اشغال سوریه نمی‌تواند جلو لهیب مقاومت فلسطین را گرفته و جانیان صهیونیست را از سقوط حتمی نجات دهد!

اشغال سوریه

سقوط ناگهانی سوریه ابتدا به ساکن نبود.

جیفری سَاکس در مقاله‌ی «امریکا و اسراییل چگونه سوریه را ویران کرده و آن را صلح خواندند» نوشت:

«سقوط سوریه نتیجه کارزار اسراییل و ایالات متحده علیه این کشور است که به سال ۱۹۹۶ و آغاز دوره صدراعظمی نتانیاهو برمی‌گردد. جنگ علیه سوریه در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ شدت گرفت، زمانی که باراک اوباما به طور مخفیانه سیا را مأمور کرد تا در چارچوب عملیات "تیمبر سیکامور" دولت سوریه را سرنگون سازد.... جنگ اسراییل علیه سوریه با نومحافظه‌کاران امریکا به گردانندگی ریچارد پرل، در اسرايیل در ۱۹۹۶ آغاز شد که استراتژی "جدایی کامل" The Clean Break را برای نتانیاهو هنگام ورودش به دفتر صدارت طرح‌ریزی کردند... این تلاش سرانجام هفته جاری به بهای بیش از سه صد هزار کشته به ثمر نشست. سقوط سریع سوریه به دلیل بیش از یک دهه تحریم‌های اقتصادی خردکننده، بار جنگ، تصرف نفت سوریه توسط ایالات متحده، اولویت‌های روسیه در درگیری در اوکراین، و بلافاصله حملات اسراییل به حزب‌الله، به وقوع پیوست... رژیم اسد دهه‌ها هدف فروپاشی ایالات متحده و اسراییل بود»

سند (جدایی کامل) همچنین پیشنهاد می‌نماید که جای رژیم‌های ضداسراییلی در سوریه، عراق و ایران باید با دولت‌های دوست اسراییل تعویض گردند. اسراییل با همکاری نزدیک امریکا طی سالیان دراز برای تحقق استراتژی مزبور به مداخله و تجاوز نظامی جنایتکارانه پرداخت تا با حفظ و تقویت اسراییل، تسلط بر خاورمیانه تسهیل گردد. و برپایه همین سیاست «رژیم چنج» بود که امریکا و ناتو، عراق را با قتل‌عام بیش از یک میلیون انسان به تروریست‌ها سپرد؛ در لیبیا آنچنان دهشتکده‌ای برپا کرد که مردم‌اش حالا حسرت نبود معمر قذافی را می‌خورند؛ و سودان و سومالیا را هم با اهدا به گروه‌های داعشی، مسلخی برای مردمان آنها ساخت. تنها سوریه مانده بود که اکنون بر آن چنگ انداختند. و البته در صورتی که رژیم ایران با مردم آزاده اما مجروح از داغ قافله طویل پیشاهنگان شهید و دربنداش درگیر نباشد، لقمه‌ای است که اگر امریکا هوس بلعیدن آن را کند حلقوم‌اش دریده خواهد شد چرا که ایرانی دارای قدرت بازدارندگی از هیچ لحاظ نه سوریه است نه عراق نه سومالیا نه لیبیا و نه افغانستان.

امروز معیار ضدامپریالیست بودن، در ضدیت با صهیونیزم معنی می‌یابد.

اردوغان که ریاکارانه دستمال فلسطینی به گردن می‌آویخت معلوم شد از آن عوامل ریاکار و پلید است که ماموریت دارند از پشت به خلق فلسطین خنجر ‌زنند. فلیپ جیرالدی، مامور پیشین سی‌آی‌ای، در مطلبی تحت عنوان «ناتو در مقابل سوریه» (سایت «امریکن کانزروتیف»، ۱۹ دسامبر ۲۰۱۱) نوشت:

«ناتو پیشاپیش به‌طور مخفی در منازعه سوریه دخیل شده و ترکیه منحیث دست‌نشانده امریکا رهبری را به دست گرفته است. احمد داووداغلو، وزیر خارجه ترکیه، علنا تصدیق کرده که به مجرد توافق میان متحدان غربی، کشورش آماده هجوم می‌باشد...»

