مردم گلستان فراه، در حصار طالبان خونریز و فقر غذایی

ولسوالی گلستان

ولسوالی گلستان یکی از فقیرترین و دورافتاده‌ترین مناطق فراه به حساب می‌رود که از ماه اسد سال جاری (۱۳۹۳) تا اکنون در محاصره و سرکوب تمام عیار طالبان قرار داشته و تمام راه‌های مواصلاتی به روی مردم مسدود بوده، کمبود موادغذایی زندگی مردم را به‌شدت تهدید می‌کند. از مجموع ۲۱۰ قریه این ولسوالی تنها ۱۳ قریه آن زیر تسلط دولت بوده و بقیه در گرو طالبان می‌باشند.

چندی قبل، ریش‌سفیدان گلستان (مجموع ۳۲ قریه بزرگ آن ولسوالی) بعد از ماه‌ها انتظار هنگامی که دریافتند از سوی دولت فاسد و ضدمردمی چیزی جز عوام‌فریبی ساخته نیست، راهی کویته پاکستان می‌شوند و در آنجا با «شورای کویته» طالبان دیدار کرده، مشکلات شان را مطرح می‌سازند. طالبان مزدور به خواست‌های برحق شان لبیک نگفته کماکان بر محاصره و سرکوب مردم ادامه می‌دهند، اما بعد به افراد مسلح شان در منطقه کتبا اطلاع می‌دهند که فقط حق عبور موترهای سراچه با ۶ سرنشین و ۵۰ کیلو بار و همچنان انتقال مریضان جهت تداوی با یک تا دو پایواز را بدهند. در بدل آن، از مردم می‌خواهند به کمک طالبان شتافته علیه دولت دست به کار شوند.

گلستان از مناطق کوهستانی و محروم از لحاظ اقتصادی بوده که مردمانش نه زمین کافی دارند و نه مالداری به پیمانه‌ی وسیع، بنا عواید و پس‌اندازی برای روزهای سخت ندارند. اکثریت متکی بر فروش نیروی کار خویش اند. طی سیزده سال اخیر با وجود سرازیرشدن میلیاردها دالر، جز جنگ و ویرانی، تغییر مثبت و قابل ملاحظه‌ای در زندگی این بیچارگان رونما نگردیده‌است. طالبان که به دستور دولت مزدورپرور پاکستان در جنایت و جهالت همسان «برادران تنظیمی» شان عمل می‌کنند، با هجوم و محاصره چندماهه و منع انتقال موادغذایی در این منطقه بار دیگر دوران بربریت جنگ‌های داخلی و پاتکسالاری را در اذهان زنده ساخته‌اند.

نیروهای ستمگر و وحشی طالبان به رهبری ملا عبدالرازق راشد و چند تن از ملایان پاکستانی که مستقیما تحت هدایت «شورای کویته» و «آی.اس.آی» پاکستان کار می‌کنند، ۹۷ فیصد کنترول ولسوالی را به‌دست گرفته و از این پناهگاه امن، ناامنی و ترور و وحشت را در ۳ ولایت همجوار و ولسوالی‌های هم‌سرحد مانند بکوا، دلارام، واشیر، پرچمن و... دامن زده و همه روزه حملات و اختطاف‌هایی را برنامه‌ریزی کرده و مردم بی‌دفاع را شکار می‌کنند.

چهار زن کشته‌شده در ولایت فراه
۲۵ میزان ۱۳۹۳: چهار زن کشته‌شده توسط طالبان در ولایت فراه

زمستان از راه رسید ولی بیشتر از ۵۰ ‌هزار جمعیت بی‌دفاع این منطقه سردسیر با شکم‌های گرسنه و تن نحیف در انتظار آذوقه، دوا و درمان، مواد سوخت و امکانات اولیه زندگی، لحظات سختی را سپری می‌نمایند. به‌طور نمونه یک من (۵ کیلوگرام) گندم در شهر فراه ۱۱۰ افغانی و ۵ کیلو روغن جامد ۳۲۵ افغانی به فروش می‌رسد، ولی قیمت این مواد در ولسوالی گلستان به ترتیب ۲۵۰ و ۷۵۰ افغانی به فروش می‌رسد و به همین صورت تمام مواد ارتزاقی و سوخت دو چند و سه چند بلند رفته که خرید آن از توان اکثریت مطلق مردم بالاست.

وقتی از وضع جاری صحت و معارف در این ولسوالی پرسیده شد، یکی از باشندگان که نمی‌خواست نامی از وی برده شود، با لحن تند گفت: «در لحظاتی که مرگ زندگی همگان را تهدید می‌کند سخن از معارف و آینده اطفال و دوا و داکتر و سایر نیازمندی‌های روزمره که قبل از آن هم وضعیت خوبی نداشت، دور از واقعیت‌های تلخ جاری و به آرزوی بزرگی می‌ماند. بگذارید اول شکم فرزندان ما سیر و تن شان پوشیده شود، آگاهی و آینده شان فکر بعدی است.»

