دیدهبان حقوق بشر: «معامله با حکمتیار توهین به قربانیان بدرفتاریهای سنگین است»
- رده: ترجمه از منابع بیرونی
- نویسنده: پاتریشا گوسمن
- منتشر شده در یکشنبه، 04 میزان 1395
نویسنده: پاتریشا گوسمن، محقق ارشد، افغانستان | مترجم: نوید نابدل
منبع: دیدهبان حقوق بشر، ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۶
گلبدین حکمتیار، یکی از بدنامترین مظنونان جنایات جنگی افغانستان، کسی که در سال ۱۹۹۲ منحیث صدراعظم، پایتخت خودش را مورد راکتباران قرار داد، بعد از دههها تبعید به لطف پیمان صلح با دولت وحدت ملی به خانه برمیگردد. برگشت او، فرهنگ معافیت از مجازات را تقویت میکند، فرهنگی که توسط دولت افغانستان و تمویلکنندگان خارجیاش با تعقیب نکردن پاسخگویی برای قربانیان فراوان نیروهای تحت فرماندهی گلبدین و سایر جنگسالاران که در دهه ۹۰ میلادی بخش بزرگی از کشور را ویران کردند، پرورش داده شده است.
مذاکرات صلح بر شاخه گلبدین حزب اسلامی متمرکز است که در بدل اعطای مصونیت قضایی برای اعمالی که در جریان جنگ مرتکب گردیده و حذف نام او و همراهانش از فهرست سیاه، از رابطه با گروههای تندرو و اعمال تروریستی دست خواهد کشید. با این حال، افغانهای زیادی گلبدین را با راکتباران بیرویه و گلولهباران شهر کابل در اوایل دهه نود میشناسند. آن زمان گلبدین شخصا (که در ۱۹۹۲ به خاطر کسب حمایتش از دولت شکننده ایتلافی صدراعظم نامیده شده بود) بر قومندانهای مسوول راکتباران نظارت داشت. با آن که جناحهای دیگر جنگ برای کنترول کابل نیز مخوف بودند، حکمتیار مسوول بعضی از برجستهترین حوادث، از جمله موشکپرانی در اگست ۱۹۹۲ میباشد که براساس کمیته صلیب سرخ جهانی، حداقل ۱۰۰۰ تن را کشت و ۸۰۰۰ تن دیگر را مجروح نمود.
یکی از باشندگان، وضعیت کابل در آن زمان را اینچنین توصیف نمود:
«نیروهای حکمتیار پیاپی مناطق مسکونی را مورد راکتباران قرار میدادند. یک روز، در تابستان ۱۹۹۲... من منتظر سرویس بودم. یک پیرمرد فقیر کراچی کوچکی برای فروش چاکلیت و جلغوزه داشت... وقتی من سوار سرویس میشدم ناگهان یک راکت اصابت نمود. آن مرد پیر کاملا ناپدید گردید. فکر میکنم بیست تن کشته و فراوان دیگر زخمی گردیدند.»
حکمتیار در ضمن به نقض شدید حقوق بشر از جمله ناپدیدشدنهای اجباری مخالفان سیاسی و داشتن یک زندان زیرزمینی در پاکستان که در آن شکنجه روال روزمره بود، پیوند دارد. با قدرتمند شدن در نتیجه کمکهای نظامی امریکا از طریق پاکستان در دهه هشتاد میلادی، حکمتیار محدوده فعالیتهایش را از جمله برای ترور هدفمند روشنفکران افغان در پاکستان و حملات خشونتآمیز بر سازمانهای غیردولتی که برنامههای آموزشی و صحی برای زنان در کمپهای مهاجران در پاکستان راهاندازی کرده بودند، گسترش داد.