الجولانی و عطامحمد

ناامیدی از انحلال مقاومت در غزه، لبنان، کرانه باختری، یمن و... بود که امریکا و ناتو را بر آن داشت تا به برانداختن دولت اسد اولویت دهند.

مردم افغانستان با تجربه چندین دهه سیاست‌های تجاوزکارانه امریکا و غرب، به خوبی حوادث سوریه را می‌فهمند. رسانه‌های غرب مثل زمانی که خونخواران جهادی یا سراج‌الدین حقانی را دریشی ‌پوشانده، عطر و پودر زده دموکرات‌های مادرزاد یا «معتدل» تبلیغ کردند، به آراستن الجولانی‌ای شروع کردند که امریکا بر سرش جایزه ده میلیون دالری گذاشته بود! او که در ۲۰۱۱ به دستور معلم‌اش ابوبکر البغدادیِ سیا-موسادزاده برای ایجاد جبهه‌النصره و کشتار نیروهای امنیتی سوریه به آن کشور فرستاده شده بود، حال توسط رسانه‌های غرب و اسراییل، منجی‌ نکتایی‌پوش سوریه معرفی گردیده، و ریشه القاعده و داعشی او و همدستانش در کمال وقاحت امپریالیستی شسته می‌شود. الجولانی که همانند طالبان و ابرجانیان جهادی، خود را تخم اصلی اسلام و شریعت محمدی می‌خواند، نمک‌حرامی نکرده علیه اشغال بلندی‌های گولان، بمباران بلاوقفه و دیگر جنایت‌های اسراییل و ترکیه و امریکا در سوریه، درست مثل سکوت برده‌وار عمال طالبی و جهادی مقابل صاحبان امریکایی شان کلمه‌ای علیه آفرینندگان سه‌گانه‌اش، بر زبان نیاورده و نخواهد آورد.

رژیم بشار اسد با آن که به کمک روسیه و ایران توانست ایستادگی کند، به سکیولریزم معتقد و همدرد فلسطین بود اما منحیث یک دستگاه فاسد و ستمگر نتوانست نبض مردمش را به دست گیرد و آنان را در برابر دست‌پروردگان غرب متحد و بسیج نماید؛ از سرنوشت عراق، مصر، افغانستان، لیبیا و غیره که طعمه امپریالیزم شدند عبرت نگرفت؛ از سرکوب تحریرشام در ادلب که سیا، موساد و ترکیه در آن مدت‌ها و به شدت مشغول تدارک ضربه به محور مقاومت و برانداختن دولت‌اش بودند غافل ماند؛ کوشید با ترکیه و سایر کشورهای مطیع امریکا در منطقه، نزدیک شده و به هشدارهای روسیه و ایران گوش نداد؛ مخصوصا به ماهیت برنامه‌های تروریست‌پرورانه رژیم فاشیستی اردوغان در تجهیز «ارتش آزاد سوریه» بی‌تفاوت ماند؛ او با جنبش کوردهای سوریه کنار نیامد که احتمالا مانع مداخله امریکا و استثمار ذخایر گاز و نفت و مرغوب‌ترین زمین‌ها در آنجا می‌شد؛ مثل هر زعیم مرتجع و متعصب نتوانست ماهیت امپریالیزم-صهیونیزم، کمپ غرب و شرق در عصر حاضر و دوست و دشمن مصالح وطن‌اش را بشناسد، به جای شتافتن در نشست کشورهای عربی و اسلامی وابسته و خاین به داعیه‌ی فلسطین، نتوانست همچو یمن با تعهد قاطع به مقاومت فلسطین، از حملات و توطئه‌های غرب نترسیده و تحسین و افتخار مبارزان آزادیخواه سراسر دنیا را کمایی کند.

هدف درجه یک امپریالیزم و صهیونیزم در تجزیه و داعشی کردن سوریه، عبارت است از نجات اسراییل درمانده و سرخورده از طریق فرو نشاندن شعله‌های الهام‌بخش رستاخیز فلسطین.

