سرکوب محصلان معترض، نقاب «دموکراسی» دولت امریکا را بار دیگر درید!
- رده: مقالات
- نویسنده: کاوه عزم
- منتشر شده در شنبه، 22 ثور 1403
قتلعام دهشتناک اسراییل در غزه و حمایت همهجانبه مالی، دیپلوماتیک و تسلیحاتی دولت امریکا از این جانگدازترین تراژدی معاصر موجی از اعتراضات وسیع را در مهمترین پوهنتونهای امریکا شعلهور ساخت که خاطره جنبش شکوهمند علیه جنگ ویتنام را در خاطرهها زنده ساخت. در سالهای پایانی دهه شصت میلادی، با تشدید حملات بر ویتنام و قتلعام مردم آنجا و درعینحال کشته و زخمیشدن هزاران سرباز امریکایی، اعتراضات دامنهدار در پوهنتونها و مکاتب عالی امریکا اوج گرفت. این جنگ جیب شرکتهای بزرگ اسلحهسازی را پر مینمود، اما مردم ویتنام و امریکا قربانیان آن بودند. این امر باعث انزجار امریکاییان ضدجنگ و آزاداندیش شد، صدها هزار تن در اعتراض به آن برخاستند و قوه فشاری بود که در کنار مقاومت حماسی مردم ویتنام در نهایت امریکا مجبور گردید با افتضاح تمام نیروهایش را فرا بخواند.
در جریان اعتراضات محصلان، پلیس یک تن از پروفیسران زن به نام کارولین فوهلین را زمانی دستگیر کرد که جهت نجات یک تن از شاگردانش از دست پلیس شتافت. تریتا، تحلیلگر امور خارجی در واکنش به دستگیری این پروفیسر میگوید:
«تا این حد حمایت کورکورانه از اسراییل، ایالات متحده باید دموکراسی خود را از بین ببرد. و این همان چیزی است که اکنون در پوهنتونهای امریکا اتفاق می افتد.»
با تشدید نسلکشی و اعمال هیتلری صهیونیستها در غزه و سلاخی دهها هزار انسان بیگناه، کاخ سفید پیاپی بمب و گلوله به اسراییل تحویل داد و سنای امریکا بیش از ۲۶ میلیارد دالر کمک به آن رژیم جنایتکار را تصویب کرد که خشم انسانهای عدالتخواه در امریکا را برانگیخت. بار دیگر پوهنتونها به مراکز خیزشهای مردمی مبدل شدند که علیه سیاستهای تجاوزکارانه و غارتگرانه پنتاگون و فاجعه غزه صدا بلند کردند. محصلان از دولت و ریاست پوهنتونها خواستند تا روابط خود را با اسراییل و تمامی موسسات و شرکتهایی که در اسراییل فعالیت دارند قطع کنند.
در امریکای «وجدانکُش» محصلان شرافتمند زندگی و آینده خود را در خطر انداختند و ندای میلیونها فلسطینی شدند. همانند سالهای ۱۹۶۷ و ۷۰ اینبار نیز به محصلان هشدار داده شد که با شرکت در تظاهرات با اخراج و ممنوعیت از تحصیل مواجه میشوند ولی نسل جوان بیاعتنا به آن در ۲۲ ایالت امریکا در تظاهرات شرکت کردند، رزمیدند، لت و کوب و زندانی شدند اما سکوت در برابر ستم و وحشت جاری را ننگ دانستند. اینجا سرکوبگران دستگاه حاکمه فاشیزم شان را در برابر مردم خود به نمایش گذشتند. بر محصلان یورش بردند، خیمههای تحصن آنان را پاره و ۲۳۰۰ محصل را دستگیر نمودند. بنیامین نتانیاهوی جلاد در سخنرانی خود معترضان را «اوباشان ضد یهود» و تظاهرات را «وحشتناک» خواند.
