چاویز يک معجزه بود!
- رده: از سایتهای دیگر
- نویسنده: پل کرگ رابرتز
- منتشر شده در دوشنبه، 05 حمل 1392
نویسنده: پل کرگ رابرتز
منبع فارسی:
تارنگاشت عدالت، ۲ حمل ۱۳۹۲
|
منبع آلمانی:
ردگلوب
پل کرگ: «واشنگتن بيش از هر چيز از انسانهای واقعی که خودفروش نيستند، متنفر است.»
«پل کرگ رابرتز» چپ نيست. اين فرد متولد ٣ آوريل (اپریل) ١٩٣٩ و کارشناس علوم اقتصادی است که در دوران رونالد ريگان معاون وزير دارايی او بود و به عنوان يکی از معماران سياست اقتصادی نئوليبرالی آن زمان (ريگانوميکز) شهرت داشت. او در مقام سردبير روزنامههايی چون «والاستريت جورنال» و يا «بيزنس ويک» فعاليت داشت و به عنوان کارشناس بيش از ٣٠ بار به کميسيونهای تحقيقی کنگره دعوت شده بود. او روز سهشنبه گذشته در بلوگ اينترنتی خود مطلبی در سوگ رييسجمهور فقيد ونزوئلا، هوگو چاویز، انتشار داد که تا اندازهای کوتاه شده در زير انتشار میيابد:
هديه الهی
روز ۵ مارس (مارچ) ٢٠١٣ هوگو چاویز، رييسجمهور ونزوئلا و يکی از شخصيتهای برجسته ضدامپرياليزم در سطح جهان از ميان ما رفت. امپرياليستهای واشنگتن و فاحشههای آن در رسانههای گروهی و انديشکدهها و همينطور مردم امریکا که به طور مستمر شستشوی مغزی میشوند، شادمانه نفس راحتی کشيدند. يک دشمن از «دشمنان امریکا» کاسته شد.
چاویز دشمن ايالات متحده امریکا نبود. او دشمن هژمونیطلبی واشنگتن بر ديگر کشورها بود، دشمن پيمان واشنگتن با باندهای حاکم و نخبهگرايی بود که مال مردم را میدزدند و آنها را به خدمت خود میگيرند و ... او دشمن بیعدالتی واشنگتن و سياست خارجی واشنگتن بود که بر پايه دروغ و تزوير و تجاوزات نظامی، بمباران و اشغال بنا شده است.
واشنگتن، امریکا نيست. واشنگتن ميهن شيطان است.
چاویز دوست حقيقت و عدالت بود و به همين علت مورد نفرت دنيای غرب قرار داشت، جايی که هر سياستمداری حقيقت و عدالت را تهديد میپندارد.
برخلاف سياستمداران امریکايی، چاویز در جهان غيرغربی بسيار مورد احترام بود. او در چين، روسيه، برزيل و کشورهای ديگر به لقب دکترا نايل گرديد، ولی نه در هاروارد، ييل، کمبرديج و يا آکسفورد.
چاویز يک معجزه بود. او يک معجزه بود، زيرا کشورش را به ايالات متحده امریکا و نخبگان ونزوئلايی نفروخت. اگر فروخته بود، از فروش نفت مثل خانواده پادشاه سعودی بسيار ثروتمند شده بود و از طرف ايالات متحده امریکا مثل ديگر کشورهای دستنشانده آن مورد احترام قرار میگرفت و به ميهمانی در کاخ سفيد دعوت میشد. او اگر در خدمت منافع واشنگتن گام برمیداشت، میتوانست تا آخر عمر خود به عنوان ديکتاتور حکومت کند.
هر رژيم گوش به فرمان ايالات متحده، از آسيا، اروپا و يا خاورميانه و نزديک تشنه دعوت واشنگتن است، که به نشانه ارج نهادن قدرت امپرياليستی جهانی به دست نشانده خود تعبير میگردد. اين قدرت ۶٨ سال پس از جنگ دوم جهانی هنوز در آلمان و ژاپن دارای پايگاه نظامی است و ۶٠ سال پس از جنگ کره هزاران هزار سرباز در کره جنوبی مستقر ساخته است. علاوه برآن، در تعداد زيادی از کشورهای «مستقل» ديگر نيز دارای پايگاههای نظامی است.
از نظر سياسی برای چاویز خيلی ساده بود که ميهن خود را بفروشد. ...
ولی چاویز يک شخصيت واقعی بود، مثل رييسجمهور اکوادور، رافائل کورهآ که برای بار سوم انتخاب شد و يا اوو مورالس که اولين رييسجمهور بومی بوليوی از زمان کشورگشايی اسپانيا است. همه آنها در مقابل فشار ايالات متحده امریکا استقامت کردند. اکثريت مردم ونزوئلا دريافته بود که چاویز يک شخصيت واقعی است و نه يک آدمک خيمهشببازی. آنها او را برای چهارمين بار به عنوان رييسجمهور انتخاب کردند و حتماً باز هم او را انتخاب میکردند. امّا مقاومت و ايستادگی در مقابل واشنگتن خطرات زيادی هزينه میکند. هر کس که جرأت به مقابله کند، اهريمنی جلوه داده شده و با اين خطر مواجه خواهد بود که يا به قتل برسد و يا با يک کودتای سازمان يافته از طرف سازمان جاسوسی «سيا» سرنگون شود. مثل چاویز در سال ٢٠٠٢.
واشنگتن بيش از هر چيز از انسانهای واقعی که خودفروش نيستند، متنفر است. هر قدر که سياستمداران فاسد غربی و فاحشههای رسانهای آنها بيشتر به چاویز لجنپراکنی کنند، مردم ونزوئلا او را بيشتر خواهند پرستيد. آنها کاملاً درک کرده اند که کسی که از طرف واشنگتن مطرود شده، يک هديه الهی برای جهان به شمار میرود.