یادبود از بیستمین سالروز قتلعام یکاولنگ
- رده: فعالیتهای حزب
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در شنبه، 20 جدی 1399
«حزب همبستگی افغانستان» در هماهنگی با خانوادههای شهدای نوزدهم جدی، سالروز قتلعام مردم بیگناه یکاولنگ توسط طالبان وحشی را طی محفلی در مرکز ولسوالی گرامی داشت.
برنامه با این سخن آغاز گردید:
«امروز، گردهم آمدهایم تا با یادبود و تعهد به خون شهدای مظلوم یکاولنگ، این روز را گرامی داشته و در سوگ شان سوگند یاد کنیم که: نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم!»
گرداننده در ادامه سخنانش ابراز داشت:
«با وجود ارتکاب چنین جنایات وحشتناک در گوشه گوشهی میهن زخمی ما، در حال حاضر معامله ننگین دیگری به نام صلح به رهبری امریکای متجاوز و سایر کشورهای تروریستپرور با طالبان، این قاتل فرزندان مردم ما، جریان دارد. قرار است که دولت مزدور افغانستان به فرمان امریکا و سایر اشغالگران خون هزاران هزار انسان بیگناه را به آسانی به بهای صلح کاذب که به هیچ عنوان نمیتواند درمانگر زخم بازماندگان و میهنی تنیده در خون باشد، بخشند.»
در ادامه یکی از جوانان دختر شعری را تحت عنوان «تنها ترا نشکستهاند!» که بهمناسبت ویرانی بتهای بامیان سروده شده بود، دکلمه کرد:
در این روال شکست و زوال روزنهها که گریه ارزان است ترانه حجم جنایت و حرف حرف زمین مرده یا که پنهان است بیا شرارهی شبهای بیستاره شویم به امتداد همین زندگی ناشیوا به ناکجا و کجا مسخ زندگانی را به کام مضحک تاریخ بران که زهر کنیم ز پولیگون غزلیست خون «سرمد» و «آزاد» به قتلگاه صد هیتلر به سوگ نرگس و لاله مزار برفکفنان یکاولنگ برویم.
در لابلای برنامه یکی از اعضای حزب همبستگی افغانستان اعلامیه ای را که بدین مناسبت نشر گردیده بود به سمع شرکتکنندگان محفل رسانید که در بخشی از آن میخوانیم:
«حزب همبستگی افغانستان با پرچم عدالتخواهی در دست، به مردم افغانستان ندا سر میدهد که هیچ قاتلی از نوع خلقی-پرچمی، تنظیمهای جهادی، طالبی-داعشی و باداران امریکایی، پاکستانی، ایرانی و عربی شان برای ما ارمغانآور صلح و امنیت به شمار نرفته و تاریخ سیاه جانیان نشان داده است که در جنگ و خونریزی بقای خود را دیده و میدانند که با برقراری عدالت و صلح پایدار، تمامی این درندگان خونریز و خاین به میز محاکمه مردمی کشانیده خواهند شد.»
زندگینامه دو تن از شهدای قتلعام یکاولنگ به نامهای سید عزیزالله اخلاقی و محمد نیز خوانده شدند که توسط بازماندگان شان به حزب همبستگی فرستاده شده بود.
در پایان سید انور یکی از قربانیان فاجعه که از رگبار جانیان طالبی با اصابت شش گلوله در دو دست و یک پایش زنده مانده است، خاطرات آن روز دردناک را با بغض شدید چنین بیان کرد:
«در ۱۹ جدی ۱۳۷۹، نیروی خونخوار طالب ما را به نام شیعه و از طرف دیگر نیروهای خلیلی ما را به جرم سید بودن تیرباران میکردند. ما از کدام درد خود بنالیم و از کدام روز خود بگوییم؟ همان روزی که نیروی خلیلی شکست خورد، از پشت خانههای ما به طرف طالبان فیر میکردند و ما هرچه میگفتیم که شما خو از اینجا میروید، وای به حال ما! نیروهای خلیلی میگفتند که گپ نزنید چون شما هم طالب شدهاید. چهار عصر، طالبان ما را پیش شفاخانه برده میخواستند که موتر را از سر ما تیر کند، ولی چون شلوغ بود این کار را نکردند. از همه قریهها مردم را اسیر میآوردند. شب، طالبان از ما پرسیدند که شما قصابی دارید؟ ما فردا گوشت کوفته میخوریم.»
سید انور با چشمان پراشک ادامه داد:
«هدف از گوشت کوفته، کشتار مردم ما بود که این قاتلان فردا ما را ساعت ۸ صبح ما را بهسوی قتلگاه برده و به رگبار بستند.
بعد از مدتی، از میان کشتهها صدا بلند کردم که کسی زنده است؟ یکی صدا بلند کرد که آره منم زندهام. ابراهیم مشهور به بچه قاش قطی بود.
او زخمی نشده بود و من را تا کوه برده و بعد دستمال سرش را به یکی از دستانم که چهار مرمی خورده بود بست و بعد من به وی مسیر را نشان دادم و او رفت و من تنها ماندم. بعد از اینکه به هوش آمدم، یک مسیر ۱۰ الی ۱۵ دقیقهای را من از ساعت ۹ صبح تا شام طی کرده و به قریهای به نام چشمه شیرین رساندم. آب دهانم را یخ زده بود و صدایم بیرون نمیشد.»
محفل با سخنان پردرد و اشک سید انور اختتام یافت.
بعد از ختم محفل، اعضای حزب همبستگی افغانستان یکجا با خانوادههای قربانیان جهت ادای احترام به آرامگاه شهدا رفته شمع افروختند و گل گذاشتند. و شب نیز این کار را بدون درنظرداشت هوای سرد زمستان در کنار منار یادبود شهدای یکاولنگ انجام دادند.