جریانات سوریه بار دیگر ثابت نمود که بنیادگرایی اسلامی حربه قدیمی و موثر امریکا و متحدان برای تفرقه و تسلط بر کشورهای مسلمان به شمار می‌رود. ولی به هر حال مردم سوریه بر ضد غلامان اسلامی غرب بپاخاستنی اند. بازماندگان رژیم اسد از نوع خاینان جمهوریتی اشرف غنی و کرزی چون جنرال پشقل، صالح، گلبدین، رنگین سپنتا، عطامحمد، ضیا سراج، قانونی، فاروق وردک، رحمت‌الله نبیل، ولی مسعود، ضیا مسعود و غیره اراذل نیستند که به محض پیدا شدن سر و کله طالبان باد شان رفته، با طیاره‌های امریکایی گریخته و حتی نتوانستند تنبان و پیراهن جنرالی و مارشالی خود را جمع کنند تا به دست طالبان نیفتد!

علاوه بر بقایای اردوی سوریه، اقوام و مذاهب مختلف که در دوران حافظ اسد و پسراش از حقوق مساوی برخوردار بودند، تشکل‌های جدید میهن‌پرست و استقلال‌طلب، رزمندگان کورد به خصوص تفنگ‌داران زن در شمال سوریه که در کوبانی و عفرین دهان جلادان داعشی را به خاک مالیدند، با درس‌گیری از تجارب و اشتباهات شان (منجمله سازش با امریکا) برای بازپس‌گیری سوریه نقش مهمی ادا خواهند کرد.

روشنفکران سست‌عنصر و دمدمی‌مزاج که از هر پیروزی سرمست می‌شوند و از هر شکست دل‌مرده و ناامید، طبیعی است که از حوادث ظاهرا صاعقه‌آسای سوریه آیه‌ی یأس سر داده مقاومت فلسطین و لبنان و یمن و... را پایان‌یافته و اسراییل و امریکا را پیروز میدان پندارند. لیکن هرچند با اشغال سوریه جبهه‌های نبرد ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی در منطقه آسیب سهمگین مضاعفی را متحمل گردیدند، بی‌تردید همه‌ی‌ آنها ققنوس‌وار و سرزنده‌تر از پیش قدعلم خواهند کرد.

اسیران فلسطینی و گروگان‌های اسراییل

طرح‌های امپریالیستی برای اشغال درازمدت سوریه جهت سرکوب همیشگی جنبش فلسطین رویایی بیش نیست. هفده ماه است که جهان شاهد فداکاری اعجاب‌انگیز فلسطینیان اند که نمونه‌اش را تنها در لنینگراد و استالینگراد دیده بود. وقتی مادر فلسطینی در پاسخ به حرف «تسلیم یا نابودی» نتانیاهوی جلاد گفت «ما فراوان تکه سفید برای کفن داریم، اما هیچ تکه سفید برای بالا بردن بیرق تسلیم نداریم»، کافیست فهمید که هیچ قدرتی یارای به زانو درآوردن این ملت جلیل را ندارد. ملتی آگاه که عمیقا دریافته تنها با تکیه بر بازوان خود و نه چشمداشت به این و آن کشور یا ملل‌متحد می‌توانند حق و آرمان شان -فلسطین مستقل، آزاد و بهروز- را متحقق گردانند. توطئه کنونی غرب -سپردن اداره غزه به محمود عباس خاین- نیز نقش بر آب شدنی‌ست. مردمی که قریب یک‌ونیم سال زیر سختی‌های وصف‌ناپذیر به دشمن تمکین نکردند، هیچ‌گاه اجازه نخواهند داد خون شهیدان شان در یک معامله ننگین به هدر رود.

