تفاهمنامه با پاکستان، ادامه وطنفروشی دستگاه حاکم
- رده: دیدگاه حزب
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در دوشنبه، 04 جوزا 1394
تفاهمنامه استخباراتی با پاکستان، موجی از بحثهای داغ را در کشور برانگیخت. تو گویی این نخستین بار است که حاکمان پوشالی و ضدملی به پای نظامیان جنگافروز پاکستان بوسه زده مرتکب خیانت نسبت به مردم و وطن ما شدهاند. تعداد منتقدان به این تفاهمنامه بیشمار اند و هریک به نوبه خود میکوشد تندتر از دیگری در محکومیت آن سخن گوید. اکثر آنانی که مهرههای کلیدی دستگاه فاسد حاکم طی چهارده سال گذشته بودهاند، حال با توجه به تنفر برحق ملت علیه دولت پاکستان و بخصوص آی.اس.آی تلاش دارند از این جو سود برده، برای شان جایگاهی کمایی کرده و خود را مدافعان پرپاقرص مردم وانمود سازند.
انزجار افکار عامه در برابر باجدهیهای ارگ به پاکستان باعث شد که سخنگویان دولت اظهارات اولی شان را پس گرفته و ارگ نیز دروغهایی به ملت حواله کند. اشرف غنی و عبدالله برای فریب مردم، تعدادی از سران جهادی را زیر نام مشوره به ارگ فراخواندند تا بدینصورت بر این گندیدگی دولت پرده افکند. البته مشورههای کسانی که تاریخچه مملو از مزدوری و خودفروشی به آی.اس.آی دارند، هرگز از افکار ملت نمایندگی نخواهد کرد.
آقایان و خانمهایی که علیه این تفاهمنامه با پاکستان کف بر دهان میآورند، روزی که پیمان ننگینتر با امریکای جنگافروز به امضا رسید، کجا بودند؟ مگر اینان همینقدر عقل ندارند که بدانند پاکستان در بالاجیب امریکا جا داشته و طبق برنامههای ضدانسانی کاخ سفید در کشور ما به جنایتپروری و حمایت از تروریزم مشغول است؟ اینان مگر این حقیقت انکارناپذیر را درنیافتهاند که باندهای مزدور پاکستان چون طالبان، حزب اسلامی و شبکه حقانی با دالر و اسلحه امریکا و انگلیس به میدان کشیده شدهاند؟ اینان مگر اینقدر احمق اند که این نکته را درک نمیتوانند که اگر پاکستان واقعا برعکس اهداف امریکا و انگلیس دست به تشدید جنگ و طالبپروری میزد، آیا بازهم امریکا پیشرفتهترین سلاحهایش به ارزش هفت میلیارد دالر را به آن رژیم انتحارپرور واگذار میکرد و سالانه یک میلیارد دالر دیگر را نقد به جیب نظامیان آن کشور واریز میکرد؟
دیگر هر انسانی با حداقل آگاهی میداند که پاکستان بیش از سه دهه میشود شریک مطمئن استراتژیک و مجری سیاستهای تجاوزی و ویرانگرانه امریکا در کشور ماست. ارتش پاکستان و آی.اس.آی که نقش سگان شکاری امریکا را در منطقه بازی میکنند، با پشتیبانی و تمویل بیدریغ کاخ سفید باندهای تروریستی را تجهیز و برای ویرانگری به کشور ما گسیل میدارند. مگر این حقیقت بارها حتا از زبان مقامات شنیده نشدهاست که طالبان توسط هیلیکوپترهای امریکایی به شمال کشور انتقال داده میشوند؟
حزب همبستگی افغانستان تایید پیمان استراتژیک و پایگاههای دایمی امریکا در کشور ما را مادرفروشی نامیده، با راهاندازی تظاهرات وسیعیای به تاریخ ١٠ قوس ١٣٩٠ (اول دسامبر ٢٠١١) در شهر کابل آن را تقبیح نمود.
آقایان و خانمهایی که امروز از معامله شرمآور ع و غ با پاکستان انتقاد میکنند، روزی که این دو رهبر پوشالی از باداران امریکایی شان خواهان معذرتخواهی از وحشیان طالبی شدند، چرا ساکت بودند و صدایی از اینان برنخاست؟ اینان چرا شهامت افشای نامهای جواسیس پاکستان در کشور را ندارند؟ مگر باربار از موجودیت غلامان پاکستان در نظام و پارلمان صحبت نشدهاست؟
مگر این بار نخست است که ارگنشیان فاسد و مزدورپیشه دست به معاملهگریها و زیرپا کردن منافع ملی ما زدهاند؟ مگر کرزی سیزده سال تمام در برابر بوجیهای دالر از استخبارات ایران، امریکا، انگلستان، هند و غیره بر گلوی ملت ما پا نگذاشت؟ مگر همین کرزی که امروز روسپیوار اکت ضدیت با امریکا و پاکستان را میکند، در طول ریاستش افغانستان را لقمه ارزان برای پاکستان و سایر کشورهای منطقه نساخته بود؟ پس کجا بودند این منتقدان که آن وقت صدایی از اینان برنخاست و اینک یکباره از خواب غفلت در سنگر وطنخواهی افتادهاند؟
امرالله صالح، شکریه بارکزی، سپنتا، وحید عمر، فوزیه کوفی، سیاف، اسدالله خالد و جمعی دیگر از مهرههای کلیدی دولت پوشالی که در گذشته مجری سیاستهای وطنفروشانه کرزی بودهاند و در انتخابات نیز اکثر شان برای ع و غ گلو دریدند، امروز با پنداندن گلوی شان دربرابر تفاهم با پاکستان میکوشند از خود چهرههای ملی به نمایش گذارند، اما کور خواندهاند، چون ملت به خوبی این عناصر هزارچهره و وجدانباخته را میشناسد که اکثر شان عوامل تیرهروزی و قتلعام جاری در کشور اند.