جان لنون و خانمش یوکو اونو در تظاهراتی برضد جنگ ویتنام در شهر نیویارک در ۱۹۷۰
در خلال جنبش ضد جنگ ویتنام تعداد زیادی از هنرمندان آهنگهای ضدجنگ ساختند که به سرود ملی اعتراضکنندگان مبدل شده بودند. آهنگ «برای چه میجنگیم؟» از فیل اوکس، «چه خبر است؟» از ماروین گی، «به صلح یک فرصت دهید» و «تصور کن» از جان لنون نمونههایی از آنها اند.
یک تن از محصلان «پوهنتون جورج واشنگتن» در مقابل سخنان نتانیاهو گفت:
«نتانیاهو جسارت به خرج داد و اعتراض محصلان را "وحشتناک" خواند. وحشتناک کشف گور دستهجمعی با بیش از ۳۴۲ جسد است که تا حدی مثله شده بودند که قابل شناسایی نیستند، این وحشتناک است. کودکان با دستانی در پشت سر دفن شدند، این وحشتناک است. بیمارانی با سوندهایی که هنوز در بدنشان هستند، این وحشتناک است».
سه تن از عساکر امریکایی که با اشتراک در جنگ ویتنام مخالفت کردند در بیانیهای مشترک مینویسند:
«همین که از پایگاه بیرون شدیم، ما هیچ قریهای آباد ندیدیم. همه به مخروبه مبدل شده بودند. با خود فکر کردیم که آیا این درست است یا نه؟ آیا این درست است که قریهها را ویران کنیم؟ آیا این درست است که مردم را قتلعام نماییم؟ پس از اندک فکر کردن گفتیم، نه».
رایان مرسال برگ، از معترضان «پوهنتون میشیگان» میگوید:
«نسلکشیای در غزه در حال وقوع است و تا زمانی که برای پایاندادن آن کاری انجام نداده باشیم هیچچیز ما را منصرف نمیتواند. این جنبش یک جرقه زودگذر نیست، ما اینجا هستیم و تا زمانی میمانیم که دولت را به عقبنشینی وادار کنیم، همانطوریکه در جنبش ضداپارتاید این کار را انجام دادیم.»
رسانههای طراز اول و سران حکومت امریکا از آغاز بر ضد این جنبش تبلیغات کرده آن را «یهودستیزی» نامیدند، ولی هزاران یهودی به حمایت از فلسطین در نیویارک و دیگر شهرهای راهپیمایی کردند و شعارهای «یهودیت با صهیونیزم تفاوت دارد!» و «قتلعام غزه را متوقف کنید!» حمل میکردند.
معترضان یهودی برضد حمله اسراییل بر فلسطین: «ضد صهیونیزم به معنای ضدیت با یهودیت نیست!»
امریکا که به بهانه «دموکراسی»، «حقوق بشر»، «آزادی»... به کشورهای مختلف لشکرکشی و بر آنان بم پرتاب کرده و گلولهباران میکند، خود بزرگترین ناقض این ارزشهاست. سرکوب اعتراضات مسالمتآمیز «جنبش والستریت»، «زندگی سیاهپوستان مهم است»، «جنبش ضد جنگ ویتنام»، «جنبش ضد اپارتاید» و حالا سرکوب نازیوار اعتراضات جاری نمایانگر چهره واقعی حاکمیت این کشور جنگافروز و جنایتکار است که گاهی به صورت مککارتیزم و فاشیزم تمامعیار در برابر مردمش ظاهر میگردد.
دولتی که بر ملتهای دیگر ستم و استعمار روا دارد، خواهی نخواهی با خیزش و ایستادگی عناصر و گروههای باوجدان و شرافتمند داخلی مواجه شده که برای خاموشساختن آن جز دور دادن میله اسلحه بر مردم خودش راه دیگری نخواهد داشت و این را ما در تاریخ امریکا بار بار دیدهایم.
یکی از معترضان بر نقاشی بالفور رنگ پاشیده و آن را پاره میکند، کسی که «اعلامیه بالفور» را منتشر کرد که سرآغاز ایجاد اسراییل در سرزمین فلسطینیان گشت.