در قریه خنجک، طالبان بازاری ساخته‌اند که مواد مورد نیاز را به قیمت گزاف بالای مردم تنگدست می‌فروشند و از این طریق هم آخرین شیره‌ی جان مردم مظلوم را می‌کشند و به مبالغ هنگفت پول جهت برآورده‌ساختن امیال شوم شان دست می‌یابند. از یک سو طالبان باشندگان منطقه را زیر فشار قرار داده‌اند تا با کوچیدن ساحه را تخلیه نمایند و از سوی دیگر نیروهای دولت راه را برای آنانی که در حال فرار اند، بسته و نمی‌گذارند تا منطقه خالی از سکنه گردد که در این میان بازهم مردم به‌مثابه سنگ زیرین آسیاب و گوشت دم توپ زجر می‌بینند و خطر فاجعه انسانی تشدید می‌گردد.

باشنده‌ای دیگری از گورزنی، مرکز گلستان در تماس تلفنی گفت: «اگر موادغذایی و یا البسه را از طریق دلارام‌ـ‌احمدآباد، آنهم به مقدار ناچیز با خود حمل کنیم، فی کیلو ۱۰ تا ۱۵ افغانی کرایه دارد که برای مردم مستضعف ما نهایت گران تمام می‌شود. زنان و اطفال بیمار وضعیت وخیم داشته و چنانچه چندی قبل در اثر انسداد راه، یکی از بیماران ولادی با طفلش تلف شد.»

و اما این وضعیت چگونه پدید آمد؟ بعد از جنگ‌های جبهوی سنگین و راندن طالبان از مناطق همجوار، تمامی طالبان به ولسوالی کوهستانی گلستان هجوم آورده و به همین‌گونه تفنگداران این گروه خونریز از ولسوالی‌های ناامن دلارام نیمروز، موسی‌قلعه و واشیر هلمند و بکوای فراه نیز با آنان ملحق گردیدند. دولت فعلی با عقب‌نشینی طالبان و نه محو شان از تمام منطقه، طبل پیروزی بر طالبان را در مطبوعات نواخت اما این جنایت‌کاران را در گوشه‌‌ی دیگر به جان مردم مظلوم آزاد گذاشت. اکنون نیروهای منطقوی دولت به بهانه‌ی این که «تمام راه‌ها ماین فرش است»، «نیروی کافی نداریم» و «توانایی و کنترول اوضاع مشکل است» از دور نظاره‌گر جنایت طالبان گشته، وقت‌کشی می‌کنند.

بلقیس روشن، نماینده مردم فراه در مجلس سنا، می‌گوید:

«من بارها مقامات مربوطه ارگان‌های امنیتی را از این فاجعه باخبر ساخته‌ام و چندین بار در جلسه عمومی مشرانو جرگه به خاموشی دولت در ارتباط به سرنوشت مردم گلستان اعتراض نمودم، ولی از آنجایی که نسبت به مردم متعهد نیستند و کارد به استخوان رسیده و شکم گرسنه مردم را از خود نمی‌دانند، دلایل غیرقابل قبول آورده حرکتی نمی‌کنند.»

در ۱۱ می ۲۰۱۴، وزارت امور داخله افغانستان با انتشار خبری از عملیات نظامی علیه طالبان در گلستان خبر داده، نوشت:

«۵۵ شورشی طالب بشمول مولوی عبدالرازق راشد ولسوال نام نهاد این گروه برای ولسوالی گلستان کشته و ۴۵ شورشی دیگر در این عملیات تصفیه یی زخمی شده اند.

در حال حاضر مشکلات امنیتی ای که در این مناطق پیش از این وجود داشت از میان برداشته شده است.»

اما تمام این خبر دروغ بی‌شرمانه‌ای برای فریب اذهان عامه بود، درحالی‌که مولوی عبدالرازق تا هنوز زنده بوده و به جنایاتش علیه مردم گلستان و سراسر فراه ادامه می‌دهد. برداشته‌شدن مشکلات امنیتی این مناطق آن چنانی که در خبرنامه آمده، نیز مثل سایر عوام‌فریبی‌های نهاد‌های امنیتی، خاک‌پاشیدن به چشم ملت است و بس.

ولایت فراه یکی از ناامن‌ترین ولایات کشور است که از والی‌های بی‌کفایت و فاسد و دولت مافیایی رنج بی‌شمار برده و مردم تیره‌روز آن مکررا شاهد قتل‌های گروهی، تیرباران‌های دسته‌جمعی، اختطاف‌های پی در پی، سربریدن‌های مکرر فرزندان شان در این سال‌های اخیر بوده‌اند. اختطاف ۴ زن بی‌دفاع و قتل «داعش»وار شان، تازه‌ترین حادثه تکاندهنده در این ولایت محسوب می‌شود که همسان محاصره مردم نگونبخت گلستان مقامات فاسد از کنارش گذشتند. صدها رسانه موجود کشور نیز طبق خواست دولت هیچ‌گاهی نخواسته‌اند که عمق درد و مشکلات مردم فراه را انعکاس دهند.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 335 نفر