امروز معیار ضدامپریالیست بودن، در ضدیت با صهیونیزم معنی می‌یابد. صرفنظر از شرف‌باختگانی نظیر ملک‌ستیز، رضا پهلوی، احمد مسعود، حمید تقوایی و امثالهم، آنانی که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند نقش دوران‌ساز و امیدبخش مقاومت فلسطین در مبارزه علیه امپریالیزم را درک کنند، عملا یا جیره‌خوار اسراییل و امریکا اند و یا هم به غایت ناآگاه و متوهم که امریکا را قدرت لایزال می‌انگارند. ستاره بخت امریکا با همه زورگویی‌ها روبه افول است. حتا ترامپ در آخرین اظهارات‌اش تایید کرد که «امریکا مضمون تمسخر جهان گشته است»! او که «مضمون تمسخر جهان» شود سگ هار زخمی‌‌اش اسراییل چه حال خواهد داشت؟ ماشین جنایت‌گستر امریکا چنان که در ویتنام، کیوبا، کوریا و سومالیا و... در گل نشست، در سوریه و فلسطین و لبنان نیز بیگمان جز شرمساری چیزی به دست نخواهد آورد. این شعار نیست، غریو تاریخ چنین است. پل‌کنیدی مورخ انگلیسی و متخصص روابط بین‌الملل در کتاب «ظهور و افول قدرت‌های بزرگ» در مورد ایالات متحده امریکا و آینده آن، استدلال می‌کند که این کشور در حال حاضر یکی از قدرت‌های بزرگ جهانی، با چندین چالش از جمله بدهی ملی، رقابت اقتصادی و هزینه‌های نظامی روبرو است؛ نفوذ جهانی آن در حال کاهش است و ممکن است در آینده کمتر به عنوان یک قدرت جهانی مطرح باشد.

اما نتیجه‌گیری‌های پال‌کنیدی در سال‌های ۸۰ است و امریکا که در عرض این ۴۵ سال خودکامه‌تر و وحشیانه‌تر مسیر سلطه‌جویی و ستم و استثمار را پیموده، طبیعتا بیشتر در دنیا منفور شده و ابرقدرتی و یکه‌تازی‌اش خیلی بیشتر درز برداشته است. با این هم امریکا افعی‌ای زخم خورده است که هنوز از زهرپاشی باز نمانده است. هم اکنون ترامپ غیر از تهدید آشکار به تجاوز، علیه پاناما، کانادا، مکسیکو، فلسطین و... قد برافراشته و مشخصا می‌خواهد افغانستان ما را با آرایش و الجولانی ساختن سراج‌الدین حقانی، گلبدین، احمد مسعود، عطا محمد، سیاف و سایر خاینان انقره‌نشین به صورت سوریه دوم درآورده و آنان را به طرف چین و آسیای مرکزی وچ کند.

خلاصه بر مبنای آن چه متذکر شدیم، ناامیدی امریکا از انحلال مقاومت در غزه، لبنان، کرانه‌باختری، یمن و... او و متحدان‌اش را به برانداختن یکبارگی دولت اسد وا داشت. به سخن دیگر هدف درجه یک امپریالیزم و صهیونیزم در تجزیه و داعشی کردن سوریه، عبارت است از نجات اسراییل درمانده و سرخورده از طریق فرو نشاندن شعله‌های الهام‌بخش رستاخیز فلسطین که مطمئنا خاورمیانه و چه بسا کل جهان سوم را درنوردیده و دمیدن سپیده از پشت زنجیرهای پاره پاره‌ی امپریالیزم و صهیونیزم را نوید خواهد داد.


ایمن عادل عوده، عضو پارلمان اسراییل، باشجاعت کم‌نظیر علیه نتانیاهو جلاد ایستاد و در ۱۸ نوامبر ۲۰۲۴ طی سخنرانی‌ای او را «قاتل زنجیره‌‌ای صلح» و مسوول کشتار مردم فلسطین دانست.

وکیل اسراییلی که عزت و وجدان انسانی‌اش نمرده، اینچنین بر نتانیاهوی جنایتکار می‌توفد. او را مقایسه کنیم با اعضای فاسد ولسی جرگه که به استثنای بلقیس روشن و ملالی جویا، هیچکدام و هیچگاه علیه بی‌ناموسی و میهنفروشی‌های رژیم سیا زادگان کرزی- غنی- عبدالله سخن نگفتند یا با روشنفکران بدذات و پرورده‌ی سیا و موساد نظیر ملک ستیز که با بیشرافتی و بی‌وجدانی غریبی مقاومت پرغرور و افتخار فلسطین را عامل نابودگری غزه می‌داند تا با این عشوه‌نمایی دل صاحبان‌اش را ربوده امروز ستاره رسانه آنها –افغانستان انترنشنال- می‌شود و فردا همردیف مسعود، امرالله صالح و سایر کفتارهای منتظر در انقره به قیادت داعشی سراج‌الدین حقانی در لیست اجرای توطئه پنتاگون در جابجایی سگ‌های زنجیری امارتی و جمهوریتی‌اش قرار گیرد.



