ام.آی.شش و سی.آی.ای، اربابان تجارت مواد مخدر
- رده: مقالات
- نویسنده: فرزاد
- منتشر شده در چهارشنبه، 07 حوت 1392
نوشته‌ای تحت عنوان «مواد مخدر افغانستان، فاجعه‌بارتر از تروریزم» را در سایت «حزب همبستگی افغانستان» خواندم. این نوشته بیشتر به عوامل داخلی رشد سرسام‌آور تریاک در افغانستان پرداخته‌است. اخیرا به مقاله‌ای تحت عنوان «ام.آی.شش ارباب تجارت جهانی مواد مخدر می‌باشد» برخوردم که توسط یک جاسوس سابق سازمان استخبارات نظامی انگلستان (MI6) نوشته شده‌است و در ٢٦ می ٢٠٠٦ در سایت «جستجوگر حقیقت» (The Truth Seeker) منتشر شده است.
هرچند دخیل‌بودن و رهبری تجارت و قاچاق مواد مخدر توسط این سازمان‌ها نکته تازه نیست و فراوان درمورد گفته شده و حتا فلم‌هایی بر اساس آن ساخته شده، اما افشاگری‌های جیمز کاسبولت (James Casbolt)، کارمند سابق ام.آی.شش، که شخصا در این تجارت سهم داشته، آگاهی‌بخش است و از روی آن می‌توان به دلیل عمده رشد بی‌سابقه مواد مخدر افغانستان طی ١٢ سال تحت اشغال امریکا، انگلستان و متحدانش پی‌برد.
جیمز کاسبولت درکنار افشاگری‌هایش در مورد دخیل بودن سازمان جاسوسی امریکا و انگلستان در تجارت مواد مخدر، کتابی تحت عنوان «جاسوس زنده به گورشده» (Agent Buried Alive) نگاشته است که پرده از پایگاه‌های نظامی زیرزمینی عمیق امریکا برمی‌دارد. در این کتاب، جیمز می‌گوید که از این نوع پایگاه‌ها در امریکا ۱۳۳و در سطح جهان ۴۰۰ پایگاه وجود دارند که توسط «سازمان امنیت ملی ـ این.ایس.ای.» کنترول می‌شوند و یکی از پروژه‌های شان به نام «پروژه مانکن» (Project Mannequin) را در آنجا عملی می‌سازند. در این پروژه، مغز انسان برنامه‌ریزی می‌شود و انسان‌های شبیه ساخته می‌شوند. جیمز ادعا می‌کند که خودش نیز یکی از قربانیان این پروژه بوده است.
جیمز کاسبولت نه تنها درمورد دست‌داشتن استخبارات انگلستان و امریکا در موادمخدر بلکه درمورد پایگاه‌های نظامی مخفی این سازمان‌ها کتابی نوشت و معلومات اشدمحرم را بیرون داد. بعد از این افشاگری‌ها، او تحت پیگرد و فشارهای شدید قرار گرفت و حتا اخباری انتشار یافت که از ترور او خبر می‌دهد، هرچند هیچ منبع رسمی تا کنون آن را تایید نکرده‌است.
در آغاز نوشته، او به معرفی خود می‌پردازد:
«نامم جیمز کاسبولت است و بین سال‌های ١٩٩٥ تا ١٩٩٩ در پروژه Black Ops جهت انتقال کوکائین درمیان شهرهای لندن و برایتون برای ام.آی.شش کار می‌کردم. پدرم، پیتر کاسبولت، نیز مامور ام.آی.شش بود و با CIA و مافیای روم در کار قاچاق کوکائین به داخل انگلستان کار می‌کرد.... ما دست‌نشانده‌هایی بودیم که ریسمان ما توسط روسای دست‌نشانده‌‌ی جهانی مستقر در لندن، کشیده می‌شد.»
و بعد به جزییات، قضیه را شرح می‌دهد که بخش‌هایی از آن را ترجمه نموده‌ام:
«شاید برای اکثر مردم این نکته که تجارت جهانی مواد مخدر توسط سازمان‌های استخباراتی کنترول و اداره می‌گردد یک افشاگری باشد. در این تجارت جهانی موادمخدر، استخبارات انگلستان بیش از همه حاکمیت دارد.»
«این بالاتر از تردید ثابت گردیده‌است که سی.آی.ای طی پنجاه سال گذشته بخش اعظم مواد مخدر را وارد امریکا می‌سازد.... ام.ای.شش همیشه موادمخدر را وارد انگلستان می‌کند. آنان فقط "بخشی" از این مواد را نه، بلکه گفته می‌توانم که تخمینا حدود نود فیصد موادمخدر را وارد می‌کنند.»
«تجارت جهانی مواد مخدر که توسط استخبارات انگلستان کنترول می‌شود، حداقل سالانه پنجصد میلیارد پوند ارزش دارد. این بیش از تجارت جهانی نفت است و اقتصاد انگلستان و امریکا کاملا بر پول مواد مخدر متکی است.... در انگلستان، ام.آی.شش شستشوی پول را از طریق "بانک انگلستان" (Bank of England)، "بانک بارکلیز" (Barclays Bank) و دیگر شرکت‌هایی با نام خانوادگی انجام می‌دهد. پول مواد مخدر از یک حساب به حساب دیگر رد و بدل می‌شود تا وقتی که منشا اصلی آن درجریان بافتی از معاملات، ناپدید گردد.»
