ تن از آنان نشانههایی از زنده به گور شدن پیداست. دستهای ده تن از اجساد بسته شده بودند، و به بقیه هنوز لولههای طبی متصل بود.
وزارت دفاع غیرنظامی غزه گفت: در برخی از قربانیان نشانههایی مبنی بر انجام اعدامهای میدانی و در سایر قربانیان آثار شکنجه وجود داشت و برخی هم زنده به گور شدهاند. تعدادی اجساد از کودکان بودند.
برخی از اجساد پیدا شده تبخیر شده و به خاکستر تبدیل شده اند. وزارت دفاع غیرنظامی گفت: نهادهای بینالمللی باید نوع تسلیحات مورد استفاده [اسراییل] برای تبخیر قربانیان را شناسایی کنند. دفتر رسانهای دولت غزه نیز فاش کرد: ما در مجتمع ناصر اجساد بدون سر و بدون پوست پیدا کردیم که اعضای بدن برخی از آنها به سرقت رفته بود (شبکه قاچاق اعضای بدن اسراییل در ترکیه به دام افتاد. مدتهاست که در مرکز شبکههای بینالمللی قاچاق اعضای بدن قرار داشته و اعضای بدن اجساد فلسطینیها را ربوده است. در ٢٠٠٩ روزنامه Aftonbladet سویدن، شهادتی را گزارش داد که ارتش اسراییل فلسطینیها را ربوده و به قتل میرساند تا اعضای بدن آنها را درآورد.) بازرسی اجساد بازگردانده شدهی ١٠٠ غیرنظامی فلسطینی از شفاخانهها و گورستانهای مناطق مختلف غزه نشان داد که اعضای بدن برخی از آنها دزدی شده است.
به قول مقامات غزه ناپدید کردن افراد سیاست سیستماتیک ارتش اسراییل علیه مردم نوار غزه است و تاکید کردند که هزاران فلسطینی همچنان مفقود هستند . اخیراً صدها جسد در شمال نوار غزه، به ویژه در شفاخانه الشفاء و اطراف آن پیدا شد.
همچنان از ٧ اکتوبر، در زندانهای اسراییل شکنجه بیش از ٩٠٠٠ زندانی مرد و زن و کودک فلسطینی تشدید گردیده است. این نمودار به شمارش افتادن نفسهای اسراییل برای حفظ صهیونیزم جنایتپیشه است.
«دی کریدل»، ۲۵ اپریل ۲۰۲۴
«از ٧ اکتوبر، جنین به یک هدف تبدیل شده است. تهدید آشکاری در کمپ و شهر مستولی میباشد. اشغالگران از سلاحهای مختلف برای کشتن ما در اینجا استفاده کرده است. آنان حتی نسبت به زیرساختها نیز تهاجمی اند، گویی هر وجب شهر ما در مقابل آنان مقاومت میکند.
آنان بخش وسیعی از اردوگاه را ویران کردند. مجسمه «اسب جنین» (اثر هنری که به یاد حمله به یک آمبولانس مملو از زخمیان در جریان انتفاضه اول در ٢٠٠٢ توسط باشندگان محل از آهن پارههای آن آمبولانس ساخته شده بود) وجود ندارد. فقط خیابان باقی مانده… همه چیز ویران شده است.»
«چیئرپست»، ۲۶ مارچ ۲۰۲۴
اسراییل در یک روند طولانی و تدریجی به پاکسازی قومی فلسطینیان شروع کرده است.
اسراییل با وصف تلاش در سانسور افشای جنایاتش، حدود ١٠٠ روزنامهنگار را کشته است. حمله اسراییل مرگبارترین خشونت علیه روزنامه نگاران بوده است که تا به حال ثبت شده است... باید رسانههای غربی – منجمله بیبیسی - شرمسار باشند که با گزارش نکردن درست تباهی غزه و نسلکشی ننامیدن آن، به همکاران فلسطینی خود خیانت ورزیدهاند.
«نیشنل پالتیکس»، ۸ اکتوبر ۲۰۲۳
او صهیونیزم را بت دروغینی توصیف می کند که یهودیان را برانگیخت تا ایده «سرزمین موعود» را به توجیهی برای ایجاد یک دولت قومی نظامی تبدیل کند. ما خواهان رهایی از پروژهای هستیم که به نام ما نسل کشی می کند.
جنبش صهیونیستی و مفهوم صهیونیزم سیاسی بر اساس ایده اخراج گسترده فلسطینیها از خانه و سرزمین اجدادی شان در نکبه استوار است....صهیونیزم «نوعی آزادی را ایجاد کرد که کودکان فلسطینی را نه به عنوان انسان، بلکه به عنوان تهدیدی جمعیت شناسی مینگرد.
۱- افغانستان اینترنشنال، بحث روز، شش ماهگی جنگ غزه، ۸ اپریل ۲۰۲۴