طلوع محتوم ستاره‌ی پیروزی علیه امپریالیزم و صهیونیزم بر فراز فلسطین سوگوار اما قهرمان

سخن سفیر فلسطین آواز قلب میلیون‌ها فلسطینی است!


سفیر فلسطین در لندن با رد تهدید‌های ترامپ گفت: مردم غزه و فلسطین ما علیرغم جنایات اسراییل طی دهه‌های گذشته سرزمین و خانه‌ شان را ترک نکردند و حالا هم آنان را به وسیله نسل‌کشی آزمودند. اما فلسطینیان در مأمن خود باقی ماندند. تهدید تازه‌ی ترامپ که غزه را تصاحب خواهد کرد، جریان تاریخ فلسطینیان را تغییر داده نمی‌تواند و خلق ما باز هم در سرزمین شان خواهند ماند. هیچ نیرویی در کره زمین قادر نیست فلسطینیان را از خاک شان براند.

(مصاحبه سفیر حسام زملط با اسکای نیوز، ۵ فبروری ۲۰۲۵)


الجولانی دژخیمی با تعفن جهادی و طالبی


معاذ مصطفی (راست) رییس «نیروی اظطراری سوریه» همراه با سناتور جان مک‌کین در جریان جنگ داخلی سوریه
معاذ مصطفی (راست) رییس «نیروی اضطراری سوریه» همراه با سناتور جان مک‌کین در جریان جنگ داخلی سوریه
«سوریه آزاد شد. ماموریت انجام شد»، این جمله را «نیروی اضطراری سوریه» (SETF) به مجرد ورود الجولانی به دمشق در پستی در شبکه ایکس نوشت. این سازمانی بود که توسط امریکا و یو.ایس.اید برای «رژیم چنج» در سوریه ایجاد شده بود. کاربری زیر این پست به تمسخر نوشت:

«یک رهبر القاعده با روابط قوی با گروه تروریستی داعش و سازمان‌های استخباراتی غرب، دقیقاً همان آزادی‌ای است که انتظارش را داشتم.»


مریم رجوی طاعونی‌تر از فرح پهلوی


مریم رجوی با مایک پنس معاون رییس جمهوری و مایک پمپیو وزیر خارجه امریکا
مریم رجوی در نوشته‌ای با عنوان «غرب باید از تغییر رژیم در تهران حمایت کند» (دیلی‌تلگراف، ۳۰ دسامبر ۲۰۲۴)، از «جامعه بین‌المللی» می‌خواهد که برای «رژیم چنج» در ایران «سیاستی جسورانه و واقع‌بینانه اتخاذ نماید». سازمان مجاهدین خلق که پس از صدام در دامن امریکا غلتید به گروهی میهنفروش‌تر از سلطنت‌طلبان موسادزاده، عناصر خودفروخته‌ای از جنس مسیح علی‌نژاد، عبدالله معتدی، عباس میلانی، فرخ نگهدار و دیگر گروه‌هایی که خواهان «تغییر» به دست امریکا و اسراییل و غرب اند، تنزل کرده است.

تبهکاران جهادی بر سرانگشتان موساد


احمد مسعود و سایر «نخبه»‌های سر در آخور امریکا که شب و روز در نیایش اند تا بادار آنان را در صحنه بیاورد، در برابر نسل‌کشی غزه خاموشی ننگینی اختیار کرده‌اند زیرا برادران سکه‌ی الجولانی می‌دانند که با کم‌ترین صدا اول‌تر از همه اردوغان غدار آنان را چخ خواهد کرد. اگر ارباب امریکایی به آنان چشمکی بزند، از آن جایی که خون سیا در رگ رگ شان روان است، داغ‌تر و وقیحانه‌تر از رضا پهلوی و ننه‌اش فرح پهلوی پرچم اسراییل را بوسیده و بر پس و پیش خود خواهند دوخت.