منتقدان دوروی امروزی، هرآنچه پلیدی را که از جانب دولت جنگپرور و جنایتکار امریکا باشد شیرین و قابل قبول دانسته خمی بر ابرو نمیآورند، بنا این بالاپریدنهای شان دربرابر تفاهم استخباراتی با پاکستان نیز جز خودنمایی و منزه نمایشدادن مفهومی ندارد. اگر چنین نیست، پس روزی که نظامیان امریکایی پایگاه شان در ولسوالی گوشته ننگرهار را به نظامیان پاکستان سپرده بر تمامیت ارضی ما تجاوز کردند، چرا صدا بلند نکردند و کور و کر گشته این خیانت به ملت را به فراموشی سپردند؟
تجاوز ارتش پاکستان به ولسوالی گوشته نیز در اثر امضا قرارداد مخفی با پاکستان صورت گرفته بود. در آنزمان لالی حمیدزی، که در راس هیات پارلمانی به این ولسوالی سفر کرده بود، در گزارشش گفت: «برخی اسناد و مدارک وجود دارد که حامد کرزی همراه با وزیران دفاع، امور داخله و اداره امنیت ملی با پاکستان قرارداد امضاء کرده است.» اما همین عناصر عوامفریب به این گزارش چشم بستند.
ایمل فیضی، سخنگوی سابق کرزی در ارگ، در نوشتهای در سایت بیبیسی به تاریخ ۳۰ ثور ۱۳۹۴ مینویسد:
«یک افغان که حامی حکومت خود است، حق دارد تا بپرسد که چرا حکومت وحدت ملی چنین سیاست خشنودسازی را با پاکستان در پیش گرفته است؟ چه عواملی باعث شده است که به رغم بدبینیهای موجود در مقابل پاکستان، ارگ ریاست جمهوری تمایلی بیش از حد برای نزدیکی به اسلام آباد از خود نشان دهد؟»
در ۱۶ جوزا ۱۳۹۳، صدها تن از اعضا و هواداران «حزب همبستگی افغانستان» طی یک مظاهره در کنر حملات راکتی و بمباردمان دولت تروریستپرور پاکستان را تقبیح کردند.
این آغا باید پرسشاش را زمانی که چتلی کرزی را از سر و رویش میلیسید، از بادارش مطرح میکرد که چرا برای جلب رضایت پاکستان بیست بار با سرخمی به آن کشور سفر کرده به نظامیان آن کشور باج داد و در برابر حملات راکتی و مداخلات شان خاموش بود. او اگر واقعا سیاست «خشنودسازی پاکستان» را ننگین میداند، باید زمانی صدایش را بلند میکرد که کرزی برای پابوسی مقامات آن کشور پیاپی به پاکستان سفر کرده، هربار با تحقیر مقامات آن کشور مواجه شده در میدانهوایی وزیر ورزش را به استقبالش میفرستادند. او باید زمانی این اعتراض را میکرد که کرزی غلامان آدمخوار پاکستان را «برادران ناراض» نامیده، پلیدترین عناصر شان را از زندانها رها کرد و رهبران شان را در کابل با بودجه ملت مورد نوازش قرار داد.
واقعیت اینست که یکچنین تفاهمنامهها در گذشته نیز میان امنیت ملی و آی.اس.آی وجود داشتهاست، اما حال که امریکا سیاست بدامنی در شمال افغانستان را برای بیثبات ساختن مرزهای روسیه با جدیت تعقیب میکند، وظیفه تقویت و تجهیز گروههای وحشیای را زیر نام طالب و داعش به پاکستان سپردهاست که این وظیفه با همکاری دولت افغانستان میتواند بیدردسر پیش رود. دلیل بیتفاوتی دولت وحشت ملی بر اوج بدامنی و بیثباتی در کشور نیز از همین سیاست خاینانه آب میخورد. دولت پوسیدهای که با تلاشهای جان کیری به میدان آمده، اولتر از همه دربرابر کاخ سفید پاسخگوست تا مردم ما. بناً انتظار «حفظ منافع ملی کشور» از جانب اینچنین دستگاه مضحک جز خودفریبی، مفهومی ندارد.
اما برای مردم ما که بیش از سه دهه است از سیاستهای شیطانی و گرگپروریهای دولت پاکستان و بخصوص دستگاه مرگآفرین آی.اس.آی و نظامیان آن کشور زجر کشیدهاند، غلامان آن کشور چه تفاهمنامهای امضا کنند یا نکنند، محکوم و قابل مجازات اند. برای مردم ما تفاهم با آی.اس.آی همانقدر ننگین و خاینانه است که تفاهم با واواک، ام.آی.شش، سی.آی.ای و غیره سازمانهای مخوف استخباراتی جهان، سازمانهایی که کرزی از آنان سیزده سال تمام بوجیهای دالر دریافت داشت و طبق خواست آنان، کشور را به سوی تباهی سوق داد.
دستان پرخون پاکستان، ایران، امریکا، عربستان وسایر کشورها از وطن نگونبخت ما کوتاه نخواهد شد مگر اینکه ابتدا مزدبگیران و سگان غیرتباخته افغان شان را به سزای اعمال شان رسانیده از وطن خود به دور افکنیم. اگر در داخل کشور مهرههای وطنفروش و خاین به آنان یاری نمیرسانید، آنان هرگز قادر نمیشدند اینچنین وطن ما را ویران و مردمش را به ماتم بنشانند.