جیمز کاسبولت شرح می‌دهد که چطور سی.آی.ای و ام.آی.شش مشترکا در سال ١٩٧٨ در امریکای جنوبی روی تاثیرات ماده دودشونده محلی به نام «باسکو» (basuco) به تحقیق پرداختند تا از آن کریم کوکائین بسازند. آنان از آن کوکائینی ساختند که نسبت به کوکائین عادی، قدرت مخدرکننده بیشتر داشت. بعد این نوع کوکائین را به‌صورت وسیع وارد انگلستان و امریکا نمودند که به اعتیاد وسیع جوانان منجر گردید.
او از دخالت بلندرتبه‌ترین مقامات دولتی در این تجارت سخن می‌گوید:
«در سال‌های ١٩٨٧ که کوکائین وسیعا در امریکا مورد استفاده قرار می‌گرفت، بل کلنتن رییس‌جمهور بعدی امریکا، گورنر ایالت آرکانزاس بود که با سی.آی.ای در این تجارت دست داشت و هر ماه معادل صد میلیون دالر کوکائین از طریق میدان‌هوایی منا در این ایالت وارد می‌شد.»
جیمز جریان کار تجارت پدرش برای ام.آی.شش را شرح داده می‌نویسد که او آنچنان مقادیر زیاد مواد مخدر را دست به دست می‌کرد که قسمت کم آن را برای سود شخصی به فروش می‌رسانید و بالاخره خودش نیز به آن معتاد شد که در اثر آن جان داد. او از معتاد‌شدن خودش نیز سخن می‌گوید:
«امروز که من از استفاده موادمخدر پاک شده‌ام، آرزو دارم که به توقف عذاب غیرقابل توصیفی کمک نمایم که تجارت جهانی مواد مخدر عامل آن می‌باشد.»
جیمز در کنار پول‌آوربودن تجارت موادمخدر دلیل دیگری را ذکر می‌کند که سازمان‌های استخباراتی از آن سود می‌برند:
«شبکه‌های استخباراتی همیشه داروهای مخدرکننده را به‌مثابه اسلحه‌ای علیه مردم به‌کار می‌برند تا از این طریق به پلان طولانی‌مدت شان برای یک دولت جهانی، پولیس جهانی که ناتو باشد و یک جمعیت کمپیوتری‌شده تحت عنوان نظم نوین جهانی دست یابند.»
در پایان نوشته چندین «بازیگر عمده» این تجارت معرفی شده‌اند که هرکدام ماموران مهم ام.آی.شش، موساد (سازمان استخبارات اسراییل) و یا سی.آی.ای بوده و ریاست بانک‌ها و شرکت‌های مهم جهان را در چنگ داشته‌اند. یکی از این بازیگران جورج بوش پدر است که درموردش می‌نویسد:
گری ویب (Gary Webb) به خاطر نوشتن کتاب افشاگر «ایتلاف تاریک» (Dark Alliance) به قتل رسید.
«جورج بوش پدر، ريیس‌جمهور قبلی، رییس سابق سی.آی.ای و برجسته‌ترین تاجر موادمخدر در امریکا، نسبت به هر رییس‌جمهور دیگر جنگ‌های بیشتری را علیه موادمخدر راه‌اندازی نمود. چیزی که در حقیقت فقط شیوه‌ای برای برهم‌زدن رقابت در این زمینه بود. درباره دست‌داشتن جورج بوش در تجارت جهانی موادمخدر می‌شود کتاب کاملی نوشت ولی در کتاب "ایتلاف تاریک" (Dark Alliance) که توسط روزنامه‌نگار تحقیقی "گری ویب" (Gary Webb) نگاشته شده به‌صورت عالی به آن پرداخته شده‌است.»
یکی دیگر از «بازیگران عمده» سر مارتین ویکفیلد جکوب (Sir Martin Wakefield Jacomb) است که بین سال‌های ١٩٨٧ تا ١٩٩٥ رییس «بانک انگلستان» بود و در سال ١٩٨٦ رییس روزنامه تیلی‌گراف (The Telegraph) در انگلستان بود. او درمورد دست‌داشتن روسای بنگاه‌های رسانه‌ای در این تجارت تبصره‌ای دارد:
«این دلیلی است که چرا این مشکل درحال‌رشد در مطبوعات عمده انعکاس نمی‌یابد. کسانی که مرتکب این جنایات می‌شوند اکثر رسانه‌های عمده را کنترول می‌کنند. در امریکا رییس سابق سی.آی.ای، ویلیام کیسی (William Casey)، قبل از مرگش در ١٩٨٧ رییس انجمن شبکه خبری ABC بود. اکثر کارمندان داخلی از ای.بی.سی منحیث "شبکه سی.آی.ای" نام می‌برند.»
در اخیر جیمز از خطراتی سخن می‌گوید که افشاگران این تجارت مخفی شبکه‌های استخباراتی را تهدید می‌کند. او به گونه مثال از قتل گری ویب سخن می‌گوید که در پی انتشار کتابش جسدش در حالی یافت شد که دو گلوله به پشت کله‌اش اصابت کرده بود، اما دوسیه او زیر عنوان «خودکشی» زیر زده شد.
با مرور افشاگری‌های جیمز و ده‌ها کتاب و نوشته‌ای که در خصوص دخیل‌بودن دولت‌های امریکا و انگلستان در تجارت موادمخدر به نشر رسیده‌اند، به آسانی می‌توان نتیجه گرفت که یکی از دلایل اشغال افغانستان توسط این کشورها، تبدیل آن به مرکز تریاک جهان بود. آنان از این طریق سودهای چندصد میلیارد دالری به دست می‌آورند تا بحران شدید اقتصادی کشورهای شان را رفع نمایند. این سیاست شیطانی، مردم افغانستان را به سوی تباهی بیشتری سوق داده آینده کشور ما را مکدر می‌سازد.
