«اصول اخلاقی» ضدانسانیای که محییالدین مهدیها مبلغ آن بودند
- رده: مقالات
- نویسنده: نوید نابدل
- منتشر شده در شنبه، 24 دلو 1394
نوشته «به "اصول اخلاقی فیسبوکنویسی" ستمپیشگان نباید وقعی قایل شد» در سایت حزب همبستگی نکات آموزندهای در بر داشت، اما از نظرم در مورد گذشته آقای مهدی و اخلاق و تربیت منحطی که حزب وی مروج آن بود اشارهای نشده است که من با رجوع به اسنادی که در اختیار داشتم، حقایقی را بر آن میافزایم.
آقای محییالدین مهدی از اخلاق حاکم جمعی از کاربران فیسبوک مینالد و برایش اخلاقنامه مینویسد، اما شاید تعدادی ندانند که تنظیمهای اخوانیای که مهدی با آنان سر میجنباند، چه خیانت عظیمی را در این زمینه مرتکب شدهاند. اگر امروز سراسر جامعه ما را وحشت فرا گرفته است یک دلیل را باید در سیستم ارتجاعی تعلیم و آموزشی یافت که سه دهه تمام بهوسیله آن کودکان ما را افراد عقدهای با افکار عقبگرا بار آوردند.
آقای مهدی به کسانی درس اخلاق میدهد که اکثر شان اخلاق به شدت مبتذل و پرخشونت را از مکاتب تنظیمهای جهادی فرا گرفته، امروز به عناصری با سطح نازل تربیتی و خوراک مناسبی برای گروههای تروریستی نظیر طالبان و غیره بدل گشتهاند. مهدی که امروز معلم اخلاق شده، آن وقت کجا بود که به این خیانت تنظیمش در شیوع وحشت و جهالت اعتراض کرده، راهش را جدا میکرد؟
اینجا فقط دو نمونه از مواد درسی آن زمان را که در اختیارم بود، نقل میکنم که از طریق آن میشود میزان خیانت تنظیمها به نسل اندر نسل کودکان و جوانان ما را تخمین زد.
در کتاب «سواد جهادی» تنظیمها که بیشتر به رساله تبلیغاتی سیآیای شباهت دارد، شاگردان به کشتار و بربریت ترغیب میشوند. بهطور مثال در صفحه ۱۴۰ این کتاب از یک سو گفته میشود که «قاتل بدوزخ میرود» اما از سوی دیگر جوانان تشویق میشوند که «کشتن کمونست کار ثواب است.»
به دلیل فراگرفتن همین دروس بود که مجاهد صاحبان تندرو در اکثر مناطق افغانستان، هزاران معلم و مامور و روشنفکر و باسواد را مهر ملحد و کمونیست زده کشتند. مگر آنان از کمونیست چه برداشتی داشتند؟ بگذار ببینیم که برداشت حزب جمعیت، که آقای مهدی از قلمبدستان آن بود، از کمونیست تا چه حد ابلهانه و خندهآور است.
در شماره مسلسل ۳۸-۳۹، عقرب - قوس ۱۳۶۶ مجله «میثاق خون»، ارگان نشراتی «حزب جمعیت اسلامی افغانستان»، تحت عنوان «کمونیستی چیست؟» میخوانیم:
«کمونیستی را بصورت بسیار خلاصه میتوان چنین تعریف کرد: کمونیستی نظامی است دارای عقائد تخریبی که روی وسائل فریبدهنده بر اساس شهوات و اباحیت روابط جنسی استوار بوده متضمن منفعتپرستی میکیاولی است که نظام خود را روی اسبتداد و کشتار و ارهاب اساس میگذارد و دشمن است با بشریت که تحت قیادت یهودیان به پیش کشانده میشود.
هدف این نظام ارهابی تحقق خط مشی صهیونیزم جهانی است که به منظور تخریب تمدن بشریت و ادیان و ارزشهای اجتماعی انسانی بمیان آمده تا بتواند دولت یهودیت جهانشمون را بمیان آورند دولت که رهبران یهود امیدوار رسیدن بآن اند.» (غلط های تایپی و املایی از اصل متن اند.)