جهادی‌ها با برنارد لوی صهیونیست

پاکبازی اسطوره‌ای داکتران فلسطینی


اراده پولادین خلق فلسطین را از تعهد و جانبازی افسانه‌ای طبیبان‌اش نیز می‌توان درک کرد که هیچ قدرتی سر این ملت را خم نمی‌تواند:

داکتر سعید جوده
- داکتر سعید جوده، در بمباران‌های غزه خانه، خواهرزاده و پسرش را از دست داد و خود نیز در حمله‌ی طیاره بدون‌سرنشین مجروح گشت اما هرگز حاضر نشد کارش را رها کند تا این که به تاریخ ۱۲ دسامبر ۲۰۲۴ در حالی که به سوی شفاخانه العودة روان بود، با گلوله اسراییل بر سرش، جان باخت. او آخرین جراح در شمال غزه بود.

خالدالسیدانی
- خالدالسیدانی متخصص اطفال پس از قطع یک پایش در حمله‌ای در غزه، همچنان به کار خود در شفاخانه شهدای اقصی در دیرالبلح و مداوای کودکان ادامه می‌دهد.

حسام ابوصفیه
- حسام ابوصفیه یگانه پسرش را در غزه از دست داد، اما با وجود تهدید مکرر صهیونیست‌‌ها بازهم حاضر نشد خدمت در شفاخانه کمال عدوان را رها کند. او گفت: «من در محل کارم مجروح شدم و دشمن با قتل پسرم مرا مجازات کرد. این افتخار است. خون من با ارزش‌تر از خون همکارانم یا افرادی که به آنان خدمت می‌کنیم، نیست. به محض بهبودی به نزد بیمارانم برمی‌گردم.». او بعدا با همکارانش دستگیر و شکنجه شد و شفاخانه‌ای که در آن کار می‌کرد با خاک یکسان گردید.

نتانیاهو دموکرات ملک ستیز اما «حرام‌زاده‌ی پلید» پدرش


نتانیاهو، به حدی قلاده دریده که گاه حتا برای ولینعمت امریکایی‌اش تحمل‌ناپذیر می‌گردد چنانچه ترامپ به نقل از سخنان جفری‌ساکس، نتانیاهو را «حرام‌زاده‌ای خبیث و پلید» نامید.

قلم روشنفکران فلسطینی قلب دشمن را نشانه می‌رود


رفعت‌العرعیر شاعر
رفعت‌العرعیر شاعر، نویسنده، استاد پوهنتون غزه و فعال فلسطینی که در دسامبر ۲۰۲۳ در حملات اسراییل خون‌اش به زمین ریخت سروده بود:

«من یک تحصیلکرده هستم
و قوی‌‌ترین چیزی که در خانه دارم همین قلم است
و اگر سربازان اسراییل بخواهند خانه‌ام را تصرف کنند
و هیچ کار دیگری نتوانم
همین قلم را به سوی آنان پرتاب می‌کنم.»

ملتی را که رفعت‌ها، محمود درویش‌ها، توفیق زیاد‌ها، جورج حبش‌ها، سمیح‌القاسم‌ها، احمد سعدات‌ها، یحیی سنوارها، لیلاخالد‌ها، نزار قبانی‌ها، کریم یونس‌ها، غسان کنفانی‌ها و هزاران روشنفکر دلباخته‌ی آزادی از سینه‌اش برخاسته، چگونه می‌توان از بین برد؟


فلسطین و حمایت خارجی


این برداشت بر پایه اعتقاد ایدیولوژیک همیشگی امپریالیزم امریکا و دولت نسل‌کش اسراییل بنا شده است که مقاومت فلسطین را نه ناشی از ماهیت نسل‌کش و آپارتاید رژیم شهرک‌نشین استعماری، بلکه نتیجه حمایت خارجی می‌داند.

استراتژیست‌های کوته‌فکر و خودخواه امریکا و اسراییل، تصور می‌کنند وقتی چنین حمایتی از بین رفت، مقاومت فلسطین نیز از بین خواهد رفت.

این واقعیت که مقاومت فلسطین از آن زمان تا کنون، در اکثر مواقع بدون حمایت خارجی، ادامه یافته است، و علی‌رغم حمایت عظیم کمّی و کیفی خارجی که از سرکوبگران صهیونیستی علیه فلسطینیان به عمل آمده است، استراتژیست‌های آنان را از این تصور نژادپرستانه نومید نمی‌کند، و هنوز ظلم و ستم بر فلسطینیان را انگیزه واقعی مقاومت نمی‌دانند. با توجه به این تحولات، به احتمال زیاد اسراییل نسل‌کش، نه مقاومت مردم فلسطین در برابر آن، به دلیل کاهش حمایت‌های خارجی و انزوای بین‌المللی، دیگر قادر به ادامه حیات نخواهد بود.

بخش‌هایی از مقاله پروفسور ژوزف مسعد (به نقل از «تارنگاشت عدالت»)


اسراییل دوام نخواهد داشت


«اسراییل که به هیچوجه حاضر نیست برای هفت و نیم میلیون مردم فلسطین در سرزمین آبا و اجدادی شان حقی قایل باشد نخواهد توانست دوام بیاورد.»

ایلان پاپه مورخ اسراییلی و استاد علوم اجتماعی و مطالعات بین‌الملل در پوهنتون اگزتر بریتانیا


خوشا روزی که این دادگاه، ملک ستیز و تمامی خاینان وطنی به آزادی فلسطین را نیز محاکمه و مجازات کند!


در نوامبر ۲۰۲۴ در لندن، دادگاه غزه به عنوان «محکمه انسانیت و وجدان» توسط حدود ۱۰۰ تن از روشنفکران، حقوقدانان، هنرمندان، مدافعان حقوق بشر و نمایندگان رسانه‌ها و نهادهای جامعه مدنی معتبر راه‌اندازی شد. در این مجمع غیر از ریچارد فاک متخصص نامدار روابط بین‌الملل و گزارشگر خاص سابق سازمان ملل در سرزمین‌های اشغالی فلسطین به مثابه رییس محکمه، ایلان پاپه، رمزی بارود، کرنل وست، نومی کلاین، کریگ مکیبر وکیل و متخصص حقوق بین‌الملل بشر و دیگران عضویت دارند.

در سایت محکمه آمده است: «ناکامی نظم بین‌الملل در انجام وظیفه‌اش دقیقاً دلیل ضرورت به یک دادگاه مردمی است. دیوان بین‌المللی دادگستری، علی‌رغم اینکه جنگ کنونی اسراییل را نسل‌کشی می‌داند، قادر به اجرای احکام خود نیست.»

دادگاه غزه

لگد داریوش بر میهنفروشان


داریوش اقبالی خواننده محبوب و متعهد ایران این چنین بر پوزه‌ی مادرفروشان ایرانی و افغانی کوبید:
داریوش اقبالی

از دست دادن انسانیت ما اسراییلی‌ها


«هرچه شواهد بیشتری از غزه به دست می‌آید، تصویر وحشتناک از دست دادن انسانیت ما روشن‌تر می‌شود.»

(روزنامه اسراییلی هارتص)


رمزی بارود
داکتر رمزی بارود، ژورنالیست، نویسنده چند کتاب و مدیرمسئول مجله «فلسطین کرانیکل»

راز تجدید قوای لاینقطع مقاومت فلسطین


عایشه: «ع (همسرش) در روز اول تهاجم کشته شد. الف (پسرش) پس از اطلاع از کشته شدن پدرش ناپدید شد. او گفت که می خواهد انتقام پدرش را بگیرد. پریشانم. نمی دانم چه کنم.» (از نامه‌ها، سایت رمزی بارود)

بالاترین ریاکاری و بی‌اخلاقی


«...دولت های غربی، از جمله ایالات متحده و بریتانیا، با اسراییلی‌های تحت تعقیب به عنوان قهرمانان مقدس رفتار می‌کنند و نه جنایتکاران جنگی. این فراتر از ریاکاری است. این بالاترین بی‌اخلاقی و بی‌توجهی به قوانین بین‌المللی است.» (رمزی بارود، فلسطین کرانیکل)

پیام قدرتمند این کودک فلسطینی به ترامپ، حرف دل هر باشنده غزه‌ی ویران اما شکوهمند و استوار است

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 211 نفر