به متعلمی که از کمونیست این چنین درک داعشی دارد، تدریس میشود که بکش تا ثواب کمایی کنی و زمانی که دست شان به تفنگ میرسید هرکدام برای کسب ثواب بیشتر بر این و آن تاپه کمونیست زده، او را کشتند. قتل روشنفکران توسط تفنگداران حزب جمعیت به حدی وسیع بود که برهانالدین ربانی طی سخنرانیای که در جریده «مجاهد» (شماره ۲۸، ۲۳ دلو ۱۳۶۷) انتشار یافته، به آن اعتراف کرده گفت: فردی به نام واسوخت را که «بچههای جمعیت» زیر نام کمونیست کشتند، میشناختم که آدم شریف و مردمدار بود.
از طریق کتابهای درسی تنظیمها برای مکاتب ابتداییه و مدارس دینی که صدها هزار کودک ما در آنها درس میخواندند، فرهنگ خشونت و وحشت و جهالت ترویج میشد. البته تدوین و چاپ بخشی از این کتابها توسط پوهنتون نبراسکای امریکا، که بودجه آن را سیآیای تمویل میکرد و ریاست آن را در پشاور سلام عظیمی (قاضیالقضات دوران حامد کرزی) به دوش داشت، داستان دردناک و پرخیانتی است که شاید در نوشته دیگری به آن بپردازم.
جوانانی که نخستین دروس کودکی شان را با شمردن تفنگ و گلوله آغاز کرده اند، بسیار طبیعی است که امروز شلاقزنان و قصاصگران داعش و طالب و القاعده گردند. زدودن فرهنگ ضدانسانی و ارتجاعی از ذهن آنان به تلاشهای طولانی آگاهگرانه نیاز دارد که تنها نیروهای دموکراسیخواه و پیشرو میتوانند این وظیفه خطیر را به پیش برند.
در کتاب ریاضی برای صنف پنجم تالیف «دولت اسلامی افغانستان» چاپ سال ۱۳۶۷ که براساس مقدمه آن «برای توحید نصاب تعلیمی متوازن و جامع برای تمامی تنظیمهای جهادی» تدوین شده است، در سوالهای عبارتی تماما حرف از تفنگ و مرمی و باروت و انفجار است. به نمونههایی از آن توجه کنید:
«اگر برای ساختن یک بم دستی نیم کیلوگرام باروت به مصرف برسد، برای ساختن ۹ بمب دستی چند کیلوگرام باروت نیاز است؟
وزن چهار صندوق مرمی کلاشنکوف و دهشکه ۴۵.۶۷۴ کیلوگرام است اگر وزن مرمی کلاشنکوف ۲۸.۹۴۵ کیلوگرام باشد، وزن مرمی دهشکه چقدر است؟»
آقای مهدی، شما که حالا در باب «اصول اخلاقی فیسبوکنویسی» وعظ دارید، آن زمان که از «روشنفکران» جمعیت بودید، به تبلیغ این سیستم اخلاقی بهشدت ضدانسانی چرا اعتراضی نکردید؟ اکثر نویسندگان اخوانی که با اشغال امریکا یکباره به زور بی۵۲ «دموکرات» و «مدافع حقوق بشر» شدند، گذشته مکدری داشته منجمله در خیانت تروریستپروری کودکان ما ملوث اند. بناً اینان که احتمالا آن زمان از قلمزنان این چنین نوشتههای ضدانسانی و وحشتبار بودند، حق ندارند پوست پشک به رخ کشیده در لباس معلم اخلاق خودنمایی کنند. اینان خود از عوامل انحطاط اخلاقی جامعه بوده و تا زمانی سلطه بنیادگرایی و افکار منحط اینان از جامعه برکنده نشود، اخلاق پیشرو و انسانی نمیتواند در جامعه ما حاکمیت یابد.